«اقتصاد معاصر» گزارش می‌دهد؛

بازگشت ترامپ و تضعیف پیمان تجاری ترانس-آتلانتیک

در راستای توسعه تجارت دوجانبه و رشد اقتصادی، پیمان تجاری و سرمایه‌گذاری ترنس-آتلانتیک بین اتحادیه اروپا و ایالات متحده پیشنهاد شد که احتمالا بازگشت ترامپ و سیاست‌های اقتصادی آن می‌تواند این پیمان را به شدت تضعیف کند. 
بازگشت ترامپ و تضعیف پیمان تجاری ترانس-آتلانتیک
کد خبر:۹۴۳۴

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، واکنش‌های گسترده‌ای را در اروپا برانگیخته و پرسش‌های مهمی را در مورد آینده این قاره ایجاد کرده است.

سیاست «اول آمریکا» ترامپ در دوره قبلی شکاف‌های عمیقی در روابط ترانس آتلانتیک ایجاد کرد و اتحادیه اروپا را به ارزیابی مجدد استراتژی‌های اقتصادی خود سوق داد. در این زمینه، دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ می‌تواند تاثیر قابل‌ توجهی بر اروپا داشته باشد و این قاره را ملزم به توسعه رویکردهای جدید در حوزه‌های مختلف اعم از امنیت و تجارت و همچنین سیاست‌های زیست‌ محیطی و دیپلماسی کند. 

پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری تغییرات قابل توجهی را در روابط ایالات متحده و اتحادیه اروپا ایجاد کرده که طیف وسیعی از مسائل از کمک‌های امنیتی و اوکراین گرفته تا تجارت و ناتو را در بر می‌گیرد. با پیروزی ترامپ، این گمانه‌زنی وجود دارد که ایالات متحده احتمالا کمک‌های نظامی خود به اوکراین را کاهش دهد یا بار آن را به دوش اروپا بیاندازد. علاوه بر این، پیگیری احتمالی ترامپ از سیاست‌های حمایتی در تجارت خارجی و افزایش احتمالی تعرفه‌های وارداتی اتحادیه اروپا می‌تواند تنش‌های جدیدی را در روابط تجاری ترانس آتلانتیک ایجاد کند. این وضعیت نه تنها ممکن است به فشارهای تازه منجر شود، بلکه می‌تواند تلاش‌های اروپا برای حفاظت از بازار داخلی خود و دنبال کردن استقلال استراتژیک بیشتر را تسریع بخشد. 

تنش تجاری و چالش‌های فزاینده 

روابط تجاری بین آمریکا و اتحادیه اروپا از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ به ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۷، شاهد نوسانات قابل توجهی بوده است. دولت ترامپ بر شعار «اول آمریکا» تمرکز کرد که باعث انجام اقدامات حمایتی شد. این امر نگرانی گسترده‌ای را در میان کشورهای اروپایی ایجاد کرد که در نهایت منجر به تشدید تنش‌ها بین دو طرف شد. احتمالا کاخ سفید بدون تغییرات واضح در برنامه اقتصادی خود، موضوع اختلافات را بار دیگر اجرایی خواهد کرد. 

یکی از موارد برجسته اختلاف بین اتحادیه اروپا و دولت ترامپ، مالیات بر شرکت‌های بزرگ دیجیتال بوده که برخی از کشورهای اروپایی مانند فرانسه آن را اتخاذ کرده‌اند و واشنگتن را بر آن داشته تا با تهدید اعمال تعرفه بر محصولات برجسته اروپایی مانند پنیر، این اقدامات را پاسخ دهد. علاوه بر این، سیاست‌های انرژی ایالات متحده، مانند افزایش صادرات گاز طبیعی مایع، باعث ایجاد اختلاف با اتحادیه اروپا شده است. از همین‌رو اتحادیه اروپا قصد دارد، استفاده از منابع انرژی پایدار را ارتقا دهد و البته تعرفه‌های وارداتی فولاد و آلومینیوم از اتحادیه اروپا را نیز اعمال کند. همچنین، تنش‌های تجاری بین دو طرف بر بخش‌های حیاتی مانند خودرو تاثیر گذاشته است، زیرا تهدید ترامپ مبنی بر اعمال عوارض گمرکی تا ۲۵ درصد بر خودروهای اروپایی، بر صنعت خودروسازی در کشورهایی مانند آلمان که به شدت به آمریکا متکی بوده، سایه انداخت. این در حالی بوده که تشدید اختلاف تجاری میان این دو، می‌تواند میلیاردها دلار ضرر را برای هر دو طرف به همراه داشته باشد. 

به باور کارشناسان، پیروزی ترامپ در دوره جدید بسیاری از نگرانی‌های اقتصادی را به مرحله ظهور رسانده، زیرا سیاست‌های وی احتمالا روابط تجاری بین دو طرف را به پیچیدگی بیشتری برساند، به ویژه اگر واشنگتن رویکرد یک جانبه را ادامه دهد. در واقع، بازگشت ترامپ ممکن است تا مانع تلاش‌ها برای بازسازی شراکت تجاری بین ایالات متحده و اتحادیه اروپا شود که آن نیز بر ثبات بازارهای جهانی تاثیر خواهد گذاشت. باید توجه داشت که در شرایط کنونی، هرگونه تشدید در مناقشه تجاری، فشارهای بیشتری را بر اقتصاد اروپا ایجاد خواهد کرد. 

