
نیروگاه سیکل ترکیبی ابزار تقابل با ناترازی برق؛ بازدهی نیروگاه گازی ۳۰ درصد است

محمد صادق مهرجو، کارشناس انرژی در گفتوگو با اقتصاد معاصر در اتباط با ناترازی انرژی و راههای بهبود آن اظهار داشت: ناترازی انرژی و البته برق ریشه در دهههای گذشته دارد. در زمان جنگ تحمیلی، زیرساختهای تولید برق به شدت آسیب دید و توسعه این بخش عملا متوقف شد. پس از جنگ، در دهه ۷۰ شمسی، شاهد یک جهش انفجاری در افزایش ظرفیت نیروگاهی بودیم که ناشی از نیاز فوری به بازسازی و توسعه اقتصادی بود.
وی توضیح داد: در این دوره، توسعه میادین گازی نقش مهمی در تقویت زیرساختهای تولید برق ایفا کرد. ما همزمان با توسعه میادین گازی، پروژههای گازکشی به شهرها و روستاها را گسترش دادیم و به موازات آن، نیروگاههای گازی و برقآبی را توسعه دادیم. این رویکرد، اقتصاد گازپایه را تقویت کرد و زیرساخت تولید برق را بهبود بخشید. با این حال، توسعه نیروگاههای برقآبی با محدودیتهایی مواجه شد. ما تا جایی پیش رفتیم که دیگر امکان ساخت سدهای جدید و نیروگاههای برقآبی به دلیل محدودیتهای جغرافیایی و زیستمحیطی به حداقل رسید. به همین دلیل، تمرکز به سمت نیروگاههای گازی معطوف شد. در دهه ۷۰ و ۸۰ شمسی، توسعه نیروگاههای گازی با سرعت قابل قبولی پیش رفت و ظرفیت تولید برق به طور چشمگیری افزایش یافت.
تشدید ناترازی در دهه ۹۰
در دهه ۹۰، به دلیل کمبود سرمایهگذاری در بخش تولید برق، رشد ظرفیت نیروگاهی نتوانست با افزایش تقاضا همگام شود. این مشکل به ویژه در اواخر دهه ۹۰ و سالهای اخیر به اوج خود رسید. عوامل متعددی را در این ناترازی دخیل است. رشد جمعیت، توسعه اقتصادی و افزایش مصرف برق در بخشهای خانگی و صنعتی، تقاضا را به شدت بالا برد. این در حالی بود که سرمایهگذاری در زیرساختهای تولید برق متناسب با این رشد نبود. ارتباط بین رشد مصرف، رشد جمعیت و توسعه اقتصادی باعث شد که ناترازی برق به یک بحران تبدیل شود.
وی با اشاره به نمونههای تاریخی گفت: در دهه ۷۰، ما شاهد رشد انفجاری ظرفیت نیروگاهی بودیم اما در دهه ۹۰، این روند کند شد. این کندی در حالی رخ داد که مصرف برق به دلیل گسترش شهرنشینی، افزایش استفاده از وسایل برقی و توسعه صنایع به طور مداوم افزایش یافت.
یکی از عوامل تشدید ناترازی برق در سالهای اخیر، تغییرات اقلیمی و گرمای زودرس بوده است. امسال گرما زودتر از موعد به کشور آمد. در برخی مناطق از اردیبهشتماه، مردم به دلیل افزایش دما مجبور به استفاده از کولرها شدند. حتی در تهران، حدود ۱۰ روز پیش از این مصاحبه، استفاده از وسایل سرمایشی آغاز شد. حدود یکسوم مصرف برق خانگی و صنعتی در تابستان به وسایل سرمایشی اختصاص دارد. وقتی این مصرف زودتر از موعد شروع میشود، اوج مصرف برق نیز زودتر فرا میرسد و ناترازی را تشدید میکند. در تابستان ۱۴۰۴، به دلیل این عوامل، خاموشیها ممکن است گستردهتر از تابستان ۱۴۰۳ باشد. در تابستان گذشته، اوج مصرف به دلیل گرمای شدید و استفاده گسترده از کولرها به اوج رسید. امسال این اوج زودتر شروع شده و احتمالا شدت بیشتری خواهد داشت.
مهرجو به تفاوت رویکرد دولتهای سیزدهم و چهاردهم در مدیریت ناترازی برق اشاره کرد و توضیح داد: در تابستان ۱۴۰۳، دولت سیزدهم سیاست اولویتدهی به بخش خانگی را پیش گرفت. در این رویکرد، خاموشیهای برنامهریزیشده عمدتا به شهرکهای صنعتی و صنایع بزرگ اعمال شد تا مردم در خانههایشان کمبود برق را کمتر احساس کنند. با این حال، این سیاست، تبعات اقتصادی قابل توجهی داشت. قطعیهای طولانیمدت برق در شهرکهای صنعتی به کاهش تولید، ضررهای مالی و حتی افزایش نرخ بیکاری منجر شد. این مسائل میتوانند معضلات اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی ایجاد کنند. اگر صنایع به دلیل قطعی برق نتوانند تولید کنند، حقوق کارکنانشان را نمیتوانند پرداخت کنند و این زنجیره ضرر به کل اقتصاد آسیب میرساند.
وی گفت: دولت چهاردهم اما رویکرد متفاوتی اتخاذ کرده است. دولت جدید به دنبال ایجاد تعادل بین رفاه خانگی و حفظ تولید صنعتی است. سیاست آنها این است که خاموشیهای برنامهریزی شده به گونهای اعمال شود که نه مردم در خانههایشان دچار سختی شوند و نه صنایع با قطعیهای طولانیمدت ضرر ببینند.
