
تشدید تنش در منطقه؛ زنگ خطر برای امنیت انرژی

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر به نقل از یورو نیوز؛ درگیری روزافزون میان ایران و اسرائیل، نگرانیها را درباره احتمال هدف قرار گرفتن میادین گاز طبیعی افزایش داده است؛ مسالهای که در صورت وقوع، میتواند تاثیرات جدی بر بازار جهانی انرژی و به ویژه بر اروپا داشته باشد. اگر عرضه گاز طبیعی مایع (LNG) از این منطقه مختل شود، نه فقط قیمتها افزایش خواهد یافت، بلکه اقتصاد کشورهای اروپایی نیز در تنگنا قرار خواهد گرفت. این بحران در کنار جنگ تجاری ناشی از تعرفههای آمریکا، بیم آن میرود که اقتصاد جهانی را نیز وارد رکود کند.
بانک جهانی رشد اقتصاد جهانی در سال ۲۰۲۵ را ۲.۳ درصد پیشبینی کرده که نسبت به ۲.۸ درصد در سال پیش، کاهش نشان میدهد. پس از آنکه اسرائیل در ۱۳ ژوئن حملاتی علیه زیرساختهای نظامی و هستهای ایران انجام داد، قیمت جهانی نفت بیش از ۱۰ درصد بالا رفت. افزایش قیمتها و اختلال در عرضه، در کنار جنگ تجاری، زنگ خطر کاهش تولید در سطح جهان را به صدا درآورده است. بازارها اکنون با دیدی محتاطانه به وضعیت عرضه نفت و گاز طبیعی مایع مینگرند.
ایران تنگه حساس و استراتژیک هرمز را در اختیار دارد؛ مسیری که یکسوم نفت دریایی و یکپنجم گاز طبیعی مایع جهان از آن عبور میکند. اگر این گذرگاه حیاتی مسدود شود، قیمت نفت ممکن است از مرز ۱۰۰ دلار نیز فراتر رود. هماکنون قیمت نفت خام بیش از ۷۵ دلار و نفت برنت در حدود ۷۷ دلار معامله میشود. با این حال، یوسف الشمری، رئیس کالج اقتصاد انرژی لندن بر این باور است که تنگه هرمز بسته نخواهد شد؛ چراکه ایران خود نیز برای صدور نفت به مشتریان بزرگی چون هند و چین، به این مسیر وابسته است.
با وجود باز بودن تنگه، افزایش خطرات امنیتی، بر قیمتها سایه انداخته است. برخی نفتکشها از عبور از تنگه خودداری کردهاند. شرکت بزرگ نفتکش Frontline اعلام کرده که فعلا قرارداد جدیدی برای عبور از این مسیر نمیپذیرد. بیمهگران نیز هزینهها را افزایش دادهاند و قطر تلاش میکند ارسال محمولههای گاز خود را به تعویق بیندازد.
از سوی دیگر، میادین گازی منطقه نیز در معرض خطر قرار دارند. میدان پارس جنوبی که ایران و قطر در آن شریک هستند، بزرگترین میدان گاز طبیعی جهان است و نقش تعیینکنندهای در تامین گاز جهان از جمله اروپا دارد.
تاثیرات بر اروپا؛ تورم، انرژی و تولید
با اینکه اتحادیه اروپا فعلا ذخایر خوبی از گاز دارد اما اتکای این قاره به منابع بینالمللی، آن را در برابر نوسانات سیاسی آسیبپذیر کرده است؛ به ویژه که اروپا به تدریج در حال قطع وابستگی به گاز روسیه است. در هفته گذشته، در پی تشدید تنشها و ترس از قطع عرضه، قیمت گاز در اروپا به بالاترین سطح سهماهه رسید و شاخص TTF هلند به حدود ۴۱ یورو در هر مگاوات ساعت رسید.
قطر در حال حاضر حدود ۱۰ درصد از نیاز گاز طبیعی مایع اروپا را تامین میکند. کشورهای دیگری مانند مصر نیز از صادرکنندگان این گاز به اروپا هستند اما بعد از حمله حماس در مهر ۱۴۰۲، اسرائیل بخشی از تولید خود را متوقف کرد که در پی آن مصر نیز صادرات گازش را قطع کرد و همین امر موجب افزایش قیمت گاز در اروپا شد.
