تحلیل سخنان همتی در گفتوگوی تلویزیونی
اقتصاد معاصر-مرتضی افقه، عضو هیات علمی دانشگاه چمران اهواز: عبدالناصر همتی در گفتوگوی مفصلی که جمعه ۹ شهریورماه در صداوسیما داشت تاکید کرد: «جامعه تحمل شوک درمانی را ندارد و در خصوص قیمت بنزین هنوز صحبتی در دولت نداشتیم.»
جالب این است همتی سخنان خود را در حالی بیان میکند که اولا خود از مدتها پیش مرتب بر طبل تکنرخی کردن قیمت ارز کوبیده و کیست که نداند تکنرخی کردن ارز به معنای افزایش نرخهای ترجیحی تا حد قیمت بازار آزاد و تحمیل شوک به این بازار و در نهایت به کل شاخصهای اقتصادی کشور است.
وی همچنین مدعی بود در مورد قیمت بنزین در دولت صحبتی نشده است، این در حالی بوده که در مصاحبههای انتخاباتی، مشاوران مسعود پزشکیان مکررا از ارزانی قیمت بنزین انتقاد کردهاند.
در هفتههای اخیر نیز، هم پزشکیان و هم محمدرضا عارف، معاون اول رئیس جمهور مرتب بر این مساله که چرا بنزین را با دلار ۶۰ هزار تومانی وارد کرده اما به قیمت ۳ هزار تومان میفروشیم، اشاره کردند. این اظهارات را میتوان زمینهساز افزایش قیمت بنزین و تحمیل شوک به اقتصاد کشور دانست. به هر حال، همانگونه که بارها در یادداشتهای مختلف نوشتهام، چنین تصمیماتی در شرایط فعلی کشور و در حالی که که مردم به مدت ۷ سال، تورمهای بالای ۳۰ و ۴۰ درصد را تحمل میکنند، بعید است برای تحمل شوک جدید قیمتها آمادگی لازم را داشته باشند. از همینرو بیم تجربه تنشهای سیاسی و اجتماعی سالهای ۹۶ و ۹۸ وجود دارد.
همچنین همتی در این مصاحبه مکررا در حال ارائه وعدههای مختلف است اما واقعیت این بوده که اکنون وی مسؤولیتی را پذیرفته و دیگر زمان وعده دادن نیست! این مقام مسؤول باید طریقه تحقق وعدههای داده شده را اعلام کند. به عنوان مثال در بخشی از این گفتوگو بیان کرده شده است اولویت دولت در کوتاهمدت بهبود معیشت مردم است. این را همه دولتها گفتهاند اما چگونگی نیل به این هدف مهم بوده و باید برای مردم از طریق رسانهها توضیح داده شود.
در ادامه، همتی در باره رشد ۸ درصدی مندرج در برنامه هفتم (که در سه برنامه پیشین هم تکرار شده و البته محقق نشده)، به نکته مهمی اشاره کرده و گفت: «۲.۸ درصد از این رشد باید از طریق بهبود بهرهوری باشد.» باید براین نکته مهم تاکید کنم که امروزه یکی از شاخصهای توسعهیافتگی کشورها، سهم بهرهوری در رشد اقتصادی است. بدون تردید، نیروی انسانی، دانش، تخصص و مهارت وی مهمترین عامل افزایش بهرهوری است. به عبارت دیگر، هر چه رشد اقتصادی ناشی از فکر، اندیشه و خلاقیت نیروهای انسانی باشد، نشاندهنده توسعهیافتگی جامعه خواهد بود.
شوربختانه سهم قابل توجهی از رشد اقتصادی ایران متکی به منابع غیرانسانی مثل نفت و سایر معادن است. بدیهی بوده رشد متکی به منابع، هرچند میتواند در کوتاهمدت نیازهایی از جامعه را مرتفع کند اما به دلیل ناپایدار بودن، دائمی نیست و بنابراین غیرقابل اتکا خواهد بود. البته وی در ادامه گفتوگو، عواملی همچون سهولت کسبوکار، سرمایهگذاری و پیشبینیپذیر کردن اقتصاد را عامل افزایش بهرهوری ذکر کرده که مصداق مسؤولانی تلقی میشود که به جای علتها بر معلولها متمرکز شدهاند.
همچنین عبدالناصر همتی گفته است: «یکی از اولویتهای وزارت اقتصاد، تسهیل صدور مجوزهای کسبوکار و اجرای کامل قانون تسهیل خواهد بود.» این مساله البته دیدگاه مثبتی است اما این مهم نیز سالها مطرح و تکرار شده و حتی یک سال را با همین عنوان (رفع موانع کسبوکار) نامگذاری کردند اما تاکنون این مشکل ادامه داشته است.
واقعیت این است که بسیاری از مشکلات اقتصادی و غیراقتصادی کشور ریشههای فکری و نگرشی دارند، نه تکنیکی و شکلی! این که برای گرفتن مجوز باید هفتخوان رستم با وجود یک بروکراسی ناکارآمد و ضدتولید طی شود، به دلیل نوع نگاه و بینشی بوده که حاکمیت و قانونگذار نسبت به مردم دارد. در این نگاه و برخلاف بینش دینی، «اصل بر عدم برائت افراد است، مگر آنکه خلافش ثابت شود.» به همین دلیل برای اثبات خلافکار نبودن، متقاضیان کسبوکار باید دهها سند و مدرک ارائه دهند که نشان از سلامت آنها داشته باشد. همین رویه باعث شده تا اخذ مجوز هم برای مردم و هم برای کشور، دشوار، طولانی و پرهزینه باشد. بنابراین اگر این نوع نگرش و بینش فلسفی تغییر نکند، نه نامگذاری سالها و نه صدور بخشنامه و تصویب قوانین متعدد، هیچکدام علاج کار نخواهد بود.
بنابراین، خوب است برای حل یا کاهش موانع کسبوکار، دولت و حاکمیت اینبار به جای معلولها به دنبال رفع علتها باشند.