هوشمندسازی نان؛ هزینهتراشی بیهوده یا صرفهجویی اثربخش؟
اقتصاد معاصر-حسن حسنخانی، کارشناس اقتصادی: در هفتههای اخیر، زمزمههایی مبنی بر کاهش هزینههای دولت مطرح شد. برخی نسبت به راهاندازی سامانههای دولتی اظهار گلایه میکنند و معتقد هستند که طراحی بیش از حد و غیرضروری سامانهها ثمرهای نداشته و چهبسا هزینههایی بر دولت تحمیل کرده است. این موضوع، به ویژه درباره سامانه و طرح هوشمندسازی نیز مطرح شد.
برخی از هزینه بیهوده ۲۵ همتی طرح مذکور گلایه میکنند و برخی دیگر معتقد هستند که این طرح بیش از ۷۰ همت صرفهجویی اقتصادی در پی داشته؛ اما کدام قضاوت درست است؟
طرح هوشمندسازی (مدیریت هوشمند یارانه آرد و نان) در اردیبهشت سال ۱۴۰۱ و چند ماه پس از حذف ارز ترجیحی (۴۲۰۰ تومانی) آغاز به کار کرد. این طرح در ظاهر چیزی جز نصب یک دستگاه کارتخوان جدید روی میز نانوایان نبود که بر روی آن قیمت نان تعریف شده بود و بر اساس اظهارات برخی، به تعداد کل نانوایان در کشور (حدود ۸۲ هزار نانوا) از این نوع دستگاه کارتخوان توسط بانک سپه خریداری و در اختیار نانوایان قرار داده شده بود. با این حال در پس این تغییر ظاهری کوچک، اتفاقات قابل توجهی در حال شکلگیری بود که بررسی آنها، میتواند به قضاوت منصفانه در خصوص نتایج آن کمک کند.
زمزمههایی مبنی بر قاچاق کالاهای اساسی
سال ۱۴۰۰ و با اوجگیری شکاف میان نرخ غیررسمی ارز با نرخ ارز ترجیحی (۴۲۰۰ تومانی)، زمزمههایی مبنی بر قاچاق برخی اقلام اساسی از جمله آرد به آن سوی مرزها شنیده میشد. وزیر اسبق جهاد کشاورزی مدعی شده بود که بیش از ۳ میلیون تن آرد خبازی خارج از شبکه توزیع یا به خارج از مرزها قاچاق میشود.
همچنین گفته میشد که بسیاری از دامداران با توجه به کمیابی خوراک دام، از نان به عنوان خوراک استفاده میکنند. جنبه بحرانی مساله مربوط به این بود که برای تامین گندم این آرد، ارز بسیاری در دوران تشدید تحریم صرف میشد. برای بررسی صحت و سقم این نوع ادعاها و همچنین برای پیشگیری از عرضه خارج از شبکه آرد خبازی، شفافسازی زنجیره توزیع آرد ضرورت داشت.
نگاهی به زنجیره تامین از ابتدا تا انتها
زنجیره نان از ابتدا تا انتها ۵ حلقه داشته است. حلقه اول تامین گندم از طریق واردات یا خرید تضمینی از کشاورزان توسط وزارت جهاد کشاورزی است. حلقه دوم نیز انتقال گندم به سیلو و ذخیرهسازی بوده و تحویل گندم به شرکتهای آرد مربوط به حلقه سوم میشود. حلقه چهارم تحویل آرد به نانوایان بر اساس سهمیه بوده و حلقه پنجم نیز تبدیل آرد به نان توسط نانوایان و فروش به مردم تلقی میشود.
برای شفافسازی زنجیره، مجریان طرح تصمیم گرفته بودند که این فرایند شفافسازی را از آخرین حلقه زنجیره آغاز کنند. بنابراین آمار فروش نان توسط خودپردازهای مخصوص، جمعآوری و در سامانه طرح قرار گرفت. برخی منتقدان با قضاوت عجولانه انتقاد میکنند که شمردن تعداد نانهای خریداری شده مردم توسط «سامانه»، چه اولویتی دارد؟
این در حالی بوده که مجریان طرح، سامانه دیگری به نام سیما (سامانه یکپارچه مدیریت آرد) را نیز طراحی و عملیاتی کرده بودند که نانوایان بر بستر آن اقدام به سفارش و خرید آرد از کارخانجات تولید آرد میکردند. بنابراین اگر نانوا، میزان ۱۰۰ کیلو آرد از طریق سیما خریداری میکرد اما به ازای آن، ۵۰ کیلو نان به مشتریان میفروخت، متخلف محسوب شده و در دوره بعد، سهمیه آرد دریافتیاش کاهش مییافت.
