۱۴:۱۰ ۱۴۰۳/۰۹/۲۶
«اقتصاد معاصر» گزارش می‌دهد؛

نقش کریدورها در رویکرد منطقه‌ای هند

هند با استفاده از دو کریدور مهم شمال-جنوب و آیمک به دنبال اتصال به اروپا و آسیای مرکزی بوده که بی‌ثباتی‌های اخیر در منطقه تاثیر زیادی بر چشم‌انداز آنها به ویژه در کریدور آیمک داشته است.
نقش کریدورها در رویکرد منطقه‌ای هند
کد خبر:۱۰۵۴۰

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ درگیری‌های یک سال اخیر در غرب آسیا بر آینده کریدورهای اقتصادی در منطقه‌ تاثیر خواهد گذاشت. در این زمینه، آینده دو کریدور مهم یعنی کریدور شمال-جنوب (INSTC) و کریدور هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC) با موانعی همراه خواهد بود. در این میان، هند به نوعی از بنیانگذاران هر دو کریدور بوده است.

هدف INSTC اتصال هند به آسیای مرکزی و روسیه از طریق ایران است، در حالی که IMEC قصد دارد تا هند و اروپا را از طریق کشورهای خلیج فارس و اسرائیل پیوند دهد. بنابراین، ثبات در غرب آسیا با منافع هند همسو بوده و برای دستیابی به ثبات، هند می‌تواند از نفوذ اقتصادی خود با طرف‌های درگیر برای آغاز آتش‌بس استفاده کند. 

اهمیت راهبردی کریدور شمال-جنوب 

کریدور شمال-جنوب (INSTC) توسط روسیه، ایران و هند در سال ۲۰۰۰ آغاز شد تا روسیه را از طریق آسیای مرکزی، قفقاز جنوبی و ایران به اقیانوس هند متصل کند. براساس استدلال تحلیلگران، حجم تجارت دوجانبه با بهبود اتصال حمل‌ونقل شمال به جنوب افزایش خواهد یافت. روسیه از طریق این کریدور قصد دارد تا موقعیت خود را در قفقاز جنوبی تحکیم و در عین حال ایران و آذربایجان را به یکدیگر نزدیک کند. همچنین، هند در حال سرمایه‌گذاری در بندر چابهار ایران برای ادغام آن در پروژه‌های INSTC است. 

این کریدور که به عنوان یک مسیر جایگزین و کوتاه‌تر برای کانال سوئز قرار دارد، نه فقط به تسهیل تجارت و اتصال در اوراسیا کمک می‌کند، بلکه دور زدن تحریم‌های ایالات متحده نیز می‌پردازد. هند همچنین قصد دارد از INSTC به عنوان یک ابزار ژئواکونومیک برای ایجاد تعادل بین پروژه‌های ابتکار کمربند و جاده چین (BRI) در آسیای مرکزی استفاده کند. با این حال، هرگونه تنش بین تهران و تل‌آویو ممکن است که این پروژه را به خطر بیاندازد، زیرا خطر حملات مانع از ورود سرمایه‌گذاران در پروژه‌های زیرساختی کلیدی می‌شود. 

در این شرایط، کریدور حمل‌ونقل و لجستیک شمال-جنوب به امیدوارکننده‌ترین کریدور حمل‌ونقل و لجستیک تبدیل شده که می‌تواند تاثیر به سزایی در شکل‌گیری بازارهای «مشترک» در بخش کشاورزی و صنعت داشته باشد. در عین حال، لازم بوده که نه فقط کشورهای منطقه خزر (روسیه، قزاقستان، آذربایجان، ترکمنستان و ایران)، بلکه کشورهای آسیای مرکزی (ازبکستان، قرقیزستان و تاجیکستان) و همچنین هند را نیز به عنوان مشارکت‌کننده کامل در کریدور شمال-جنوب در نظر گرفته شود. 

همچنین، این کریدور حمل‌ونقل و لجستیک نقش حیاتی در توسعه روابط اقتصادی خارجی با کشورهای حوزه اقتصادی منطقه اقیانوس هند مانند ایران، پاکستان، امارات متحده عربی، عمان، عربستان سعودی، سایر کشورهای حوزه خلیج فارس، هند، بنگلادش، کشورهای شرق و آفریقای جنوبی دارد. به لطف این کریدور بوده که چشم‌اندازی برای شکل‌گیری بازارهای مشترک محصولات کشاورزی با کشورهای آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین، از جمله در چارچوب انجمن‌های بریکس و سازمان شانگهای فراهم می‌شود. 

در واقع کریدور شمال-جنوب برای اتصال اقیانوس هند، آسیای مرکزی و خلیج فارس و از آنجا از طریق قفقاز جنوبی و روسیه برای رسیدن به شمال اروپا تا اسکاندیناوی طراحی شده است. همچنین این ظرفیت را دارد که به تدریج مناطق بالتیک، شمال اروپا و حتی مناطق قطبی را در بر بگیرد. 

در این میان، کریدور INSTC برای هند اهمیت استراتژیک دارد، زیرا تجارت با روسیه، اروپا و همچنین همسایگان از جمله افغانستان را تسهیل می‌کند و پاکستان رقیب خود را دور می‌زند. همچنین دهلی از طریق INSTC می‌خواهد که نفوذ ژئوپلیتیکی خود را در جمهوری‌های غنی از منابع آسیای مرکزی افزایش دهد که هند آن را منبع جایگزین تامین انرژی و بازار بزرگی برای کالاهای هندی می‌داند. حضور فزاینده هند در آسیای مرکزی همچنین نفوذ فزاینده چین را به همراه پروژه‌های ارتباطی BRI مانند کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) ۷۰ میلیارد دلاری برآورد می‌کند. بنابراین INSTC به هند کمک می‌کند تا منابع انرژی خود را فراتر از خلیج فارس متنوع و همچنین خود را به عنوان یک بازیگر مهم در اوراسیا تثبیت کند. 

