
بازچرخانی آب ضرورتی برای حفظ امنیت غذایی و پایداری منابع آب است

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ بحران کمآبی در ایران به مرحلهای رسیده که دیگر نمیتوان تنها با روشهای سنتی مدیریت آب، پاسخگوی نیازها بود. افت شدید سفرههای زیرزمینی، کاهش بارندگی، تغییرات اقلیمی و افزایش مصرف در بخشهای مختلف، کشور را با وضعیتی روبهرو کرده که بسیاری از کارشناسان آن را «هشدار قرمز آبی» مینامند.
در چنین شرایطی، بازچرخانی آب به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای نوین مدیریت منابع آبی، بیش از گذشته اهمیت پیدا کرده اما همواره این پرسش برای افکار عمومی وجود دارد که «آیا استفاده دوباره از آب، به ویژه آبهای حاصل از فاضلاب شهری یا پساب صنعتی، بهداشتی و ایمن است؟»
پاسخ به این نگرانی را میتوان در تجربه کشورهای توسعهیافته جستوجو کرد؛ جایی که با بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته، بازچرخانی آب نه فقط برای مصارف کشاورزی و صنعتی، بلکه حتی برای تامین آب شرب نیز به کار گرفته میشود.
نمونههای موفق جهانی
سنگاپور از نمونههای موفق جهان است. طرح مشهور «NEWater» در این کشور هماکنون حدود ۴۰ درصد از کل نیاز آبی را برطرف میکند و بر اساس برنامهریزیها، این میزان تا سال ۲۰۶۰ به ۵۵ درصد افزایش خواهد یافت. آب بازچرخانیشده در سنگاپور علاوه بر صنعت و خدمات شهری، در موارد خاص حتی برای شرب نیز به کار گرفته میشود.
در قاره آفریقا، نامیبیا به ویژه شهر «ویندهوک» یکی از معدود مناطقی است که بازچرخانی آب آشامیدنی را به طور گسترده اجرا کرده است. در این شهر حدود ۳۰ درصد از آب شرب ساکنان مستقیما از فاضلاب تصفیهشده تامین میشود؛ اقدامی که این کشور را به پیشگام بازچرخانی آشامیدنی در جهان تبدیل کرده است.
در ایالات متحده آمریکا، بازچرخانی آب بیشتر در مصارف صنعتی، کشاورزی و شهری جایگاه دارد. بر اساس آمارها، حدود ۱۰ درصد از فاضلاب تصفیهشده دوباره مورد استفاده قرار میگیرد؛ رقمی که معادل بیش از ۱۳ میلیارد متر مکعب در سال است. هرچند سهم بازچرخانی در مقایسه با جمعیت و میزان مصرف این کشور اندک به نظر میرسد اما روندی رو به رشد را تجربه میکند.
استرالیا نیز با وجود منابع محدود آبی، در مسیر توسعه بازچرخانی گام برداشته و حدود ۱۵ درصد از فاضلاب تصفیهشده خود را به چرخه مصرف بازگردانده است. در ایالتهایی مانند کوئینزلند و استرالیای غربی، پروژههای بزرگ بازچرخانی حتی برای تامین بخشی از آب آشامیدنی نیز به اجرا درآمده است.
در آلمان، با وجود تصفیه نزدیک به ۹۶ درصد از فاضلاب، سهم بازچرخانی در بخشهای صنعتی، کشاورزی و خدماتی بین ۱۰ تا ۱۵ درصد برآورد میشود. استفاده از آب بازچرخانیشده در این کشور بیشتر در صنایع و سیستمهای سرمایشی است و برای مصارف شرب کاربرد ندارد.
برخی کشورهای مدیترانهای به دلیل کمآبی شدید، گامهای بلندی برداشتهاند. قبرس بیش از ۹۰ درصد و مالت حدود ۶۰ درصد از فاضلاب خود را بازچرخانی میکنند، در حالی که کشورهایی مانند اسپانیا، ایتالیا و یونان سهمی بین ۵ تا ۱۲ درصد دارند.
این آمار نشان میدهد که بازچرخانی آب دیگر صرفا یک سیاست جانبی نیست، بلکه بخش مهمی از استراتژی مدیریت منابع آبی در کشورهای مختلف جهان محسوب میشود. تجربه کشورهایی مانند اسرائیل، سنگاپور و نامیبیا نشان میدهد که حتی در شرایط کمبود شدید منابع آبی، میتوان با تکیه بر فناوریهای نوین، نیازهای حیاتی جمعیت را به شکلی پایدار و ایمن تامین کرد.
طبق گزارش «توسعه جهانی آب ۲۰۲۵» یونسکو، بیش از نیمی از جمعیت جهان -نزدیک به چهار میلیارد نفر- بخشی از سال را با کمبود آب جدی سپری میکنند.
این بحران فقط به معنای کمبود آب آشامیدنی نیست، بلکه تهدیدی برای امنیت غذایی، سلامت عمومی، تجارت و حتی ثبات سیاسی کشورها به شمار میرود. در سال ۲۰۲۲ نیز حدود ۲.۲ میلیارد نفر به آب آشامیدنی ایمن دسترسی نداشتند و ۳.۵ میلیارد نفر از خدمات بهداشتی و فاضلاب محروم بودند؛ رقمی که همچنان رو به افزایش است.
