مقایسه رویکردهای اقتصادی متفاوت ایران و امارات در صنعت فوتبال
به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ در سالهای اخیر و در خاورمیانه، کشورهایی مانند امارات متحده عربی با سرمایهگذاریهای کلان در فوتبال، برای تقویت تصویر خود در سطح جهانی در تلاش بودهاند.
«منچسترسیتی» یکی از مشهورترین باشگاههای فوتبال، نمونهای بارز از این تلاشهاست. در سال ۲۰۰۸، «شیخ منصور بن زاید آل نهیان» یکی از اعضای خانواده سلطنتی امارات، باشگاه منچسترسیتی را به قیمت ۲۱۰ میلیون پوند خریداری کرد. این خرید نهتنها به تغییر در مدیریت باشگاه منجر شد، بلکه زمینه رشد قابل توجه سرمایهگذاری در زیرساختها، بازیکنان و کادر فنی را نیز فراهم آورد. بهعنوان مثال، شیخ منصور در مدت زمان کوتاهی بیش از ۱.۵ میلیارد پوند در این باشگاه سرمایهگذاری کرد که این سرمایهگذاریها در راستای بهبود عملکرد تیم و کسب عناوین قهرمانی در لیگ برتر و دیگر مسابقات بینالمللی بود.
اما در مقابل، فوتبال ایران با چالشهای جدی مواجه است. باشگاههای بزرگ ایرانی، مثل پرسپولیس و استقلال که تاریخچهای غنی و هواداران وفاداری دارند، بهرغم پتانسیلهای موجود، همچنان با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکنند. نبود شفافیت و نکات مجهول در توزیع درآمدهای حاصل از حق پخش، به مشکلات مالی باشگاهها افزوده است. همچنین، فقدان قراردادهای اسپانسری بزرگ در بحث لباسها یکی دیگر از چالشهای جدی فوتبال ایران است. بهدلیل تحریمها، برندهای بینالمللی قادر به همکاری با باشگاههای ایرانی نبوده و این موضوع باعث محروم ماندن باشگاهها از این منبع درآمد مهم است.
در این مقاله به بررسی و مقایسه سرمایهگذاری کشورهای خاورمیانه در فوتبال خواهیم پرداخت و با تحلیل تاثیرات اقتصادی این سرمایهگذاریها بر باشگاهها و جامعه، سعی در ایجاد درکی عمیقتر از چالشها و فرصتهای موجود در هر دو کشور خواهیم داشت. این مقایسه بهوضوح نشاندهنده تفاوتهای بنیادین در رویکردها و استراتژیهای اقتصادی در دنیای فوتبال بوده و به ما این امکان را میدهد که از طریق بررسی دقیقتر این سرمایهگذاریها، به درک بهتری از آینده فوتبال و اقتصاد آن دست یابیم.
دو رویکرد متفاوت
سرمایهگذاری کشورهای خاورمیانه در فوتبال، بهویژه از سوی کشورهای حاشیه خلیج فارس، در دهه اخیر به طرز چشمگیری افزایش یافته است. این سرمایهگذاریها ضمن اینکه تغییر در ساختار و عملکرد باشگاههای ورزشی را سبب شده، بهعنوان ابزاری جهت تقویت برند ملی و افزایش نفوذ سیاسی و اقتصادی نیز تبدیل شده است.
الف) منچسترسیتی
منچسترسیتی، که در سال ۲۰۰۸ توسط شیخ منصور خریداری شد، بهعنوان یکی از بارزترین نمونههای این سرمایهگذاریها محسوب میشود. پس از این خرید، باشگاه به سرعت در مسیر موفقیت قرار گرفت و طی ۱۵ سال گذشته، به یکی از قدرتهای بزرگ فوتبال جهان تبدیل شد. شیخ منصور، بهعنوان مالک باشگاه، هم در زمینه جذب بازیکنان معروف اقدام کرد، و هم با تاسیس آکادمیهای فوتبال و سرمایهگذاری در زیرساختها، سعی در بهبود عملکرد کل فوتبال در این منطقه داشت. بهعنوان مثال، منچسترسیتی در سال ۲۰۲۳، درآمدی حدود ۵۰۰ میلیون پوند از حق پخش تلویزیونی، اسپانسرینگ و فروش بلیط بهدست آورد که این رقم بطور قابل توجهی قابل مقایسه با درآمد لیگ برتر ایران نیست و نشاندهنده قدرت اقتصادی باشگاههای انگلیسی در مقایسه با همتایان ایرانی خود است.
ب) لیگ ایران
فوتبال در ایران بهعنوان یکی از محبوبترین ورزشها، با چالشهای اقتصادی متعددی روبهرو بوده و باشگاههای بزرگ ایرانی با مشکلات مالی جدی، دست و پنجه نرم میکنند. عدم مدیریت مالی صحیح، کمبود سرمایهگذاریهای کلان و شرایط اقتصادی ناپایدار مانع از رشد پایدار فوتبال در ایران شده است.
یکی از مهمترین عوامل اقتصادی در فوتبال، حق پخش تلویزیونی است. حق پخش تلویزیونی، منبع درآمدی کلیدی برای باشگاهها محسوب میشود و میتواند تاثیر زیادی بر وضعیت مالی آنها داشته باشد. در حال حاضر، درآمد حاصل از حق پخش تلویزیونی در ایران نقطهای مجهول بوده که مشخص نیست باشگاهها تا چه میزان از این درآمد برخوردار هستند. «عبدالعلی علیعسگری» مدیرعامل صنایع پتروشیمی خلیجفارس (مالک کنونی باشگاه استقلال) و رئیس سابق صداوسیما، یکی از راهکارهای کلیدی برای تامین هزینههای باشگاه استقلال را، دریافت حق پخش تلویزیونی عنوان کرد و در اینباره گفت: «ما که در صداوسیما بودیم، حق پخش نمیدادیم. اما در برنامه هفتم توسعه پیشبینی شده که باید حق پخش داده شود و میتوانیم از این طریق بخش عمدهای از هزینههای باشگاه را تامین کنیم. پیگیری این موضوع نیز توسط آقای شهریاری در حال انجام است».