در مجموع و با استفاده از دادههای کارتخوانها و سامانه سیما دستکم ۱۴ الگو تخلف نانوا شناسایی و ثبت شد. با عنایت به اینکه خرید آرد و عرضه نان توسط نانوا یک «بازی تکرار شونده» است، به راحتی میتوان با زیرساخت سامانه، عملکرد نانوایان را به طور دقیق ارزیابی و عرضه خارج از شبکه نان یا آرد توسط نانوا را رصدپذیر کرد.
رابطه میان شرکت آرد و سیلوهای گندم
گام بعدی شفافسازی زنجیره آرد و نان، رابطه میان شرکت آرد و سیلوهای گندم است. در کشور حدود ۳۲۰ کارخانه تولید آرد وجود دارد که از سیلوها، گندم دریافت و آرد تولید و توزیع میکند. هماکنون در کشور، سه نوع سیلو در بستر سامانهای به نام سیفا (سامانه خرید تضمینی گندم) وجود دارد که گندم خریداری شده از کشاورزان را دریافت کرده و به منظور بهبود کیفیت، آنها را نگهداری و به شرکتهای تولید آرد تحویل میدهد.
سیلوهای دولتی، سیلوهای متعلق به کارخانجات آردسازی و سیلوهای بخش خصوصی که در نهضت سیلوسازی دهه ۸۰ ساخته شدند، این سه نوع سیلو هستند.
مبنای خرید گندم و رفع تعهدات
در سامانه سیفا، مبنایی برای رفع تعهد گندم خریداری شده توسط شرکتهای آرد وجود دارد. بدین مفهوم که اگر یک شرکت تولید آرد، به میزان ۱۰۰ کیلوگرم گندم از سیلو دریافت کند، ضروری بوده تا به ازای آن، میزان مشخصی آرد به شبکه نانوایان کشور تحویل دهد و این گلوگاه نیز به منظور نظارت بر عرضه آرد و گندم در شبکه رسمی توزیع، بسیار مهم است.
متاسفانه با وجود دولتی بودن سامانه سیفا، نقصها و ناهماهنگیهایی در این سامانه مشاهده میشود که سبب شده تا انتقال گندم از سیلو به کارخانه تولید آرد هنوز به طرز معناداری شفاف نباشد و در حال حاضر، گلوگاه مذکور یکی از مهمترین منافذ خروج گندم و آرد از شبکه عرضه رسمی است.
اگرچه تخلفات نانوایان در چشم مردم، به ویژه در شهر تهران و گاها کلان شهرها بسیار زیاد جلوه کرده اما اولا بخشی از این تخلفات به دلیل تعلل سیاستگذار در اجرای طرح بوده و اعلام نرخ جدید نان با تاخیر بسیار زیاد همراه شد و دوما امکان برخورد با تخلفات، به طور کامل وجود دارد. همچنین هیچ یک از تخلفات مذکور منجر به نشت گسترده آرد و نان به خارج از شبکه توزیع نشده و تعداد نانوایانی که در این کلانشهرها تخلف میکنند، سهمی کمتر از ۲ درصد نسبت به کل نانوایان دارند و قبل از وقوع چنین رخدادی، قابل شناسایی و جلوگیری خواهد بود.
تجارب متعدد و ناموفق در کشور، نشان داده که گرانسازی کالا و پرداخت نقدی پول به مردم، قادر نیست تا مشکل نشت کالا به خارج از شبکه توزیع را رفع کند، بلکه سیاستگذار را دچار یک تسلسل نادرست کرده و سبب تحمیل شوکهای تورمی به جامعه خواهد شد. مهمترین راه کنترل نظام توزیع، شفافسازی شبکه توزیع توسط راهحلهای مبتنی بر داده است؛ راهبردی که در کشورهای پیشرفته، سالها اجرایی شده و مثمر ثمر نیز بود.