اقتصاد معاصر گزارش می‌دهد

اهمیت ژئواکونومیکی سفر پزشکیان به باکو

سفر مسعود پزشکیان به جمهوری آذربایجان می‌تواند ساخت کریدور ارس و تشکیل محور انرژی اوراسیا با محوریت مسکو-باکو-تهران را تسریع بخشد که پیامدهای راهبردی برای منطقه و جهان دارد.
اهمیت ژئواکونومیکی سفر پزشکیان به باکو
کد خبر:۲۱۴۰۲

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ شاید بتوان گفت که در میان ۱۵ همسایه ایران، جمهوری آذربایجان بیشترین قرابت فرهنگی، مذهبی و تمدنی با جمهوری اسلامی ایران را دارد اما روابط دو کشور به ویژه پس از جنگ دوم قره باغ، رو به تیرگی نهاد و حتی منجر به قطع روابط دیپلماتیک شد. در میان عوامل تاثیرگذار بر این روند شاید ادعای ایجاد کریدور زنگزور و رابط جمهوری آذربایجان با رژیم صهیونیستی بیشترین اثر را در دوری دو کشور داشته است. 

با این وجود، طرح‌ها و پروژه‌های ترانزیتی و انرژی منطقه‌ای البته با تاثیر جهانی، می‌تواند در نزدیکی دو کشور نقش مهمی داشته است. البته برای تحقق این هدف باید عزم و اراده سیاسی و همچنین زیرساخت‌های مناسب وجود داشته باشد که انتظار می‌رود در سفر امروز پزشکیان به باکو مورد بحث قرار بگیرد. 

اهمیت کریدور ارس 

در ۱۱ مارس ۲۰۲۲، جمهوری آذربایجان و ایران یادداشت تفاهمی برای ایجاد خطوط راه‌آهن، بزرگراه و تامین انرژی جهت اتصال منطقه اقتصادی زنگزور شرقی آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان از طریق خاک ایران را امضا کردند. بر اساس این سند، طرح احداث چهار پل بر روی رودخانه ارس و دو خط ریلی و توسعه زیرساخت‌های ارتباطی و تامین انرژی برای ایجاد کریدور جدید در نظر گرفته شده است. 

توافق جدید با منافع سیاسی و اقتصادی هر دو کشور در روابط دوجانبه و منافع منطقه‌ای آن‌ها مطابقت دارد. با توجه به تحولات قفقاز جنوبی پس از جنگ دوم قره باغ در سال ۲۰۲۰ و تیره شدن روابط دو کشور در سال ۲۰۲۱، توافق جدید فرصت‌های جدیدی را برای اعتمادسازی بین جمهوری آذربایجان و ایران ایجاد می‌کند. قرارداد مبادله گاز و قرارداد جدید حمل‌ونقل احتمالا به کاهش تنش‌ها و ارتقا روابط سازنده کمک کند. همچنین وابستگی متقابل سیاسی و اقتصادی ایران و آذربایجان را در کوتاه‌مدت و میان‌مدت افزایش خواهد داد. 

در چارچوب فرصت‌های سیاسی منطقه‌ای، توافق جدید شرایط بهتری را برای هر دو کشور ایجاد می‌کند تا منافع ملی خود را دنبال کرده و روابط خود را بهبود بخشند. توافق جدید برای ایران در وهله نخست، به تثبیت روابط این کشور با آذربایجان و کاهش درک تهدید از مرز شمالی کمک می‌کند. دوم اینکه با توافق جدید، ایران نقش ترانزیت بین آذربایجان و ترکیه را ایفا خواهد کرد. از طریق کریدور جدید، تهران احتمالا اهرم خود را در برابر آنکارا افزایش دهد و نفوذ سیاسی ترکیه در قفقاز جنوبی را متعادل کند. سوم اینکه، ایران یک پیوند حمل‌ونقلی با روسیه به دست می‌آورد. همچنین می‌تواند از راه‌آهن باکو-تفلیس-قارص (BTK)  استفاده کند که برای کاهش وابستگی خود به مسیرهای دریایی تاثیرگذار است.

برای آذربایجان نیز کریدور جدید از طریق ایران، جایگزینی برای کریدور ادعایی زنگزور ایجاد می‌کند. علاوه بر این، کریدور ارس احتمالا رقابتی بین ایران و ارمنستان برای تبدیل شدن به کشورهای ترانزیتی ایجاد و این وضعیت موقعیت آذربایجان را در مقابل دو کشور تقویت کند. آذربایجان همچنین از طریق مسیر کوتاه‌تری به نخجوان متصل خواهد شد. علاوه بر این، می‌تواند ارتباط خود با ترکیه را از طریق قلمرو ایران و گرجستان تقویت و متنوع کند. 

در نهایت، آذربایجان می‌تواند نفوذ روسیه را بر پروژه‌های حمل‌ونقل منطقه‌ای کاهش دهد. برخلاف کریدور زنگزور که سرویس امنیت فدرال روسیه آن را کنترل می‌کند، در کریدور مشترک با ایران هیچ کشور ثالثی آن را کنترل نخواهد کرد. 

پیامدهای ژئواکونومیکی 

توافق جدید به طور مثبت به روابط اقتصادی آذربایجان و ایران و موقعیت منطقه‌ای آن‌ها کمک می‌کند. از نظر روابط اقتصادی دوجانبه، حجم مبادلات تجاری دو کشور در سال ۲۰۲۴ بیش از ۵۳۰ میلیون دلار بوده که با ظرفیت دو کشور همخوانی ندارد. پیوندهای ارتباطی جدید می‌تواند هزینه‌های حمل‌ونقل را کاهش دهد و تجارت را تقویت کند. علاوه بر این، ساخت راه‌آهن و جاده‌ها اثر غیرمسقیم نیز دارد که به ایجاد مشاغل جدید برای هر دو طرف کمک می‌کند. 