وی تصریح کرد: دولت چهاردهم در تلاش است تا خاموشیها را به صورت متعادل بین بخش خانگی و صنعتی توزیع کند. برای مثال، در مناطق با گرمای شدید، خاموشیهای خانگی به حداقل میرسد اما در سایر مناطق، برنامهریزی دقیقتری برای مدیریت مصرف اعمال میشود. این رویکرد نیازمند فرهنگسازی و اطلاعرسانی دقیق است تا مردم و صنایع از برنامه خاموشیها آگاه شوند و همکاری لازم را داشته باشند.
راهکارهای پیشنهادی برای کاهش ناترازی
مهرجو راهکارهای متعددی برای رفع ناترازی برق ارائه کرد که شامل بهینهسازی در تولید، انتقال و مصرف برق است. راندمان نیروگاههای گازی دولتی حدود ۳۰ درصد و نیروگاههای خصوصی بین ۳۱ تا ۳۳ درصد است. این یعنی ۷۰ درصد انرژی ورودی به صورت گرما هدر میرود. با تبدیل نیروگاههای گازی به سیکل ترکیبی، میتوان از این گرمای هدر رفته برای تولید برق بیشتر استفاده کرد. سیکل ترکیبی میتواند راندمان نیروگاهها را به طور قابل توجهی افزایش دهد. این راهکار سالهاست که مطرح میشود اما به دلیل نبود عزم ملی و کمبود سرمایهگذاری، پیشرفت چشمگیری نداشته است. نزدیک به ۹۰ درصد نیروگاههای ما گازی هستند، بنابراین بهینهسازی این بخش باید در اولویت قرار گیرد.
مهرجو گفت: یکی دیگر از مشکلات اصلی، تلفات بالای شبکه انتقال و توزیع برق است. حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد برق تولیدی کشور در شبکه انتقال و توزیع هدر میرود. این میزان تلفات با زحمت و هزینه زیاد تولید شده و از بین رفتن آن پذیرفتنی نیست. وزارت نیرو باید برنامهای جامع برای بهینهسازی شبکه انتقال و توزیع اجرا کند. ما نمیتوانیم فقط از مردم بخواهیم مصرف خود را کاهش دهند. بهینهسازی باید از تولید و توزیع شروع شود. پایش دقیق تلفات در بخشهای تولید، انتقال و توزیع ضروری است. دولت میتواند با خرید برق صرفهجوییشده توسط خانوارها، انگیزهای برای بهینهسازی مصرف ایجاد کند. برای مثال، اگر خانواری نسبت به سال گذشته ۱۵ تا ۲۰ درصد مصرف کمتری در ساعات اوج داشته باشد، دولت میتواند بخشی از تفاوت تعرفه برق خانگی و صنعتی را به آنها بازگرداند. این طرح میتواند مشارکت مردم را افزایش دهد اما باید ملموس و شفاف باشد. مردم باید احساس کنند که صرفهجویی آنها پاداش مالی دارد. دولت میتواند از تفاوت قیمت برق خانگی و صادراتی یا صنعتی نیز استفاده کند و درصدی از آن را به مردم بازگرداند. این کار باعث میشود صرفهجویی به یک فرهنگ تبدیل شود.
مهرجو با انتقاد از کُندی توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر اظهار داشت: اگر ۱۵ تا ۲۰ هزار مگاوات ظرفیت تجدیدپذیر ایجاد شده بود، ناترازی برق در تابستان به حداقل میرسید. ما در فصل سرما و پاییز که مصرف برق کاهش مییابد، فرصت داریم روی این بخش سرمایهگذاری کنیم اما متاسفانه رویکرد روزمره مانع این کار شده است. دولت باید تکلیف نیروگاههای دولتی و خصوصی را در مورد راندمان و مصرف بهینه سوخت روشن کند. گازی که تقریبا به صورت رایگان در اختیار نیروگاهها قرار میگیرد، باید با راندمان بالاتری استفاده شود. توسعه تجدیدپذیرها میتواند وابستگی به نیروگاههای گازی را کاهش دهد و پایداری شبکه را افزایش دهد. ما هر سال درباره این مشکلات صحبت میکنیم اما تا سال بعد اقدامات موثری انجام نمیشود. این باعث میشود شکاف ناترازی هر سال عمیقتر شود.
وی گفت: جمعیت کشور در حال افزایش است، اقتصاد ما رشد میکند و نیاز به برق بیشتر میشود. ما نمیتوانیم با رویکرد روزمره این چالش را حل کنیم. نیاز به یک برنامه جامع و بلندمدت داریم که شامل بهینهسازی نیروگاهها، کاهش تلفات شبکه، توسعه تجدیدپذیرها و جلب مشارکت مردمی باشد. وزارت نیرو باید به وظایف خود در این زمینه عمل کند و نظارت دقیقتری بر عملکرد نیروگاهها و شبکه توزیع داشته باشد.
ناترازی برق در ایران نتیجه ترکیبی از کمبود سرمایهگذاری، راندمان پایین نیروگاهها، تلفات بالای شبکه و افزایش تقاضای ناشی از رشد جمعیت و اقتصاد است. دولت چهاردهم با رویکرد تعادل بین رفاه خانگی و حفظ تولید صنعتی، در مسیر مدیریت بهینه گام برمیدارد. با این حال، موفقیت این سیاستها به عزم ملی، سرمایهگذاری کلان و جلب مشارکت مردمی بستگی دارد. بدون تغییر رویکرد و اجرای جدی برنامهها، ناترازی برق در سالهای آینده تشدید خواهد شد و تبعات اقتصادی و اجتماعی بیشتری به دنبال خواهد داشت.