
«کریدور داوود» رویای اسرائیل برای تسلط بر منابع منطقه با کمک آمریکا

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ در پی حملات گسترده هوایی اسرائیل به استان السویدا در جنوب سوریه و خروج نیروهای دولتی از آن، شیخ حکمـت الهجری، از مرجعیتهای دروزی فعال این استان، خواستار ایجاد معبر بینالمللی بین السویدا، اردن و همچنین بازگشایی مسیرهای ارتباطی با مناطق شرق فرات شد؛ مناطقی تحت کنترل نیروهای کرد موسوم به قسد. این درخواست که با حمایت مستقیم اسرائیل مطرح شد، بیانگر احساس پیروزی این گروه بر دولت دمشق و آغاز تلاش برای خروج السویداء از کنترل حکومت مرکزی بوده است. در این شرایط، صحبت از معبر مستقل و حاکمیتی با پادشاهی همسایه مطرح شده است.
شیخ الهجری به واقع نماینده همه دروزهای سوریه نیست؛ مرجعیتهای دیگری مانند الحناوی، جربوع و شیخ ليث البلعوس، از جمعیت رجال الکرامه موجودند که مواضع ضدصهیونیستی دارند و بر حفظ تمامیت ارضی سوریه تاکید میکنند. همکاری آشکار الهجری با اسرائیل، حمایت مالی و تسلیحاتی تلآویو و استفاده از نیروی هوایی این کشور در حمله به سوریه، نشان میدهد که اسرائیل نه فقط حملات را هدایت میکند، بلکه حدود عمل و سقف سیاستهای الهجری را هم تعیین میکند.
اسرائیل که هماکنون متهم به ارتکاب جنایتهای بزرگ علیه کودکان فلسطینی شده و رهبران آن در برابر دادگاههای بینالمللی قرار دارند، اقدامات خود را تحت پوشش حمایت از گروهی در سوریه توجیه میکند و در حالی که خود فاقد اخلاق و مشروعیت در حقوق بشر است، از نفوذ بر گروههایی مثل الهجری برای اهداف سیاسی و اشغالگری بهره میبرد. این پروژه همچنین با پشتوانه سیاسی و اقتصادی آمریکا به پیش میرود که به دنبال حفظ منافع استراتژیک خود در منطقه است.
مفهوم «کریدور داوود» و اهداف اقتصادی-ژئوپلیتیک
طبق نظریههای صهیونیستی با ریشه توراتی، اسرائیل در پی ایجاد محوری سیاسی-جغرافیایی از شمال فلسطین تا شرق فرات است؛ یعنی عبور از جولان، استانهای درعا و السویدا، امتداد به مثلث التنف در مرز سوریه، عراق و اردن و ادامه تا شرق فرات و سپس استان الانبار عراق و کردستان. این طرح با استناد به اساطیر پادشاه داوود، تلاش برای مشروعیتبخشی به توسعهطلبی و اشغال را دارد.
اسرائیل اکنون بخشهایی از استان قنیطره را در اشغال دارد و در همکاری کامل با الهجری، به دنبال ایجاد ساختاری حاکمیتی در السویداء است، در حالی که قسد عملا بر شرق فرات کنترل دارد. اگر این همافزایی محقق شود و معبر جنوبی السویدا و مسیر شمالی شرق فرات باز شود، اسرائیل به موفقیت استراتژیک زیادی دست خواهد یافت؛ تحولی که چشمانداز تسلط اسرائیل بر منابع آب فرات و منابع گازی و نفتی شرق فرات را بسیار واقعیتر میکند.
کریدور داوود یکی از پروژههای ژئوپلیتیکی و اقتصادی است که با هدف گسترش نفوذ اسرائیل در منطقه، به ویژه در شرق و جنوب سوریه طراحی شده است. این مسیر به اسرائیل امکان میدهد تا دامنه نفوذ اقتصادی و سیاسی خود را در مناطق استراتژیکی که منابع حیاتی آب و انرژی را در اختیار دارند، گسترش داده و جایگاه خود را در معادلات انرژی منطقه تثبیت کند. این اقدام میتواند همزمان چندین هدف راهبردی را دنبال کند.
از مهمترین پیامدهای این طرح، تضعیف انسجام سیاسی و اقتصادی سوریه از طریق تشدید تنشهای قومی و طائفهای است. تقسیمبندی سرزمینی بر اساس مولفههای قومی و مذهبی نه فقط روند توسعه پایدار را متوقف میکند، بلکه باعث افزایش شکافهای داخلی میشود. در کنار این، قطع پیوندهای اقتصادی و سیاسی میان سوریه و عراق نیز یکی از اهداف کلیدی این پروژه است، زیرا این ارتباط سنتی نقش مهمی در هماهنگیهای منطقهای، مبادلات تجاری و جریان انرژی داشته است. محدود شدن این پیوندها، تاثیر مستقیمی بر امنیت اقتصادی منطقه خواهد داشت و زمینهساز انزوای بیشتر محور مقاومت میشود.
