
تهران دیگر جا ندارد؛ مهاجرت معکوس تنها راه نجات

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ هفته گذشته وزیر کشور در حاشیه جلسه هیات دولت اعلام کرد تهران دیگر توان جذب جمعیت بیشتر را ندارد. به گفته او، رئیسجمهور دستور توقف مهاجرت به تهران را صادر کرده تا از فروپاشی زیرساختهای شهری جلوگیری شود.
اسکندر مومنی، گفت: شاید بتوانیم مشکل برق و گاز را تا حدی مدیریت کنیم اما تأمین آب برای تهران مسئلهای تقریباً حلنشدنی است. به همین دلیل، دولت چهاردهم به دنبال سیاستهای مهاجرت معکوس از تهران است.
بحرانهایی که نفس تهران را گرفتهاند
تهران با جمعیتی بیش از ۱۲ میلیون نفر، طی دهههای اخیر با مشکلاتی مانند آلودگی هوا، کمبود منابع آبی و انرژی و ترافیکهای فلجکننده مواجه بوده است. مهاجرت بیرویه از استانهای دیگر به پایتخت، این مشکلات را تشدید کرده است.
از هشدار بحران مسکن تا فاجعه آب و انرژی
اوایل دهه ۹۰، افزایش مهاجرت به تهران بیشتر در قالب بحران مسکن نمود پیدا کرده بود. اما امروز، به گفته وزیر کشور، وضعیت بسیار نگرانکنندهتر است. بحران آب و انرژی در سالهای اخیر، تهران را به نقطهای بحرانی رسانده است؛ نقطهای که دیگر نمیتوان از آن چشم پوشید.
تمرکز بیشازحد، ریشه بحرانهای پایتخت
سیاستگذاریهای متمرکز و توجه بیرویه به تهران در چند دهه گذشته، نقش مهمی در شکلگیری وضعیت فعلی داشتهاند. این تمرکز، نهتنها فرصت رشد را از سایر استانها گرفته، بلکه فشار مضاعفی بر زیرساختهای محدود تهران وارد کرده است.
آلودگی، بحران همیشگی تهران
تهران حالا یکی از آلودهترین شهرهای جهان است. اگر پیشتر آلودگی هوا محدود به فصلهای سرد بود، امروز این معضل در تمام سال وجود دارد. عمده آلودگی مربوط به ترافیک سنگین و وابستگی بالا به خودروهای شخصی است. کاهش مهاجرت میتواند به کاهش آلودگی نیز کمک کند.
سدهای خالی، زنگ خطر جدیتر از همیشه
به گفته مدیرعامل شرکت آبفای تهران، سدهای تهران در بدترین وضعیت ۶۰ سال اخیر خود قرار دارند. سطح آبهای زیرزمینی نیز کاهش چشمگیری یافته است. این بحران بیشتر از آنکه نتیجه کاهش بارندگی باشد، به دلیل مصرف بیرویه منابع ناشی از افزایش جمعیت تهران است.
بلندمرتبهسازی بدون زیرساخت؛ بحران در بحران
رشد جمعیت و افزایش تقاضای مسکن باعث ساختوسازهای بیرویه و بلندمرتبهسازی شده است. در حالی که این راهکار در ظاهر پاسخگوی رشد جمعیت است، نبود زیرساختهای لازم در حوزه آب، انرژی و فاضلاب، بحرانها را چند برابر کرده است.
توقف مهاجرت، مسکن موقت یا راهکار پایدار؟
دستور توقف مهاجرت به تهران اگرچه در کوتاهمدت میتواند تأثیرگذار باشد، اما نباید به عنوان راهحل نهایی تلقی شود. در صورت عبور از بحران، اگر زیرساختهای سایر استانها بهبود نیابند، روند مهاجرت به تهران دوباره آغاز خواهد شد.
توسعه متوازن، راهکار نهایی
کلید حل این بحران، توسعه متوازن در سایر استانهاست. بسیاری از مهاجرتها به تهران به دلیل تمرکز فرصتهای شغلی و منابع در پایتخت صورت گرفتهاند. با توزیع عادلانه منابع و ایجاد فرصتهای اقتصادی در استانها، میتوان روند مهاجرت را معکوس کرد.
منابع، فقط برای تهران نیستند
در دهههای اخیر، استانهای دیگر کشور بارها گلایه کردهاند که منابع و توجهها فقط به تهران اختصاص یافته است. این توزیع ناعادلانه، نهتنها توسعه سایر مناطق را متوقف کرده، بلکه باعث تشدید تمرکز جمعیتی در تهران نیز شده است.
سیاستهای سالهای گذشته، پایتخت را به نقطه بحرانی رساندهاند. تصمیم اخیر دولت برای توقف مهاجرت، باید بخشی از یک برنامه جامع ملی باشد؛ برنامهای که بر توسعه پایدار، توزیع منابع، ایجاد اشتغال در استانها و کاهش تمرکز جمعیتی استوار باشد. در غیر این صورت، این تصمیم نیز مانند بسیاری از تصمیمات گذشته، اثرگذاری موقتی خواهد داشت.