این اختلاف درآمد، بهویژه در شرایطی که باشگاهها نیاز به تامین مالی برای جذب بازیکنان و بهبود زیرساختها دارند، چالشهای بزرگی را ایجاد میکند. علاوه بر این، نبود شفافیت و نکات مجهول در توزیع این درآمدها نیز بر مشکلات مالی باشگاهها افزوده است. همچنین، فقدان قراردادهای اسپانسری کیتهای ورزشی، یکی دیگر از چالشهای جدی فوتبال ایران بوده که بهدلیل تحریمها، بسیاری از برندهای بینالمللی قادر به همکاری با باشگاههای ایرانی نیستند. به عبارت دیگر درحالی که بسیاری از باشگاهها در اروپا و حتی در خاورمیانه از طریق قراردادهای اسپانسری، درآمدهای قابل توجهی کسب میکنند، باشگاههای ایرانی همچنان با چالشهای مالی ناشی از عدم دسترسی به این منابع روبهرو هستند.
تاثیرات اجتماعی و اقتصادی
سرمایهگذاری در فوتبال نهتنها بر روی باشگاهها و عملکرد ورزشی آنها، بلکه بر روی جامعه و اقتصاد محلی نیز تاثیرگذار خواهد بود. به عنوان مثال، سرمایهگذاری در فوتبال بهویژه در امارات متحده عربی، به ارتقای فرهنگ ورزشی و ایجاد روحیه اجتماعی میان مردم کمک کرده است. این سرمایهگذاریها به توسعه امکانات ورزشی، آکادمیهای فوتبال و برنامههای آموزشی نیز منجر شده و جوانان این کشور را به سوی ورزش حرفهای هدایت کرده است؛ قابل ذکر است که تاسیس آکادمیهای فوتبال مانند آکادمی منچسترسیتی در ابوظبی، بصورت مستقیم با افزایش مشارکت جوانان در ورزشهای گروهی و افزایش روحیه رقابتی جامعه ارتباط داشته است. از جنبه اقتصادی نیز این سرمایهگذاریها منجر به ایجاد مشاغل جدید و رونق صنعت گردشگری شده است. برگزاری مسابقات بزرگ و جلب توجه گردشگران، میتواند درآمدهای قابل توجهی را برای اقتصاد محلی به ارمغان بیاورد. بهعنوان مثال، با جذب بیش از یک میلیون تماشاگر در مسابقات لیگ برتر و همچنین برگزاری فینالهای بینالمللی، میتوان انتظار داشت که درآمد حاصل از این رویدادها به چند صد میلیون پوند برسد.
از سوی دیگر، اما وضعیت فوتبال ایران به گونه دیگری است؛ امروزه بهدلیل مشکلات اقتصادی و تحریمها، بسیاری از جوانان ایرانی از امکانات ورزشی کافی برخوردار نیستند و این موضوع باعث کاهش علاقه و مشارکت در ورزشهای گروهی میشود. محدودیتها و عدم دسترسی به امکانات مناسب، نهتنها بر روی کیفیت بازیها تاثیر منفی گذاشته، بلکه به ایجاد نارضایتی در بین هواداران و کاهش تعداد تماشاگران در مسابقات لیگ برتر نیز منجر شده است. تأثیرات منفی اقتصادی بر فوتبال ایران بهوضوح نشاندهنده نیاز به تغییرات ساختاری و افزایش سرمایهگذاریهای کلان در این زمینه است که با توجه به پتانسیلهای موجود در کشور، میتوان با برنامهریزی صحیح و حمایتهای دولتی، به بهبود وضعیت فوتبال و افزایش مشارکت اجتماعی در این ورزش امیدوار بود.
جمعبندی
سرمایهگذاری در فوتبال، بهویژه در باشگاههایی مانند منچسترسیتی، نشاندهنده توانایی امارات متحده عربی در بهرهبرداری از پتانسیلهای ورزشی در جهت تقویت اقتصاد ملی و افزایش نفوذ جهانی است. با توجه به دادههای ارائهشده، میتوان نتیجه گرفت که سرمایهگذاریهای کلان و مدیریت مناسب میتواند منجر به موفقیتهای چشمگیر در عرصههای ورزشی و اقتصادی شود. در سوی دیگر، اما فوتبال ایران با چالشهای جدی و محدودیتهای زیادی روبهرو بوده که مانع از پیشرفت آن شده است. بهدلیل عدم دسترسی به منابع مالی پایدار، فقدان حمایتهای دولتی و نبود شفافیت در مدیریت درآمدها، بسیاری از باشگاهها به وضعیت بحرانی دچار شدهاند که میتوان با افزایش شفافیت مالی، توسعه امکانات ورزشی، جذب اسپانسرها، برنامهریزی دولتی و توجه به برندینگ و تبلیغات این کمبود را جبران نمود.
در پایان باید به این نکته توجه کرد که فوتبال بهعنوان یک صنعت مهم در جهان، میتواند به عنوان یک ابزار موثر به منظور توسعه اقتصادی و اجتماعی در ایران عمل کند. با بهرهبرداری صحیح از فرصتها و رفع چالشهای موجود، فوتبال ایران میتواند به روزهای بهتر و موفقیتهای بیشتری دست یابد.