
محدودیتهای مالی جنگ فرسایشی را برای اسرائیل و آمریکا غیرممکن میکند

اقتصاد معاصر-محمدباقر شیرمهنجی، پژوهشگر اقتصاد: این تصور که اسرائیل به منابع مالی بیپایان ایالات متحده متصل است و میتواند جنگ را تا هر زمان که بخواهد ادامه دهد، یک افسانه و به دور از واقعیتهای اقتصادی و سیاسی است. دادههای مالی، گزارشهای بازار اوراق قرضه و کشمکشهای کنگره آمریکا تصویری کاملا متفاوت را ترسیم میکنند. واقعیت این است که هزینههای سرسامآور جنگ، فشار بر بودجه داخلی اسرائیل و محدودیتهای سیاسی و مالی در واشنگتن، نه فقط موضوعیت دارند، بلکه یکی از عوامل کلیدی در پذیرش آتشبس ژوئن ۲۰۲۵ بودند.
این تحلیل نشان میدهد که چرا «منابع بینهایت» وجود خارجی ندارد و محدودیتهای مالی یک اهرم فشار واقعی بر تصمیمگیریهای جنگ و صلح است.
بحران در ترازنامه اسرائیل؛ هزینههایی که از داخل قابل تامین نیست
هزینههای جنگ ۱۲ روزه با ایران، اقتصاد اسرائیل را که از قبل تحت فشار درگیریهای متعدد بود، به مرز بحران رساند. برآوردهای دقیق نشان میدهد که هزینه مستقیم این جنگ روزانه بین ۸۰۰ میلیون تا ۱.۲ میلیارد دلار بوده است. این رقم شامل هزینههای عملیات تهاجمی، سوخت، مهمات و به ویژه سامانههای پدافندی گرانقیمت میشود. به گزارش یدیعوت آحارونوت ، فقط در این ۱۲ روز، خزانهداری اسرائیل متحمل زیان مستقیم ۶.۴۶ میلیارد دلاری شد و ارتش درخواست بودجه اضافی ۱۱.۷ میلیارد دلاری برای تجدید ذخایر نظامی خود کرد.
این هزینهها، کسری بودجه اسرائیل را که از قبل به دلیل جنگ غزه افزایش یافته بود، به حدود ۶ درصد تولید ناخالص داخلی رساند و پیشبینی میشود نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی از ۷۵ درصد فراتر رود. اقتصاددانان اسرائیلی هشدار دادهاند که تداوم جنگ میتواند به کاهش هزینههای عمومی در بخشهای حیاتی مانند بهداشت و آموزش، افزایش مالیاتها و آسیب جدی به رشد اقتصادی منجر شود.
اوراق قرضه جنگی؛ نشانهای از نیاز، نه قدرت
برای تامین این هزینههای هنگفت، اسرائیل به شدت به بازارهای مالی بینالمللی وابسته شده است. از زمان آغاز جنگ با حماس، سازمان «اوراق قرضه اسرائیل» در آمریکا موفق به فروش رکوردشکن ۵ میلیارد دلار اوراق قرضه شده که بیش از دو برابر میزان فروش در دورههای مشابه قبل از جنگ است. این اقدام نشان میدهد که منابع داخلی و کمکهای عادی آمریکا برای تامین مالی جنگ کافی نیست و اسرائیل برای تامین نقدینگی فوری، مجبور به استقراض سنگین از بازارهای جهانی با نرخ بهره بالاتر شده است.
افسانه «چک سفید» آمریکا؛ محدودیتهای سیاسی و مالی در واشنگتن
ایالات متحده، با وجود حمایت قاطع از امنیت اسرائیل، با محدودیتهای داخلی جدی برای تامین مالی بیپایان جنگ مواجه است. کمکهای نظامی آمریکا به اسرائیل که در قالب تفاهمنامه دهساله (۲۰۱۹-۲۰۲۸) سالانه ۳.۸ میلیارد دلار است، نامحدود و بدون قید و شرط نیست. هرگونه کمک اضافی، مانند بسته اضطراری که در اولین سال جنگ غزه به ۱۷.۹ میلیارد دلار رسید، نیازمند تصویب کنگره است. این فرآیند با مخالفتهای سیاسی فزایندهای روبهرو شده است. در فوریه ۲۰۲۴، گروهی از جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان با استناد به بحران بدهی ۳۴ تریلیون دلاری آمریکا و لزوم کاهش هزینهها، با بسته کمکی جدید مخالفت کردند. برخی از متحدان سرسخت اسرائیل نیز پیشنهاد دادهاند که کمکهای آینده به جای کمک بلاعوض، به صورت وام ارائه شود تا بار مالی بر دوش مالیاتدهندگان آمریکایی کاهش یابد.
چرا محدودیتهای مالی به آتشبس منجر شد؟
ترکیبی از فشارهای مالی بر اسرائیل و محدودیتهای سیاسی در آمریکا، دو طرف را به سمت پذیرش آتشبس سوق داد:
فرسودگی مالی اسرائیل: با هزینههای روزانه نزدیک به ۸۰۰ میلیون دلار و خسارت مستقیم ۱۲ میلیارد دلاری، اقتصاد اسرائیل توان ادامه جنگ طولانیمدت را نداشت. تعطیلی کسبوکارها، توقف پروازهای فرودگاه بنگوریون و آسیب به زیرساختهای حیاتی مانند پالایشگاه نفت بازان، اقتصاد اسرائیل را روزانه ۲۹۴ میلیون دلار دیگر متضرر میکرد.
ریسک اعتباری: افزایش شدید بدهی و کسری بودجه، رتبه اعتباری اسرائیل را در معرض خطر قرار داده بود. هرگونه کاهش بیشتر در رتبه اعتباری، هزینه استقراض را برای دولت و بخش خصوصی اسرائیل افزایش میداد و سرمایهگذاری خارجی را با مشکل مواجه میکرد.
تاثیر بر اقتصاد آمریکا و جهان: تداوم جنگ میتوانست با تهدید بسته شدن تنگه هرمز، قیمت نفت را به شدت افزایش دهد، تورم را در آمریکا و جهان تشدید کند و بهبود شکننده اقتصاد جهانی را به خطر بیندازد. این سناریو برای هیچیک از قدرتهای اقتصادی جهان مطلوب نبود.
تصور دسترسی اسرائیل به منابع مالی نامحدود آمریکا یک برداشت سادهانگارانه است که پیچیدگیهای اقتصادی و سیاسی را نادیده میگیرد. واقعیت این است که اسرائیل برای تامین مالی جنگهای خود به شدت به استقراض از بازارهای جهانی وابسته است و با بحران فزاینده بدهی و کسری بودجه روبهروست. از سوی دیگر، ایالات متحده نیز با محدودیتهای بودجهای، قانونی و سیاسی جدی برای ارائه کمکهای بیپایان مواجه است.
جنگ ۱۲ روزه با ایران به وضوح نشان داد که هزینههای مالی یک عامل تعیینکننده در محاسبات جنگ و صلح است. محدودیتهای اقتصادی، هم اسرائیل و هم آمریکا را به این نتیجه رساند که ادامه درگیری، هزینههایی به مراتب بیشتر از دستاوردهای احتمالی آن خواهد داشت؛ بنابراین، بحث هزینههای جنگ و تامین مالی آن نه فقط موضوعیت دارد، بلکه یکی از ستونهای اصلی در تحلیل استراتژیهای نظامی و تصمیمات دیپلماتیک در خاورمیانه است.