مشارکت در پروژه عبری-غربی 

به گزارش بنیاد پژوهشی آبزرور هند در سپتامبر ۲۰۲۳، در جریان اجلاس سران گروه ۲۰ در دهلی، یادداشت تفاهم بین هند، ایالات متحده، امارات، عربستان، اردن، فرانسه، آلمان، ایتالیا و اتحادیه اروپا (EU) برای تشکیل IMEC امضا شد. هدف این تفاهم‌نامه با حمایت ایالات متحده، تقویت پروژه‌هایی بود که شبکه‌های ارتباطی و حمل‌ونقل منطقه‌ای را تقویت و اقیانوس هند را به خلیج فارس، بنادر اسرائیل و اروپا متصل می‌کرد. ایالات متحده این پروژه را برای مقابله با نفوذ فزاینده چین در منطقه و تسهیل آشتی بین اسرائیل و کشورهای عربی، به ویژه عربستان سعودی آغاز کرد. 

البته ترکیه و ایران به دلیل دور زدن مناطق خود با این پروژه مخالفت کردند اما کشورهای عربی خلیج فارس، به این پروژه نگاه مثبتی داشتند، زیرا این پروژه با دیدگاه اقتصادی گسترده‌تر آن‌ها برای به حداکثر رساندن نفوذ ژئوپلیتیکی خود در منطقه همسو است. اسرائیل نیز از این ابتکار استقبال کرد، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم، در هفتاد و نهمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد، این کریدور را «برکت!» برای منطقه خواند. 

اما این پروژه با چالش‌های جدی مواجه است. نخست، این پروژه با این هدف ایجاد شد که به عنوان یک کاتالیزور برای روابط بین کشورهای خاورمیانه و اسرائیل از طریق ساخت مسیرهای حمل‌ونقل فرامرزی عمل کند. با این حال، تعداد کشورهای خاورمیانه که به این پروژه ملحق شده‌اند، بسیار محدود بوده و فقط امارات و عربستان سعودی هستند. از سوی دیگر، بروز مناقشه اسرائیل و فلسطین، تحقق این هدف را بیش از پیش با ابهام مواجه می‌کند. همچنین از آنجایی که برخی از کشورهای IMEC در خاورمیانه واقع شده‌اند، کل کریدور می‌تواند در معرض خطرات ژئوپلیتیکی بالای منطقه قرار گیرد. 

دوم، مصر دیدگاه مخالفی در مورد این پروژه دارد، زیرا این پروژه کانال سوئز را دور می‌زند. به عنوان یک بازیگر مهم در منطقه، شکست شرکت‌کنندگان در پروژه در دستیابی به توافق معقول با مصر قطعا ممکن است که تاثیر منفی بر ساخت کریدور و همچنین روابط بین کشورهای این منطقه داشته باشد. با این حال، در رابطه با روابط اسرائیل و خلیج فارس، عربستان و اسرائیل به دلیل اختلاف نظر در مورد مساله فلسطین و اسرائیل، هیچ روابط رسمی ندارند. فقط مصر، اردن، امارات، بحرین و مراکش به عنوان شرکای دیپلماتیک اسرائیل به رسمیت شناخته می‌شوند. 

در نهایت، خطرات سیاسی و چالش‌های امنیتی، برخی از کشورها در امتداد کریدور دارای بی‌ثباتی سیاسی و خطرات تروریسم و افراط‌‌گرایی هستند که تهدیدی برای سرمایه‌گذاری‌های چینی و امنیت کارکنان است. 

اهمیت ثبات برای هند 

در مجموع، هر دو INSTC و IMEC اهمیت ژئواکونومیکی و ژئوپلیتیکی برای هند دارند و از همین‌رو، افزایش بی‌ثباتی در خاورمیانه به نفع هند نیست. در صورت تشدید اوضاع، دهلی خود را در انزوا خواهد یافت، زیرا تجارت آن با روسیه و اروپا به دلیل جنگ جاری در اوکراین تهدید می‌شود. علاوه بر این، درگیری مستقیم بین تل‌آویو و تهران باعث بی‌ثباتی خلیج فارس و افزایش قیمت نفت می‌شود و هند را در موقعیت دشواری قرار می‌دهد، زیرا این کشور پنجمین واردکننده بزرگ نفت خام در جهان است. 

برای جلوگیری از این امر، هند می‌تواند از اهرم اقتصادی خود با اسرائیل و ایران برای کاهش تنش در خاورمیانه و پیشبرد پروژه‌های INSTC و IMEC خود استفاده کند. هند با داشتن روابط اقتصادی با ایران و روابط امنیتی-اقتصادی با اسرائیل و همچنین نگرانی از خلا احتمالی قدرت و افزایش افراط‌‌گرایی مذهبی در افغانستان و کشمیر، می‌تواند به عنوان یک قدرت قابل اعتماد در منطقه ظاهر شود. از آنجایی که ایالات متحده نمی‌خواهد یا نمی‌تواند نظم منطقه‌ای را تغییر دهد، دیگر بازیگران اوراسیا، مانند هند می‌توانند به عنوان پل ارتباطی، برای تسهیل مذاکرات غیرمستقیم و ایجاد بسترهای دیپلماتیک بین طرف‌های درگیر عمل کنند.

ارسال نظرات