
جنگ تجاری دهلی -واشنگتن در منازعات ژئوپلوتیک

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ به نظر میرسد دولت ترامپ با افزایش تعرفههای تجاری هند به ۵۰ درصد، به دنبال کاهش خرید نفت روسیه، فروش تجهیزات نظامی خود به دهلی و نیز تضعیف بریکس است؛ امری که نه تنها تاکنون محقق نشده بلکه مواضع دهلی را نسبت به گذشته تقویت کرده است.
اینطور که پیداست ترامپ عزم خود را جزم کرده تا هر اقدام و تحرکی در راستای نظم چندقطبی را منحرف و خنثی کند که در رأس این رویکرد، مقابله با گروه بریکس قرار دارد. در این میان، هند به عنوان شریک راهبردی ایالات متحده در جنوب آسیا و همسو با آن در کاهش نفوذ دریایی چین و البته یکی از بنیانگذاران گروه بریکس در کانون این رویکرد ترامپ قرار گرفته است. بنابراین، تصمیم دونالد ترامپ برای دو برابر کردن تعرفههای صادرات هند از ۲۵ به ۵۰ درصد را میتوان به عنوان یک اقدام تنبیهی مستقیم علیه دهلی نو، به بهانه ادامه خرید نفت روسیه، اما در باطن بهمنظور تهدید بریکس تفسیر کرد.
در سال ۲۰۲۴، هند ۵۲.۷ میلیارد دلار نفت از روسیه وارد کرد و پس از چین، دومین خریدار بزرگ نفت روسیه شد. با این حال، چین که ۶۲.۶ میلیارد دلار نفت از روسیه وارد کرده، با اقدامات تنبیهی مشابهی مواجه نشده است؛ زیرا تحلیلگران معتقدند واشنگتن به دلیل وابستگی به مواد حیاتی و ضروری برای دفاع و فناوری ایالات متحده، از هدف قرار دادن پکن خودداری میکند. همچنین، مشارکت هند در بریکس و بحثها پیرامون ترتیبات ارزی جایگزین، ایالات متحده را نیز رنجانده است. اگرچه هند تصریح کرده که به دنبال دور زدن دلار نیست، اما بررسی تجارت دوجانبه با ارزهای محلی نگرانیهایی را در واشنگتن برانگیخته است.
فراتر از نفت
در جهان کنونی که سیاست و انرژی در هم تنیده شدهاند و توافقنامههای تجاری به عرصهای برای منازعات ژئوپلوتیکی تبدیل شدهاند، تعرفهها دیگر صرفاً ابزارهای مالی نیستند، بلکه به سلاحهای فشاری بدل شدهاند که اتحادها را تغییر میدهند و بازارها را مختل میکنند. بهطوری که، پیامدهای تصمیم ترامپ به سرعت خود را نشان داد و سه پالایشگاه بزرگ دولتی هند، ایندین اویل، بهارات پترولیوم و هندوستان پترولیوم، از تعلیق موقت خرید نفت خام اورال روسیه برای محمولههای ماه اکتبر خبر دادند. این اقدام نشاندهنده آغاز اختلال در یکی از مهمترین کانالهای تجارت نفت جهان است و اقتصاد هند را مستقیماً در خط مقدم درگیری اعلامنشده بین واشنگتن و مسکو قرار میدهد. باید توجه داشت که به باور کاخ سفید، تجارت نفت هند با روسیه به طور غیرمستقیم جنگ در اوکراین را تأمین مالی میکند.
با این وجود، دولت هند هیچ تصمیم رسمی مبنی بر دستور توقف خرید از روسیه توسط شرکتها صادر نکرده است؛ زیرا دهلی نو مراقب است که بدون قطع مستقیم روابط انرژی خود با مسکو، از رویارویی عمومی با واشنگتن فاصله بگیرد. فقدان اظهارات رسمی به معنای نبود تصمیم نیست، بلکه نشاندهنده تلاش دهلی برای ایفای نقش میانجی و جلب رضایت هر دو طرف بدون ارائه امتیازات راهبردی است؛ به این امید که واشنگتن بعداً در موضع خود تجدیدنظر کند یا با روسیه به تفاهماتی برسد که هند را از این دو راهی برهاند.
البته، فراتر از فشار سیاسی، عوامل اقتصادی نیز در تصمیم به تعلیق خرید نقش داشتند. افزایش قیمت نفت خام اورال در چند هفته گذشته، جذابیت آن را در مقایسه با نفت خام خلیج فارس کاهش داده است. شرکتهایی مانند ریلاینس و نایارا، دو بازیگر اصلی بخش خصوصی، پیشتر به دلایل عملیاتی مرتبط با کاهش راندمان پالایش، علاوه بر پیچیدگیهای بانکی ناشی از تحریمهای غرب، واردات خود از روسیه را کاهش داده بودند.
باید توجه داشت که از زمان آغاز جنگ اوکراین، مسکو برای جبران از دست دادن بازار اروپا ـ که بیش از ۴۵ درصد از صادرات نفت آن را تشکیل میداد ـ بهشدت به دهلی متکی بوده است. با این حال، هند با وجود فراهم کردن یک منبع مهم انرژی، همچنان تحت فشار فزاینده آمریکا باقی مانده و این امر روابط دو کشور را به پویاییهای سیاسی بینالمللی فراتر از کنترل مسکو وابسته کرده است.
