۱۰:۴۴ ۱۴۰۳/۰۸/۱۳
«اقتصاد معاصر» بررسی می‌کند؛

چالش‌های فرهنگی و تمدنی در عصر «هوش مصنوعی»

در عصر حاضر، فناوری هوش مصنوعی به یکی از محور‌های اساسی تحولات جهانی تبدیل شده است. این تحولات نه‌تنها در عرصه تکنولوژی، بلکه در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی و تمدنی نیز تاثیرات عمیقی برجای گذاشته‌ است.
چالش‌های فرهنگی و تمدنی در عصر «هوش مصنوعی»
کد خبر:۶۶۳۶

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ در مطلب حاضر، تلاش شده به بررسی چالش‌ها و فرصت‌های مبنایی هوش مصنوعی بپردازیم و تاثیر آن بر فرهنگ و زبان‌های مختلف، به‌ویژه فرهنگ ایرانی، را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.

 

هوش مصنوعی به‌عنوان یکی از نوآوری‌های بنیادین در تاریخ علم و فناوری، مباحث پیچیده و عمیقی را در حوزه فلسفه علم ایجاد کرده است. از جمله مهم‌ترین سوالات فلسفی که در این حوزه مطرح می‌شود، مساله «ماهیت هوش» و «شعور» است. جان سرل (John Searle) در نظریه معروف خود به نام «اتاق چینی» (Chinese Room) به این موضوع پرداخته و نشان داده که حتی اگر یک ماشین بتواند به‌ظاهر هوشمندانه پاسخ دهد، این بدان معنا نیست که درک واقعی از معنای کلمات دارد (Searle, ۱۹۸۰).

 

از «هوش مصنوعی» بیشتر بخوانید 

+حل سریع مساله «جای پارک» به کمک «هوش مصنوعی»

+ اپلیکیشن هوشمند ساخت و مدیریت سازه

 

اما در عین حال این ابزار، امکانات گسترده‌ای را دراختیار صاحب فناوری قرار می‌دهد. در دنیای امروز، تلاش‌هایی مهم و جهت‌ساز برای همسان‌سازی فرهنگی و زبانی و تمدنی با تکیه بر ابزارهای هوش مصنوعی شکل گرفته است. این موضوع می‌تواند به تهدیدی برای زبان‌ها و فرهنگ‌های غیربومی تبدیل شود. 

 

به‌عنوان مثال، می‌دانیم که نخبگان غربی مدت‌هاست با ارائه بسته‌های آموزشی متنوع، به‌دنبال گسترش زبان انگلیسی به‌عنوان زبان جهانی هستند. تشدید این روند با هوش مصنوعی می‌تواند منجر به تبدیل زبان‌های محلی به خُرده‌زبان‌ها شود و فرهنگ‌های غنی را تحت‌الشعاع قرار دهد. ادوارد سعید (Edward Said) در کتاب «شرق‌شناسی» (Orientalism) به چگونگی نادیده گرفتن و تحریف فرهنگ‌های غیرغربی پرداخته و تاکید کرده که این نوع نگاه می‌تواند به از بین رفتن تنوع فرهنگی منجر شود (Said, ۱۹۷۸). 

 

در این میان البته، فرصتی برای نخبگان کشور ما نیز وجود دارد، که با تسلط بر فناوری هوش مصنوعی، فرهنگ و زبان معنایی جدیدی را در سطح جهانی گسترش دهند. تاریخ نشان داده که کشور‌هایی که توانسته‌اند بر فناوری‌های نوین تسلط پیدا کنند، در عرصه جهانی تاثیرگذارتر بوده‌اند. توماس پیکتی (Thomas Piketty) در کتاب «سرمایه در قرن بیست و یکم» (Capital in the Twenty-First Century) به تاثیر نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی اشاره کرده و نشان داده که پیشرفت در فناوری می‌تواند به نفع اقشار خاصی باشد، اما اگر به‌درستی مدیریت نشود، می‌تواند شکاف‌های بیشتری ایجاد کند (Piketty, ۲۰۱۴). 

 

همچنین تسلط بر هوش مصنوعی و فناوری‌های مرتبط می‌تواند عقب‌ماندگی‌های تاریخی در دوره‌های اول تا سوم انقلاب تکنولوژی را در دوره چهارم (دوره هوشمندی) جبران کند. با وجود چالش‌هایی که در این مسیر وجود دارد، نخبگان ایرانی می‌توانند با ایجاد راهکار‌های نوآورانه و اتخاذ رویکرد‌های فلسفی جدید، به شکوفایی فرهنگی و اجتماعی دست یابند. هانا آرنت (Hannah Arendt) در تحلیل‌های خود به نقش نوآوری و تفکر انتقادی در جامعه اشاره کرده و بر این نکته تاکید دارد که پیشرفت در علوم انسانی و اجتماعی می‌تواند به حل مشکلات جامعه کمک کند (Arendt, ۱۹۵۸). اما در عین حال، اگر نخبگان ایرانی به لایه‌های زیرین فناوری هوش مصنوعی تسلط پیدا نکنند، خطر شکاف بین کشور‌های پیشرفته و جامانده از تکنولوژی بیش از پیش افزایش خواهد یافت. در این زمینه، می‌توان به نظریات آلن تورینگ (Alan Turing) اشاره کرد که بر اهمیت توسعه هوش مصنوعی تاکید کرده و بر این نکته که «هوش انسان» و «هوش ماشین» می‌تواند بصورت مکمل عمل کند، تاکید دارد (Turing, ۱۹۵۰). اگر کشور‌ها نتوانند از این فناوری بهره‌برداری کنند، در دام عقب‌ماندگی باقی خواهند ماند. 

 

در نهایت، فلسفه هوش مصنوعی نه‌تنها به مباحث علمی و تکنولوژیکی مربوط می‌شود، بلکه چالش‌های فرهنگی و اجتماعی و تمدنی را نیز دربرمی‌گیرد. نخبگان ایرانی باید با آگاهی از خطرات همسان‌سازی فرهنگی و تسلط بر فناوری‌های نوین، به گسترش زبان و فرهنگ خود بپردازند. این اقدام می‌تواند به نفع جامعه جهانی و حفظ تنوع فرهنگی باشد. اگر بتوانیم بر هوش مصنوعی تسلط پیدا کنیم و از آن به‌نحو احسن استفاده کنیم، می‌توانیم نه‌تنها به جبران عقب‌ماندگی‌های تاریخی بپردازیم، بلکه به تاسیس فرهنگی جدید و معنادار و اثرگذار در عرصه جهانی نائل شویم. با توجه به اینکه گردانندگان تمدن مهاجم غرب به‌دنبال همسان‌سازی فرهنگ‌ها و زبان‌ها هستند، توصیه به نخبگان ایرانی این است که با تسلط بر فناوری هوش مصنوعی، به گسترش زبان و فرهنگ معنایی جدید بپردازند. 

 

-------------------------

منابع:

  • Arendt, H. (۱۹۵۸). The Human Condition. University of Chicago Press. 
  • Piketty, T. (۲۰۱۴). Capital in the Twenty-First Century. Harvard University Press.
  • Said, E. (۱۹۷۸). Orientalism. Pantheon Books.
  • Searle, J. (۱۹۸۰). Minds, Brains, and Programs. Behavioral and Brain Sciences.
  • Turing, A. (۱۹۵۰). Computing Machinery and Intelligence. Mind.
ارسال نظرات