
جای خالی کالاهای ایرانی در بازار آفریقا

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ قاره آفریقا با داشتن بیش از ۱.۴ میلیارد نفر جمعیت، ذخایر عظیم منابع طبیعی، رشد سریع طبقه متوسط و بازارهای رو به گسترش، به یکی از کانونهای اصلی رشد اقتصادی جهان در قرن ۲۱ تبدیل شده است. این در حالی بوده که سهم ایران از تجارت با قاره آفریقا، ناچیز و کمتر از ظرفیتهای بالقوه دو طرف است.
برخلاف برخی رقبای منطقهای مانند ترکیه، چین و هند که سالهاست حضور منسجم و برنامهریزیشدهای در بازارهای آفریقایی دارند اما ایران هنوز نتوانسته جایگاه موثری در این بازار بزرگ و متنوع کسب کند.
در این گزارش، به بررسی ابعاد مختلف ظرفیتهای مغفول در تجارت ایران با کشورهای آفریقایی پرداخته شده و راهکارهایی برای بهرهبرداری بهتر از این ظرفیتها ارائه خواهد شد.
وضعیت کنونی تجارت ایران و آفریقا
بر اساس آمار رسمی، حجم تجارت ایران با کل کشورهای آفریقایی در سالهای اخیر معمولا حدود یک میلیارد دلار در سال بوده که در مقایسه با کل تجارت خارجی ایران (بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار در سال) سهم بسیار ناچیزی دارد. صادرات ایران به آفریقا عمدتا شامل کالاهای همچون مصالح ساختمانی (مانند سیمان)، محصولات پتروشیمی سبک، اقلام کشاورزی (خرما، زعفران، خشکبار) و لوازم خانگی ساده و محصولات دارویی است.
واردات ایران از آفریقا نیز محدود به برخی مواد خام، فلزات و محصولات کشاورزی است. این در حالی بوده که قاره آفریقا با بیش از ۵۴ کشور مستقل، فرصتهای متنوعی در زمینه انرژی، کشاورزی، فناوری، ساختوساز و تجارت خدمات دارد که میتواند برای اقتصاد ایران جذاب باشد.
فرصتهای نهفته در تجارت با آفریقا
بازار مصرف بزرگ و در حال رشد: جمعیت آفریقا تا سال ۲۰۵۰ به بیش از ۲.۵ میلیارد نفر خواهد رسید. گسترش طبقه متوسط، شهرنشینی و افزایش تقاضا برای کالاهای مصرفی، این قاره را به یکی از بازارهای جذاب جهانی تبدیل کرده است. کالاهایی نظیر مواد غذایی فرآوری شده، لوازم خانگی، دارو، تجهیزات پزشکی و مصالح ساختمانی، همگی از کالاهایی هستند که ایران توان صادرات آنها را دارد.
نیاز به توسعه زیرساخت و خدمات فنی: بسیاری از کشورهای آفریقایی در حال اجرای پروژههای بزرگ زیرساختی، از ساخت جاده و پل گرفته تا توسعه نیروگاه و شبکههای آبرسانی هستند. ایران با سابقه قوی در صدور خدمات فنی و مهندسی میتواند نقش مهمی در این پروژهها ایفا کند، به ویژه در کشورهایی که روابط سیاسی خوبی با ایران دارند (مانند نیجریه، سنگال، زیمبابوه و تانزانیا).
تنوع منابع طبیعی و فرصتهای تهاتر: آفریقا دارای منابع غنی از مواد خام، فلزات نادر، نفت، گاز و محصولات کشاورزی است. ایران میتواند در شرایط تحریم و محدودیت مالی، از روش تهاتر (کالا در برابر کالا) برای تامین برخی از نیازهای داخلی خود بهره ببرد.
ظرفیت همکاری در بخش سلامت و دارو: ایران یکی از کشورهای پیشرو در تولید داروهای ژنریک و تجهیزات پزشکی در منطقه است. بازارهای به شدت وابسته به واردات در آفریقا میتوانند از داروهای ایرانی بهره ببرند، به ویژه داروهای خاص (ضدسرطان، دیابت، ایدز) و اقلام مصرفی بیمارستانی.
مقایسه ایران با رقبا در بازار آفریقا
در حالی که ایران هنوز به سطح قابل قبولی از حضور اقتصادی در آفریقا نرسیده، برخی کشورها سرمایهگذاریهای عظیمی انجام دادهاند که در ادامه به آنها اشاره شده است:
چین: بزرگترین شریک تجاری آفریقا با سرمایهگذاری در زیرساختها، معادن، انرژی و حتی رسانه.
هند: صادرات دارو، فناوری اطلاعات و همکاریهای کشاورزی.