هرگونه کاهش تقاضای هند، بحرانی واقعی برای روسیه خواهد بود؛ نه تنها به این دلیل که درآمدهای نفتی را کاهش میدهد، بلکه به این دلیل که کل راهبرد روسیه مبنی بر «تغییر مسیر انرژی به سمت شرق» را تهدید میکند. حتی اگر مسکو محمولههای خود را به چین افزایش دهد، پکن انعطافپذیری تجاری لازم برای جذب همان حجم را ندارد و زیرساختهای پالایشگاهی آن توانایی کمتری برای مدیریت نفت سنگین اورال دارد.
در مجموع، نارضایتیهای فعلی ترامپ از هند فراتر از نفت است و همچنین به خرید سلاح از روسیه و گسترش بریکس مربوط میشود. اما به نظر میرسد هند از تهدیدات ترامپ نگران نشده و بعید است هشدارهای رئیسجمهور آمریکا در مورد تعرفههای بالاتر بر روابط روسیه و هند تأثیر بگذارد.
وقتی دونالد ترامپ در چارچوب روابط ایالات متحده و هند به نفت اشاره کرد، تنها تمرکز او بر نفت نبود. یک نگرانی آرامتر، اما از نظر راهبردی مهم، مربوط به روابط دفاعی دیرینه هند با روسیه بود. دهلی نو برای دههها یکی از قابل اعتمادترین مشتریان مسکو در بازار جهانی تسلیحات بوده است. براساس دادههای نشریه نئو ژورنال، در حالی که وابستگی هند به سختافزار نظامی روسیه کاهش یافته و از ۵۵ درصد کل واردات در سال ۲۰۱۶ به حدود ۳۶ درصد در سال ۲۰۲۵ رسیده، اما روسیه همچنان تأمینکننده اصلی تجهیزات دفاعی هند است.
برای دولت ترامپ، این کاهش فرصتی است که باید برای دستاوردهای آمریکا مورد بهرهبرداری قرار گیرد. کاهش سهم روسیه در بازار دفاعی هند، فرصت مناسبی را برای عرضه سیستمهای نظامی ساخت آمریکا به عنوان جایگزین فراهم میکند. از همینرو، واشنگتن امیدوار است که از مسکو پیشی گرفته و روابط استراتژیک خود را با دهلی نو در این فرآیند تعمیق بخشد. اما این امر نیز نتیجه عکس داد و مقامات هندی به آمریکا اعلام کردهاند که دیگر تمایلی به خرید جنگندههای اف-۳۵ ساخت این کشور ندارند.
طبق گزارشها، دولت هند قصد داشت تا سال ۲۰۳۵ بیش از ۱۰۰ فروند اف-۳۵ را وارد کند؛ سرمایهگذاریای که انتظار میرفت به میلیاردها دلار برسد و مستقیماً بخش دفاعی ایالات متحده را تقویت کند. مهمتر از همه، چنین سرمایهگذاریای هند را به عنوان یک متحد محکم ایالات متحده تثبیت میکرد. این امر همچنین با هدایت سرمایه خارجی قابل توجه به اقتصاد آمریکا، به شعار «آمریکا را دوباره بزرگ کنیم» ترامپ تحکیم میبخشید.
البته باید توجه داشت که واردات جنگندههای اف-۳۵ میتوانست به تقویت جایگاه منطقهای هند در برابر چین و مقابله با تزریق فناوری دفاعی پیشرفته چین به پاکستان کمک کند. تحلیلگران دفاعی هند ادعا میکنند این امر به هند اجازه میدهد تا از هرگونه شکست بیشتر در نبردهای هوایی، مانند جنگ ماه مه با پاکستان، جلوگیری کند.
تأثیر بر ایالات متحده
اگرچه این تعرفهها برای محافظت از منافع استراتژیک و تولید آمریکا طراحی شدهاند، اما احتمالاً عواقب ناخواستهای نیز خواهند داشت. طبق گزارشها، خردهفروشان آمریکایی مانند والمارت، آمازون، تارگت و گپ، سفارشات خود را از تأمینکنندگان هندی به حالت تعلیق درآوردهاند و تمایلی به تحمل هزینههای افزایشیافته ندارند. این امر میتواند منجر به اختلال در زنجیره تأمین و افزایش قیمتها برای مصرفکنندگان آمریکایی، بهویژه در بخشهایی مانند پوشاک، مبلمان خانگی و غذاهای دریایی شود. چنین اقدامی خطر دور کردن یک شریک راهبردی کلیدی در منطقه هند و اقیانوسیه را به همراه دارد و به طور بالقوه اهداف ژئوپلیتیکی گستردهتر را تضعیف میکند.
همچنین، یکی از موارد مهم در رابطه دهلی و واشنگتن، توسعه کریدور هند-خاورمیانه-اروپا (آیمک) است که با سر و صدای زیاد اعلام و تاکنون پیامدهای مهمی نیز داشته است. ایالات متحده که از راهاندازی این کریدور به دنبال دو هدف مهم، یعنی مقابله با ابتکار کمربند و جاده چین و نیز ادغام کشورهای بیشتر در پیمان ابراهیم بود، اکنون با تشدید تنشها با هند، از این اهداف ناخواسته دور شده است و در واقع سایه سنگینی بر آینده این کریدور انداخته است.