کنترل مرزهای شرقی سوریه با عراق، علاوه بر کاهش دسترسی ایران به مسیرهای زمینی جهت حمایت لجستیکی از متحدانش، میتواند صادرات انرژی از سمت کشورهای شرق و جنوب سوریه از جمله ایران در آینده را نیز با چالش مواجه کند.
از رویارویی ترکیه تا همراهی کردهای وابسته به آمریکا با نقشه اسرائیل
از سوی دیگر، این تحولات در مجاورت مرزهای جنوبی ترکیه، موجب نگرانیهای امنیتی و اقتصادی آنکارا شده و بر همکاریهای منطقهای تاثیر منفی میگذارد. در چنین شرایطی، اسرائیل با تسلط بر منابع آب فرات و میادین نفت و گاز شرق این رودخانه، یک مزیت حیاتی اقتصادی و استراتژیک برای خود ایجاد میکند، به ویژه در دورانی که منطقه با بحرانهای شدید انرژی و کمآبی روبهرو است.
برای تحقق این پروژه، ابزارها و زمینههای مختلفی به کار گرفته شدهاند. یکی از مهمترین آنها تحریک تنشهای طائفهای است. نمونهای از این سیاست را میتوان در درگیریهای میان دروزها و قبایل عرب در استان السویدا مشاهده کرد که با حمایت غیرمستقیم اسرائیل و با هدف تضعیف حاکمیت دولت مرکزی شکل گرفت. در همین راستا حمایت از شخصیتهایی نظیر الهجری که با پشتیبانی مالی و تسلیحاتی اسرائیل به دنبال ایجاد گذرگاه مستقل هستند، از دیگر ابزارهای اجرایی طرح محسوب میشود.
از سوی دیگر، حضور نیروهای قسد در شرق فرات که با حمایت ضمنی آمریکا فعالیت میکنند، بستر لازم برای هماهنگی نظامی و اقتصادی با اسرائیل را فراهم کرده است. همزمان خلا قدرت دولت مرکزی در مناطق جنوبی سوریه، امکان اجرای پروژه را بدون نیاز به تقابل نظامی گسترده میسر ساخته است.
با این حال، پروژه کریدور داوود با چالشها و موانع متعددی مواجه است. عدم برخورداری از حمایت ملی و مخالفت اکثریت دروزیها با طرح، موجب کاهش مشروعیت آن شده است. بیثباتی امنیتی و ضعف رهبری الهجری نیز از عوامل محدودکننده دیگر هستند. مخالفت کشورهای منطقه مانند ترکیه، عراق و اردن با هرگونه تغییر در مرزها که میتواند منافع امنیتی و اقتصادی آنها را تهدید کند، مانعی جدی برای پیشبرد این طرح به شمار میرود. همچنین اسرائیل به دلیل فشارهای اقتصادی ناشی از جنگ غزه، با محدودیتهای مالی برای سرمایهگذاریهای گسترده در پروژههای توسعهطلبانه روبهرو است. کاهش نفوذ نظامی اسرائیل در سوریه نیز از دیگر چالشهای راهبردی در مسیر تحقق این پروژه محسوب میشود. در نهایت، بیثباتی داخلی سوریه و ناتوانی دولت مرکزی در بازگرداندن حاکمیت به مناطق جنوبی و مدیریت منابع حیاتی، در عین حال که زمینهساز پیشبرد پروژه است، میتواند مانع شکلگیری ساختارهای پایدار اجرایی در این مناطق شود.
چشمانداز مقابله اقتصادی و سیاسی
پروژه «کریدور داوود» نمونه بارز سیاست توسعهطلبانه اسرائیل است که با پشتوانه توراتی و حمایت سیاسی و اقتصادی آمریکا، در پی گسترش نفوذ استراتژیک، اقتصادی و نظامی در خاورمیانه و تسلط بر منابع حیاتی آب و انرژی منطقه است. اسرائیل از ضعف دولت مرکزی سوریه، اختلافات داخلی قومی-طائفهای و همکاری با گروههایی همچون الهجری و قسد بهرهبرداری کرده و تلاش میکند تا منابع آب فرات و میادین نفت و گاز شرق فرات را در اختیار بگیرد.
با این حال، این توطئه خطرناک میتواند با اتحاد و همکاری کشورهای منطقهای و همسایگان سوریه، به ویژه ترکیه، عراق و اردن، به ویژه در زمینه حفاظت از وحدت ارضی، منابع حیاتی و ثبات اقتصادی-سیاسی منطقه مقابله شود. نقش مهم سازمانهای بینالمللی و حمایتهای دیپلماتیک و اقتصادی در مقابله با این پروژه و تقویت دولت مرکزی سوریه نیز نباید نادیده گرفته شود. در شرایطی که اسرائیل با محدودیتهای اقتصادی ناشی از جنگ غزه مواجه است و مشروعیت بینالمللی آن به چالش کشیده شده، حمایت منطقهای و بینالمللی میتواند مانع تحقق طرحهای توسعهطلبانه شود و به حفظ امنیت اقتصادی و منابع حیاتی منطقه کمک کند.