ترکیه: توسعه شبکه حملونقل هوایی، پروژههای ساختمانی و صادرات کالاهای مصرفی با کیفیت متوسط و قیمت مناسب.
امارات و عربستان: ایجاد هابهای تجاری و لجستیکی در شرق آفریقا برای نفوذ به بازارهای داخلی قاره.
رقبای ایران با استفاده از ابزارهایی نظیر دیپلماسی اقتصادی فعال، خطوط اعتباری، حضور فرهنگی و رسانهای و تعامل با سازمانهای منطقهای، توانستهاند سهم خود را به شکل چشمگیری افزایش دهند.
موانع پیش روی تجارت ایران با آفریقا
ضعف در شناخت بازار: یکی از اصلیترین موانع، نبود اطلاعات دقیق، به روز و جامع درباره بازارهای آفریقایی در اختیار تولیدکنندگان و صادرکنندگان ایرانی است. بسیاری از فعالان اقتصادی کشور حتی از نیازهای ابتدایی بازار آفریقا مطلع نیستند.
ضعف شبکههای بانکی و مالی: در نبود بانکهای ایرانی یا کارگزاریهای مطمئن در آفریقا، فرآیند انتقال پول و تسویهحساب بین تجار ایرانی و طرفهای آفریقایی بسیار دشوار است و گاه منجر به قطع روابط میشود.
حملونقل و لجستیک ضعیف: فقدان خطوط منظم حملونقل دریایی و هوایی بین ایران و آفریقا، یکی دیگر از مشکلات جدی است. نبود پرواز مستقیم، هزینه بالای ارسال کالا و زمان طولانی حملونقل، مزیت رقابتی صادرکنندگان ایرانی را کاهش میدهد.
نبود ساختار دیپلماسی اقتصادی منسجم: سفارتخانهها و رایزنان اقتصادی ایران در قاره آفریقا بسیار محدودند. همین امر باعث ضعف در پیگیری فرصتهای اقتصادی، برقراری ارتباط با نهادهای تصمیمگیر و حمایت از تجار ایرانی در آن کشورها میشود.
راهکارهای پیشنهادی برای بهرهبرداری از ظرفیتها
تقویت دیپلماسی اقتصادی: وزارت امور خارجه، وزارت صمت و سازمان توسعه تجارت باید به طور هماهنگ، دیپلماسی اقتصادی را در دستور کار قرار دهند. افزایش تعداد رایزنان بازرگانی و تشکیل اتاقهای مشترک با کشورهای آفریقایی میتواند گام اول باشد.
توسعه خطوط اعتباری و تهاتر: بانک مرکزی و بانک توسعه صادرات باید مکانیسمهایی برای ارائه تسهیلات صادراتی، فاینانس پروژهها و تهاتر کالاها ایجاد کنند. مدل تهاتر در کشورهای فاقد نظام بانکی بینالمللی کاربرد فراوان دارد.
ایجاد مراکز تجاری و نمایشگاه دائمی کالاهای ایرانی در آفریقا: ایران میتواند با تاسیس مراکز تجاری در پایتختهای اصلی مانند نایروبی، آدیسآبابا یا لاگوس، حضور فعالتری در بازار آفریقا داشته باشد. این مراکز میتوانند به عنوان پایگاه صادراتی، خدمات پس از فروش و دفاتر نمایندگی عمل کنند.
حمایت از بخش خصوصی در ورود به بازارهای جدید: برگزاری دورههای آموزشی، ارائه مشوقهای صادراتی، کاهش تعرفههای گمرکی و پشتیبانی حقوقی و مالی از صادرکنندگان میتواند ریسک ورود به بازارهای جدید را کاهش دهد.
توسعه حملونقل دریایی و هوایی مستقیم: ایجاد خط مستقیم دریایی میان بنادر جنوبی ایران و بنادر شرقی آفریقا (مانند دارالسلام، مومباسا، بندر بئرالعباس) و همچنین توسعه پروازهای مستقیم توسط هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران به نقاط کلیدی، از ضرورتهای فوری است.
در مجموع، قاره آفریقا از دیدگاه اقتصادی، یک فرصت مغفول مانده برای ایران است. در شرایطی که بسیاری از بازارهای سنتی صادراتی ایران (مانند اروپا و بخشی از آسیا) تحت تاثیر تحریمها یا رقابت شدید محدود شدهاند، آفریقا با تقاضای رو به رشد، میتواند جبرانکننده این محدودیتها باشد. شرط تحقق این هدف، داشتن نگاه راهبردی، تقویت زیرساختهای دیپلماسی اقتصادی، استفاده از ابزارهای تامین مالی خلاق و ایجاد شبکه لجستیکی کارآمد است. اگر ایران اکنون اقدام نکند، بازی را به رقبایی واگذار خواهد کرد که از مدتها پیش در آفریقا فعال شدهاند.