کشور درگیر ناترازی انرژی؛ سرنوشت سازمان بهینهسازی چه شد؟
به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ از زمان کسب رای اعتماد وزیر نفت از مجلس تاکنون، شواهد نشان میدهد هیچ اقدام موثری از سوی وی در حوزههای تولید، توسعه و مدیریت مصرف انرژی صورت نگرفته است؛ چنانچه میتوان برداشت کرد که وزیر نفت فاقد ایدهای منسجم در این زمینهها بوده و حتی در رسانه رسمی وزارت نفت، به جای ارائه برنامههای جدید، به تخریب دستاوردهای دولت پیشین پرداخته میشود.
یکی از موضوعات جنجالی، قرارداد سواپ گازی با ترکمنستان است. این قرارداد که قدم مهمی در راستای تقویت روابط بینالمللی و توسعه اقتصادی محسوب میشود، با انتقادهایی از سوی وزارت نفت مواجه شد. وزارت نفت در اظهار نظری عجیب، حجم سالانه قراردادی را که بین ۱.۵ تا ۲ میلیارد متر مکعب است، ناکافی دانسته و دستاوردهای این توافق را زیر سوال برده است. این در حالی بوده که سواپ گازی، یکی از ابزارهای موثر برای آغاز تجارت گاز و تقویت موقعیت بینالمللی ایران در این حوزه به شمار میرود.
منتقدان بر این باورند که وزیر نفت به جای ارائه برنامههای جدید، تمرکز خود را بر زیر سوال بردن اقدامات دولت پیشین گذاشته است. به عنوان نمونه وی در اظهارات اخیر خود به فاز ۱۱ پارس جنوبی اشاره کرده و عملکرد دولت را به دلیل تولید روزانه ۱۰ میلیون مترمکعب گاز، به جای ۱۵ میلیون متر مکعب وعده داده شده، مورد انتقاد قرار داد. این در حالی است که این فاز پس از دو دهه انتظار، توسط دولت گذشته به بهرهبرداری رسید.
وزیر نفت در روز رای اعتماد خود با استناد به برنامههای جواد اوجی، وزیر پیشین وعده داده بود که ایران به «هاب انرژی» منطقه تبدیل شود. با این حال، نه تنها این وعده محقق نشده، بلکه وی اقدامات لازم برای تحقق این هدف را نیز به تمسخر گرفته و دستاوردهای مثبت گذشته را کم اهمیت جلوه میدهد.
منتقدان عملکرد وزیر نفت معتقدند که بیبرنامگی و نبود ایدههای خلاقانه، به همراه تمرکز بر تخریب گذشته، نشانهای از ضعف مدیریتی در این حوزه است. انتظار میرود که وزیر نفت به جای انتقاد از گذشته، برنامهای مشخص و عملیاتی برای توسعه صنعت نفت و گاز کشور ارائه کند.
۱۰۰ میلیارد دلار یارانه سالانه انرژی
گزارشها نشان میدهد کشور سالانه بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار یارانه انرژی پرداخت میکند که ناشی از عدم بهرهوری و بهینهسازی مصرف است. این فشار اقتصادی، همراه با ناترازی ۲۸۰ میلیون متر مکعب گاز در روز، ۱۵ میلیون لیتر بنزین در روز و همچنین کمبود ۱۷.۵ هزار مگاوات برق در زمان اوج مصرف، زنگ خطر جدی برای امنیت تامین انرژی کشور محسوب میشود. کاهش ۳۰ درصدی تامین گازوئیل به نیروگاهها که منجر به کاهش ذخایر سوخت آنها به ۴۰ درصد (نسبت به ۷۷ درصد سال گذشته) شده، بحران ناترازی برق را تشدید کرده و خطر قطعی برق در زمستان را افزایش داده است.
وابستگی شدید به گاز طبیعی (حدود ۷۰ درصد از سبد سوخت)، رشد سریع مصرف و محدودیتهای تولید، عوامل اصلی ناترازی انرژی در کشور هستند.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس حاکی از رشد متوسط ۴.۵ درصدی مصرف و رشد ۴ درصدی تولید اولیه بوده که این امر، نشاندهنده عقبماندگی تولید نسبت به مصرف و نبود بهینهسازی است.
یکی از دلایل اصلی نبود مصرف بهینه، فقدان یک متولی واحد برای مدیریت انرژی است. به گفته کارشناسان، شرکتهای موجود مانند سازمان بهینهسازی مصرف سوخت در وزارت نفت و ساتبا در وزارت نیرو، تاکنون عملکرد کارآمدی نداشتهاند و نیازمند تجمیع و مدیریت واحد هستند.
سازمان بهینهسازی انرژی، راه خروج از بحران
طبق برنامه هفتم توسعه که در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ به دولت ابلاغ شد، دولت موظف بوده برای مدیریت متمرکز مصرف انرژی و کاهش شدت آن، سازمانی تحت عنوان «سازمان بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی» را زیر نظر رئیس جمهور تشکیل دهد. این سازمان باید با ادغام شرکت بهینهسازی مصرف سوخت، ساتبا و ستاد مدیریت حملونقل و سوخت تاسیس شود و اساسنامه آن ظرف سه ماه به تصویب هیات وزیران برسد. با وجود الزام برنامه اما تاکنون خبری از تصویب این سازمان توسط هیات وزیران منتشر نشده است.
با توجه به تاکیدات مکرر رئیس جمهور بر رفع ناترازیهای مختلف در حوزه انرژی، مشخص نیست که چه زمانی این سازمان راهبردی به تصویب نهایی خواهد رسید.