کارشناسان یکی از مهمترین راهکارهای مقابله با این بحران را بازچرخانی آب میدانند؛ فرآیندی که با فناوریهای نوین، آب مصرفی در بخشهای شهری، صنعتی و کشاورزی را تصفیه کرده و دوباره به چرخه بازمیگرداند.
فناوریهای نوین تصفیه قادرند ذرات آلاینده، فلزات سنگین، میکروبها و عوامل بیماریزا را به طور کامل حذف کنند و آبی با استانداردهای بینالمللی تولید کنند.
از سوی دیگر، بازچرخانی آب صرفا محدود به تامین شرب نیست. این رویکرد در بخشهای مختلفی کاربرد دارد؛ در کشاورزی میتواند به کاهش فشار بر منابع زیرزمینی و جلوگیری از فرونشست زمین کمک کند، در صنعت، جایگزین مهمی برای مصرف آب شیرین به شمار میرود و در شهرها میتواند برای آبیاری فضای سبز و شستوشوی شهری استفاده شود.
به بیان دیگر، بازچرخانی آب ابزاری است که همزمان هم به حفظ منابع طبیعی کمک میکند، هم هزینههای اقتصادی ناشی از کمآبی را کاهش میدهد و هم به ارتقای تابآوری کشور در برابر بحران آب منجر میشود.
وزارت نیرو در دولت چهاردهم نیز با تاکید بر ضرورت استفاده چندباره از منابع آبی، بازچرخانی و بهرهبرداری از منابع آب نامتعارف را به عنوان یکی از راهبردهای اصلی خود اعلام کرده است. با این حال، سهم این منابع در حال حاضر فقط حدود ۱.۳ میلیارد متر مکعب است که رقم قابل توجهی در مقایسه با نیاز کشور به شمار نمیرود.
به همین دلیل، توسعه بهرهبرداری از آب دریا و پساب به عنوان سیاست کلیدی در دستور کار قرار گرفته است؛ سیاستی که علاوه بر تامین پایداری آب شرب، بر کنترل فرونشست و حفاظت محیط زیست در مناطق کمآب کشور نیز اثرگذار خواهد بود.
بنابراین، در شرایطی که کمآبی به تهدیدی برای امنیت غذایی، سلامت عمومی و حتی ثبات اجتماعی بدل شده، بازچرخانی آب دیگر یک گزینه جانبی نیست، بلکه ضرورتی حیاتی است که بدون آن نمیتوان آیندهای پایدار برای منابع آبی کشور متصور شد.
عباس علیآبادی، وزیر نیرو در اینباره اظهار داشت: «آب مصرف شده نباید مورد غفلت قرار گیرد و با طرحهایی مانند پروژههای بازچرخانی مجددا به چرخه تولید و استفاده بازگردانده شود؛ استانداردهای فنی و زیستمحیطی در پروژههای در دست اجرا رعایت شده و کیفیت خروجی آب به گونهای است که میتواند برای بسیاری از مصارف مورد استفاده قرار گیرد.»
همچنین هاشم امینی، مدیرعامل شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور در خصوص اهمیت بازچرخانی آب گفت: «تغییر اقلیم و کاهش بارشها موجب ناترازی در منابع آبی کشور شده و امروز یکی از سیاستهای اصلی در مدیریت آب کشور، استفاده از منابع غیرمتعارف و تبدیل تهدیدها به فرصت است و به همین اعتبار در کشورهایی مانند ایران، تلفیق استراتژیهای بازچرخانی با سیاستهای مدیریت مصرف، راهکاری اساسی برای کاهش تاثیرات تغییرات اقلیمی و تقویت ذخایر آب خواهند بود.»
وی ادامه داد: «در این زمینه، اجراییکردن مقررات و قوانینی مانند بند «ع» تبصره ۸ قانون بودجه ۱۴۰۲ در شرایطی که سرنوشت جهان با تغییرات اقلیمی گره خورده، برای برونرفت از چالشهای کمآبی میتواند بسیار موثر باشد.»
همچنین امین خرمیان، عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در گفتوگویی در خصوص شرایط آبی کشور اظهار کرد: «کشور ما کشور کمآبی است. میانگین بارش ما حدود ۲۵۰ میلیمتر است و از این نظر جزو اقلیمهای گرم و خشک طبقهبندی میشویم. در کشور حدود ۸۵ میلیون نفر جمعیت داریم که اینها نیازهای مختلفی در بحث شرب، کشاورزی و صنعت دارند که باید این مصارف با استفاده از منابع آبی موجود تامین شوند.»
عضو هیات علمی دانشکده مهندسی آب و محیط زیست دانشگاه شهید چمران اهواز در خصوص انتقال آب از دریاهای عمان، خلیجفارس و خزر برای استانهای دارای کشاورزی که با خشکسالی روبهرو هستند، اظهار کرد: «انتقال آب از دریا یک کار بسیار پر هزینهای است و از آنجایی که نیاز به تاسیسات شیرینسازی، خطوط انتقال و ایستگاههای پمپاژ دارد، باعث میشود تا آب انتقالی از دریا بسیار گرانقیمت شود. طبق برآوردهای مختلف هزینه تصفیه هر واحد آب و انتقال آن از دریا ۶ یورو است که این هزینه بسیار بزرگی است. در نتیجه انتقال منابع آبی از دریا برای حوزه کشاورزی که بازده پایینی دارد توجیهپذیر نیست اما برای مصارف صنعتی یا آب شرب در صورتی که راهحل دیگری نباشد، این کار مفید یا حتی لازم است.»