نخست اینکه تهران از درآمدهای ترانزیت برخوردار خواهد شد که تاثیر مثبتی برای اقتصاد ایران دارد. بر اساس گزارش‌ها، هر تن کالای ترانزیت شده از طریق ایران برابر با هر بشکه نفت صادراتی است. هر تن کالایی که از خاک ایران می‌گذرد، تقریبا ۱۰۰ دلار بوده که نزدیک به قیمت یک بشکه نفت است. علاوه بر این، ایران از طریق پیوندهای ارتباطی جدید می‌تواند موقعیت خود را به عنوان کریدور تجاری شرق به غرب بین آذربایجان و ترکیه تقویت کند. 

همچنین با این ارتباط ریلی، ایران با روسیه نیز ارتباط فیزیکی خواهد داشت. به این ترتیب، شرکت‌های ایرانی ممکن است از حداکثر مزیت توافق تجاری ترجیحی بین جمهوری اسلامی و اتحادیه اقتصادی اوراسیا برخوردار شوند. 

برای آذربایجان نیز یک خط ریلی جدید می‌تواند بازسازی منطقه قره باغ را تسریع بخشد، زیرا توسعه زیرساخت‌های سخت و نرم، جذابیت این منطقه را برای شرکت‌های بین‌المللی افزایش می‌دهد. به هر حال، بهبود حمل‌ونقل هزینه را کاهش می‌دهد. 

کریدور جدید می‌تواند به آذربایجان کمک کند تا مسیرهای خود را متنوع کرده و ظرفیت حمل خود را از طریق تجارت شرق و غرب گسترش دهد. در دوران افزایش تحریم‌ها علیه روسیه وعدم تمایل شرکت‌های بین‌المللی به استفاده از روسیه به عنوان کشور ترانزیتی برای صادرات کالاهای خود از چین به اتحادیه اروپا، ایجاد کریدور جدید از طریق ایران اهمیت استراتژیک و اقتصادی باکو و تهران را افزایش می‌دهد. همچنین فرصتی برای آن‌ها ایجاد می‌کند تا نقشی کلیدی در تجارت شرق و غرب داشته باشند. 

تشکیل محور انرژی مسکو-باکو-تهران 

تقویت روابط ایران و جمهوری آذربایجان علاوه بر تاثیر بر بخش ترانزیت در حوزه انرژی نیز تاثیرگذار است که این امر با همکاری احتمالی مسکو می‌تواند پیامدهای مهمی در ژئوپلیتیک انرژی منطقه داشته باشد. برای نمونه، اخیرا در سفر وزیر نفت ایران ترانزیت گاز روسیه از طریق خاک کشور و مطرح شد که باعث تبدیل ایران به هاب انرژی منطقه می‌شود. در این میان، بهترین گزینه برای انتقال گاز روسیه به ایران از خاک آذربایجان است که قبلا نیز مقامات کرملین به آن اشاره کرده بودند. 

وبسایت نیوز آذربایجان در این‌باره نوشته که مسیر پیشنهادی ترانزیت گاز از آذربایجان عبور و آن را به یک پل استراتژیک بین روسیه و ایران تبدیل می‌کند. این مسیر، سیستم خط لوله روسیه را با استان‌های شمالی ایران که از میادین اصلی گاز در جنوب کشور دور هستند و از کمبود گاز به ویژه در فصل زمستان رنج می‌برند، متصل می‌کند. 

در ژانویه ۲۰۲۵، سرگئی تسیویلف، وزیر انرژی روسیه خبر داده که این مسیر مورد توافق قرار گرفته است. مذاکرات فعلی بر چارچوب قیمت‌گذاری و جزئیات عملیاتی متمرکز است. اولین مرحله این پروژه، انتقال سالانه حدود ۲ میلیارد متر مکعب گاز را در نظر گرفته اما هر دو طرف به ظرفیت افزایش این میزان تا ۵۵ میلیارد متر مکعب در سال اذعان دارند که با ظرفیت نورد استریم قبل از بحران اوکراین مطابقت دارد. 

ایران همواره از ایجاد یک هاب گاز منطقه‌ای که شامل روسیه، ترکمنستان و قطر می‌شود، حمایت کرده است. هدف از آن ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضا در منطقه وسیع‌تر خزر و خاورمیانه و صادرات به مناطقی مانند شمال ایران است. گاز روسیه با همکاری باکو می‌تواند نقشی اساسی در تحقق این چشم‌انداز داشته باشد. 

پروژه ترانزیت گاز روسیه از طریق ایران با همکاری آذربایجان، بیش از یک خط لوله است. این همکاری نماد یک تغییر انرژی و واقعیت ژئوپلیتیکی در انرژی اوراسیا است که اهمیت بسیاری در نظم نوین و چندقطبی جهان دارد و می‌تواند گاز روسیه را به همسایگان مهم ایران مانند پاکستان، عراق و حتی هندوستان انتقال دهد. البته، به موازات طرح خط لوله گاز، کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی شمال-جنوب (INSTC) اجرا می‌شود که یک پروژه چندوجهی شامل مسیرهای ریلی، جاده‌ای و دریایی با هدف اتصال شمال اروپا به جنوب آسیا است. یکی از حیاتی‌ترین بخش‌های این کریدور، راه‌آهن رشت–آستارا به طول ۱۶۰ کیلومتر است که سیستم ریلی آذربایجان و ایران را به طور کامل یکپارچه می‌کند و همکاری تهران و باکو نقش مهمی در این راستا دارند.

ارسال نظرات