مبادلات تجاری بین ایالات متحده و اتحادیه اروپا در نتیجه سیاست‌های ترامپ، با چالش‌های بزرگی مواجه است و به نظر می‌رسد با بازگشت وی به قدرت، نیاز فوری به بازنگری در رویکرد همکاری بین دو طرف برای جلوگیری از سقوط روابط به یک بحران عمیق‌تر وجود داشته باشد. از همین‌رو، مبادلات تجاری بین ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا، دوران حساسی را پشت سر می‌گذارد. 

این رابطه که رکن اساسی اقتصاد جهانی است، علاوه بر تسریع تحولات ژئوپلیتیکی و اقتصادی، با فشارهای ناشی از سیاست‌های حمایت‌گرایانه و اختلافات نظارتی مواجه خواهد بود. عدم تطابق استانداردهای بین دو طرف، به ویژه در حوزه کشاورزی و بهداشت، حرکت مبادلات تجاری را پیچیده‌تر می‌کند، همچنین قوانین اروپایی که محدودیت‌هایی را برای محصولات کشاورزی و شیمیایی آمریکا اعمال کرده، چالشی در مقابل راه حل‌های توافقی ایجاد خواهد کرد. 

برای نمونه، سیاست‌های حمایتی واشنگتن در سال‌های اخیر، مانند عوارض گمرکی که بر فولاد و آلومینیوم اروپا وضع کرده، همچنان بر روابط تجاری سایه افکنده است. با وجود تلاش‌های دولت بایدن برای بهبود روابط، نگرانی اتحادیه اروپا در مورد تاثیر قانون کاهش تورم آمریکا IRA بر صنایع محلی آن همچنان وجود دارد. حمایت دولت ایالات متحده از صنایع خودروهای الکتریکی و انرژی‌های تجدیدپذیر باعث نگرانی شرکت‌های اروپایی در مورد توانایی آن‌ها برای رقابت شده است. اتحادیه اروپا برای افزایش سرمایه‌گذاری خود در این زمینه، فشار می‌آورد تا اطمینان حاصل کند که سهم بازار خود را از دست نمی‌دهد. 

همچنین جنگ روسیه و اوکراین، اتحادیه اروپا را به تقویت استقلال اقتصادی خود سوق داد که احتمالا بر روابط تجاری آن با ایالات متحده منعکس شود. افزایش قیمت انرژی و پیچیدگی زنجیره‌های تامین، اروپا را به سمت جست‌وجوی جایگزین‌های تجاری و سرمایه‌گذاری پایدارتر سوق می‌دهد. البته در این حوزه نیز زمینه‌هایی مانند تقویت مشارکت در صادرات گاز طبیعی آمریکا به اروپا برای مقابله با بحران انرژی، همکاری در زمینه انرژی پاک و فناوری‌هایی برای مقابله با تغییرات آب و هوایی که می‌تواند بستر مشترکی برای همکاری ایجاد کند، وجود دارد. با وجود تنش‌های کنونی، ادامه گفت‌وگو و حل‌وفصل مناقشات تجاری می‌تواند استحکام روابط آمریکا و اتحادیه اروپا را حفظ کند اما چالش واقعی در تطبیق با تحولات کنونی و تامین منافع خواهد بود. 

در مجموع، بازگشت دونالد ترامپ به عنوان یک نقطه عطف حیاتی بوده که بر روابط بین ایالات متحده و اتحادیه اروپا تاثیر عمیقی خواهد گذاشت و راهبردهای امنیتی اروپا، روابط تجاری و توازن سیاسی می‌تواند تغییر شکل دهد. تحت رویکرد «اول آمریکا» ترامپ و تحریم‌های سخت‌گیرانه وعده داده شده وی علیه چین، این ظرفیت را دارد که اتحادیه اروپا را به این جنگ تجاری سوق دهد. هرچند ترامپ متعهد شده که تعرفه واردات چین را افزایش دهد، احتمالا برای اتحادیه اروپا نیز موضع مشابهی اتخاذ کند. از سوی دیگر، وعده وی برای لغو قانون کاهش تورم در اتحادیه اروپا مثبت تلقی شد. 

با این حال، سیاست‌های تجاری حمایت‌گرایانه ترامپ و تمایل وی به خروج از توافقات زیست محیطی می‌تواند منجر به‌ عدم تطابق تجاری و زیست محیطی با اتحادیه اروپا شود. علاوه بر این، ایدئولوژی پوپولیستی جناح راست ترامپ، ظرفیت قدرت بخشیدن به احزاب راست افراطی در اروپا را دارد. روابط نزدیک وی با رهبران جناح راست، مانند نخست وزیر مجارستان، ویکتور اوربان، می‌تواند به تسریع جنبش‌های راست افراطی در سراسر اروپا کمک کند. روابط نزدیک ترامپ با رهبرانی مانند اوربان، ملونی و فیکو می‌تواند به طور بالقوه نفوذ اتحادیه اروپا را در مذاکرات تضعیف و صدای جنبش‌های راست افراطی در صحنه سیاسی را بلندتر کند. 

در نتیجه جنگ‌های تجاری و اختلافات درون ناتو می‌توانند ابعاد کلیدی تاثیر دولت ترامپ بر اروپا را شکل دهند. در این زمینه، این احتمال وجود دارد که اتحادیه اروپا به تلاش‌های خود برای استقلال استراتژیک سرعت ببخشد و گام‌هایی برای کاهش وابستگی خود به حمایت آمریکا بردارد.

ارسال نظرات