
تکنرخی شدن ارز؛ پایانی بر رانتهای ارزی

به گزارش اقتصاد معاصر؛ تعدد نرخ ارز در اقتصاد ایران سالها بستر شکلگیری رانتهای کلان، ایجاد امتیازات ویژه برای گروههای محدود و تخریب رقابت سالم اقتصادی بوده است. سیاست «تکنرخی شدن ارز» بیش از هر زمان دیگری بهعنوان نسخهای برای بازگرداندن عدالت اقتصادی مطرح شده؛ سیاستی که به باور کارشناسان میتواند فساد ساختاری را کاهش دهد، شفافیت را تقویت کند و بازار سرمایه را وارد مرحلهای تازه از شفافیت و ثبات کند، هرچند آثار آن بر شرکتهای بورسی متفاوت خواهد بود.
رانتی که به قیمت تورم مردم شکل گرفت
تفاوت میان نرخ ارز ترجیحی یا مبادلهای با نرخ آزاد، فضا را برای سودجویی گسترده هموار کرده است. واردکنندگانی که مواد اولیه یا کالا را با نرخ مبادلهای تأمین کردهاند، در بسیاری موارد همان محصول یا حتی مواد اولیه را بر مبنای نرخ آزاد به بازار رسانده و سودهای کلان به جیب زدهاند. این فاصله قیمتی نه از بهرهوری، که تنها از «حق دسترسی به نرخ ارزانتر» ناشی شده و باری سنگین بر دوش مصرفکنندگان و دولت گذاشته است.
شفافیت اقتصادی؛ پیامد مثبت برای کل بازار
محرم رزمجویی، کارشناس بازار سرمایه، میگوید: مهمترین مزیت تکنرخی شدن ارز، جلوگیری از رانتهایی است که به ناحق به برخی صنایع، گروهها و افراد داده میشود. شفافیت در اقتصاد، حذف رانت و حذف فساد، اصلیترین آثار مثبت این سیاست هستند و هر یک جزئیات زیادی دارد.
او معتقد است که با حذف شکاف نرخها، گزارشهای مالی شرکتها دقیقتر و قابلاتکاتر خواهد شد، زیرا عوامل غیرعملیاتی و رانتی از سودآوری کنار میرود. این موضوع دید روشنی به سهامداران میدهد و فضای تحلیل بنیادی را سالمتر میکند.
سه گروه متفاوت در بازار سرمایه
رزمجویی تأثیر تکنرخی شدن ارز بر شرکتهای بورسی را در سه گروه دستهبندی میکند:
-
شرکتهای بدون اثر مستقیم:
شرکتهایی که از ابتدا مواد اولیه و محصولات خود را بر اساس نرخ مبادلهای تأمین و عرضه کردهاند. برای این گروه، تغییر نرخ ارز تأثیر عملیاتی جدی ندارد و عوامل دیگری مانند هزینههای تولید، بازار فروش و بهرهوری اهمیت بیشتری دارند.
-
شرکتهای با مبنای نرخ آزاد:
این دسته، هم مواد اولیه و هم محصولات خود را با نرخ آزاد دادوستد میکنند. حذف نرخهای دیگر، وضعیت آنها را تغییر نمیدهد، اما ثبات نرخ ارز، برنامهریزی تولید و فروش را برای آنها آسانتر میکند.
-
شرکتهای بهرهمند از شکاف نرخها:
پرچالشترین گروه، شرکتهایی هستند که مواد اولیه را با نرخ مبادلهای دریافت کرده و محصولاتشان را بر اساس نرخ آزاد در بورس کالا میفروشند. این شرکتها به واسطه این تفاوت نرخ، حاشیه سود بالایی داشتهاند و حذف این فاصله به کاهش سودآوریشان میانجامد. رزمجویی تأکید میکند که حتی برای این گروه نیز تحلیل باید با در نظر گرفتن پارامترهای کلان، بازار فروش و هزینههای جانبی انجام شود.
این گزارش حاکی است تکنرخی شدن ارز میتواند برای بازار سرمایه هم خبر خوب باشد و هم خبر چالش انگیز. از یکسو شفافیت و حذف رانت، اعتماد سرمایهگذاران را تقویت میکند و از سوی دیگر، شرکتهایی که تاکنون از مزایای نرخ ترجیحی بهرهمند بودهاند، ناچار به بازتعریف مدل کسبوکار خود خواهند شد. این تغییرات، در بلندمدت میتواند صنعت را رقابتیتر و فضای کسبوکار را واقعیتر کند.
سیاست تکنرخی شدن ارز، در سطح اقتصاد کلان به معنای مقابله با فساد، پایان دادن به امتیازات رانتی و نزدیککردن ساختار اقتصادی ایران به الگوهای بینالمللی است. در بازار سرمایه نیز این سیاست لایههای پنهان سودجویی را آشکار و محیط سرمایهگذاری را شفاف میکند. با این حال، نحوه اجرا، تدریجی یا ناگهانی بودن و همزمانی با کنترل سایر متغیرهای کلان مانند تورم، نقشی تعیینکننده در میزان موفقیت آن خواهد داشت./مهر