
کشاورزی هوشمند؛ انقلابی خاموش در مزارع کشور

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ در حالی که رهبر معظم انقلاب اسلامی، شعار «سرمایهگذاری در تولید» را به عنوان نقشه راه اقتصاد ایران ترسیم کرده، بخش کشاورزی به عنوان ستون فقرات امنیت غذایی و موتور محرکه تولید، بیش از هر زمان دیگری نیازمند نگاهی نو است.
در این میان، فناوریهای کشاورزی هوشمند نه فقط یک گزینه، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر برای جهش تولید و رقابت در بازارهای جهانی به شمار میروند.
کشاورزی هوشمند؛ پارادایمی فراتر از ابزار
فناوری کشاورزی هوشمند، ترکیبی از هوش مصنوعی (AI)، اینترنت اشیا (IoT)، پهپادها، حسگرهای محیطی و تحلیل دادههای کلان است که هدف آن بهینهسازی منابع، کاهش هزینهها و افزایش بازده تولید خواهد بود. اکنون بازار جهانی این فناوریها به ارزشی بالغ بر ۳۴ میلیارد دلار رسیده و کشورهایی مثل هلند با سرمایهگذاریهای کلان، الگویی برای بهرهوری حداکثری از زمینهای محدود ارائه کردهاند.
در ایران اما، این حوزه هنوز در مراحل ابتدایی خود نفس میکشد؛ جایی که سنت و مدرنیته در تقابل و تعاملاند.
ظرفیتهای بومی؛ گنجی که خاک میخورد
ایران با تنوع اقلیمی بینظیر، ۳۷ میلیون هکتار زمین قابل کشت و نیروی انسانی جوان، ظرفیت بالایی برای پذیرش فناوریهای هوشمند دارد. نمونههای موفق داخلی نیز گواه این مدعاست. گلخانههای هوشمند در ورامین با استفاده از حسگرهای رطوبتسنج و سیستمهای آبیاری قطرهای خودکار، مصرف آب را تا ۴۰ درصد کاهش دادهاند و تولید گوجهفرنگی را به سه برابر میانگین سنتی رساندهاند یا در زراعت زعفران در خراسان رضوی، پهپادهای مجهز به تصویربرداری حرارتی توانستهاند آفات را در مراحل اولیه شناسایی کنند و هزینه سمپاشی را تا ۲۵ درصد پایین بیاورند. این دستاوردها نشان میدهد که بذر نوآوری در خاک ایران جوانه زده اما برای شکوفایی، به خاک حاصلخیز سرمایهگذاری نیاز است.
چالشها؛ از کمبود نقدینگی تا مقاومت فرهنگی
با وجود این ظرفیتها، موانع متعددی پیش روی سرمایهگذاری در کشاورزی هوشمند قرار دارد. نخست، هزینه اولیه بالای این فناوریهاست. نصب یک سیستم IoT برای یک هکتار زمین، دستکم ۵۰۰ میلیون تومان بودجه میطلبد؛ رقمی که برای کشاورز خردهپا، بسیار بالا است. دوم، فقدان زیرساختهای دیجیتال در مناطق روستایی خواهد بود. ضعف پوشش اینترنت و نبود شبکههای ۵G در بسیاری از نقاط، عملا استفاده از این فناوریها را غیرممکن میکند. سومین چالش، مقاومت فرهنگی کشاورزان سنتی است که به روشهای قدیمی عادت کردهاند و اعتماد به الگوریتمها را نوعی ریسک میدانند. در نهایت، نبود سیاستگذاری منسجم و مشوقهای مالی کافی، سرمایهگذاران بخش خصوصی را مردد نگه داشته است.
جایی که دولت و بخش خصوصی دست به دست میشوند
برای تبدیل تهدیدها به فرصت، سرمایهگذاری در کشاورزی هوشمند نیازمند یک مدل همافزایی است. دولت میتواند با ارائه وامهای کمبهره، معافیتهای مالیاتی و یارانه برای خرید تجهیزات، ریسک اولیه را برای کشاورزان و استارتاپها کاهش دهد. از سوی دیگر، بخش خصوصی با ورود به حوزه تولید بومی این فناوریها (مثل حسگرهای ارزانقیمت یا نرمافزارهای متناسب با اقلیم ایران) میتواند وابستگی به واردات را کم کند. تجربه موفق شرکتهای دانشبنیان در پارکهای فناوری که توانستهاند سیستمهای آبیاری هوشمند را با یکسوم قیمت نمونههای خارجی تولید کنند، نشاندهنده ظرفیت بالای بومیسازی است.
نقشه راه سرمایهگذاری
ایجاد صندوق سرمایهگذاری کشاورزی هوشمند: تاسیس صندوقی با مشارکت دولت و بخش خصوصی برای تامین مالی پروژههای نوآورانه، یکی از پیشنهادهای راهبردی برای سرمایهگذاری در این بخش است.
توسعه زیرساختهای دیجیتال روستایی: گسترش شبکه اینترنت پرسرعت و ایستگاههای محلی داده، دومین راهکار است.
آموزش و فرهنگسازی: برگزاری کارگاههای عملی برای کشاورزان و نمایش مزایای ملموس این فناوریها، میتواند در این راستا تاثیرگذار باشد.
حمایت از استارتاپها: اعطای جوایز ملی به نوآوران و تسهیل حضور آنها در نمایشگاههای بینالمللی نیز از دیگر راهکارها خواهد بود.