اروپا از منابع متنوعی گاز وارد میکند. نروژ در سال گذشته بیشترین سهم را داشت و بیش از ۳۳ درصد از واردات گاز اتحادیه اروپا را به خود اختصاص داد. دیگر تامینکنندگان شامل آمریکا، الجزایر، قطر، بریتانیا، آذربایجان و روسیه بودند. کشورهای فرانسه، اسپانیا، ایتالیا، هلند و بلژیک بیشترین واردات LNG را دارند.
در صورت اختلال در صادرات قطر، کشورهایی مانند بلژیک، ایتالیا و لهستان بیشتر تحت فشار قرار میگیرند، چون بین ۳۸ تا ۴۵ درصد از LNG وارداتی آنها از قطر تامین میشود. البته فصل تابستان معمولا کممصرفترین فصل سال از نظر گاز است اما گرمای کمسابقه این روزها موجب افزایش مصرف برق برای خنکسازی شده که ممکن است فشار بر شبکه انرژی را بیشتر کند.
الشمری هشدار داد که افزایش قیمت انرژی میتواند موجب بالا رفتن تورم شود و در نتیجه، سیاستگذاری بانکهای مرکزی را دشوارتر کند. بانکهای مرکزی مانند فدرال رزرو آمریکا و بانک مرکزی انگلستان، در شرایط فعلی از کاهش نرخ بهره خودداری کردهاند. اگر نرخ تورم از هدف ۲ درصدی فاصله بگیرد، احتمال آن میرود که سیاستهای پولی سختگیرانهتری اتخاذ شود که میتواند بر رشد اقتصادی تاثیر منفی بگذارد و هزینههای وامگیری را بالا ببرد.
مارکو فورجیونه، مدیر موسسه صادرات و تجارت بینالملل بریتانیا، یادآور شد که پس از جنگ اوکراین، اروپا تصمیم گرفت به جای گاز روسیه، گاز مورد نیاز خود را از کشورهایی مانند قطر تامین کند.
وی هشدار داد که هرگونه محدودیت در انتقال LNG به سرعت اروپا را به ویژه در بخش صنعت، تحت فشار قرار خواهد داد.
در فصل تابستان، مصرف نفت در اوج است، بخشی به دلیل افزایش فعالیتهای صنعتی. اگر قیمت بالا برود و عرضه محدود شود، تولیدکنندگان صنعتی در اروپا با فشار مضاعف روبهرو خواهند شد. فورجیونه همچنین گفت: «برای کسبوکارهای اروپایی که همزمان با تنشهای تجاری آمریکا نیز درگیرند، مقابله با این بحران چیزی شبیه بازی شطرنج در چهار بُعد است.»
وی هشدار داد که افزایش ناگهانی قیمت نفت، همراه با کاهش نرخ حملونقل، میتواند به افزایش قیمتهای مصرفی، کمبود کالا و پدیدهای به نام «کوچکسازی کالا» (shrinkflation) بینجامد؛ وضعیتی که در آن، اندازه یا حجم کالا کاهش مییابد اما قیمت آن تغییری نمیکند.
پیامدهای جهانی
زیرساختهای انرژی ایران، به ویژه نفت، در کانون این درگیری قرار دارد. ایران نهمین تولیدکننده بزرگ نفت جهان است و در صورت فعالیت کامل، روزانه ۳.۸ میلیون بشکه نفت تولید میکند اما به دلیل تحریمها، صادرات نفت ایران عمدتا محدود به چین و هند است.
ایران روزانه ۱.۵ میلیون بشکه نفت صادر میکند که ۱۰ درصد از واردات نفت چین را تشکیل میدهد. اگر چین که دومین اقتصاد بزرگ جهان است، نتواند این نفت را دریافت کند، ناچار خواهد شد آن را از منابع دیگر تهیه کند و همین مساله میتواند قیمتها را در بازار جهانی به شدت بالا ببرد. بحران کنونی، تنش در بازارها را افزایش داده و نوسانات قیمتی به نظر میرسد که همچنان ادامهدار خواهد بود. در این میان، نقش اروپا در ادامه تحولات، همچنان در ابهام است.
الشمری در پایان گفت: «بزرگترین نگرانی من این است که درگیری به یک بحران گستردهتر کشیده شود و کشورهای اروپایی مانند بریتانیا و فرانسه هم وارد ماجرا شوند؛ سناریویی که هیچکس مایل به وقوع آن نیست.»