![افغانستان چقدر از آب هیرمند را به ایران داد؟](/files/fa/news/1403/7/16/18980_203.jpg)
فعال شدن دیپلماسی آبی تهران در کابل
![فعال شدن دیپلماسی آبی تهران در کابل](/files/fa/news/1403/11/14/60837_195.jpg)
به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ در سالهای اخیر، مقامات طالبان این واقعیت را کتمان نمیکنند که از آب به عنوان اهرم فشار بر همسایگان خود مانند ایران، ازبکستان، ترکمنستان و پاکستان استفاده میکنند.
اخیرا تحلیلگران بانک توسعه اوراسیا به این نتیجه رسیدهاند که در آینده نزدیک، آسیای مرکزی افزایش تقاضای آب را به دلیل کاهش پیشبینیشده در جریان آمودریا از افغانستان پیشبینی میکند.
براساس این گزارش، آسیای مرکزی دوره طولانی کم آب را تجربه کرده که در سال ۲۰۲۳ منجر به هزینههای قابل توجهی در کشاورزی شد اما از سال ۲۰۲۸ تا ۲۰۲۹، بر اساس برنامهریزیها، کانال آبیاری «قوش تپه» در افغانستان راهاندازی میشود که منجر به کاهش قابل توجه جریان رودخانه در حوزه دریای آرال خواهد شد.
بر اساس برآوردها، سالانه تا ۱۰ کیلومتر مکعب از مجموع ۲۲ کیلومتر مکعب آب تولید شده در افغانستان از بین میرود. این رقم بخش قابل توجهی از متوسط جریان سالانه رودخانه را تشکیل میدهد. کارشناسان EDB معتقدند: «از سال ۲۰۲۸ تا ۲۰۲۹، آسیای مرکزی احتمالا وارد وضعیت کمبود آب شود که ۵ تا ۱۲ کیلومتر مکعب در سال تخمین زده میشود.»
اما این اقدامات برای مختص اسیا مرکزی نبوده و ایران را نیز تحت تاثیر قرار میدهد، به طوری که به یکی از موانع جدی در روابط دو کشور تبدیل شده است.
اهمیت و پیامدهای سد پاشدان
سد پاشدان که در ۲۵ کیلومتری شهر هرات بر روی رودخانه هریرود قرار دارد، یک تاسیسات هیدروتکنیکی مهم برای طالبان از لحاظ اقتصادی و استراتژیکی محسوب میشود. بدنه آبی آن به طول بیش از یک کیلومتر و ارتفاع آن ۴۲ متر، با ظرفیت ۴۵ میلیون متر مکعب آب است. این سد ۱۳ هزار هکتار از اراضی کشاورزی را آبیاری و ۲ مگاوات برق تولید میکند.
تاثیر ساخت سد پاشدان فراتر از مرزهای کشور است و منافع کشورهای همسایه از جمله ترکمنستان و ایران را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. این دومین مورد احداث سازههای هیدرولیکی بر روی رودخانه هریرود پس از سد «سلما» بوده که بر منابع آبی منطقه تاثیرگذار است. البته در آینده افغانستان در نظر دارد تا بندهای «تیرپل» و «گفگان» را بسازد که مشکلات آب را حتی بیشتر میکند.
حقوق بینالملل، کشورها را موظف میکند که استفاده از منابع آبی مشترک را با در نظر گرفتن منافع کشورهای همسایه تنظیم کنند. اسناد کلیدی کنوانسیون ۱۹۹۷ سازمان ملل در مورد قانون استفادههای غیر کشتیرانی از مسیرهای آبی بینالمللی و کنوانسیون ۲۰۰۴ برلین است. این قوانین اصول استفاده منطقی، عادلانه و مشترک از منابع آب فرامرزی را تعیین میکند.
سد پاشدان نقش مهمی در تامین آب افغانستان برای مصارف زراعتی و آشامیدنی دارد. تامین آب به ۱۳ هزار هکتار از اراضی به افزایش محصول کمک میکند که برای اقتصاد کشاورزی منطقه مهم است. علاوه بر این، تولید برق فرصتهای بیشتری برای توسعه صنعت محلی ایجاد میکند اما ساخت این تسهیلات احتمالا پیامدهای اقتصادی منفی برای کشورهای همسایه داشته باشد. کاهش جریان آب به ترکمنستان و ایران میتواند منجر به افت بازده کشاورزی، هزینههای بیشتر برای پروژههای آبیاری و دسترسی محدود به آب آشامیدنی شود. این عوامل زمینهساز درگیریهای بین دولتی خواهد بود و نیازمند حلوفصل از طریق مکانیسمهای بینالمللی است.
رودخانه هریرود به طول ۱۱۲۴ کیلومتر از افغانستان سرچشمه میگیرد و از قلمرو چندین کشور، از جمله جمهوری اسلامی ایران و ترکمنستان عبور میکند. این منبع مهم آب برای آبیاری و تامین آب آشامیدنی استفاده میشود. با این حال، عدم توافق چندجانبه بین کابل، تهران و عشقآباد منجر به تناقض در استفاده از منابع آبی میشود. شرایط فعلی مستلزم ایجاد سازوکارهایی برای مدیریت مشترک رودخانه هریرود است.
در سال ۲۰۰۴، ایران و ترکمنستان توافقنامهای در مورد استفاده مشترک از آب و انرژی سد دوستی امضا کردند که نمونه موفقی از همکاری شد. با این حال فقدان توافقنامه مشابه با افغانستان باعث ایجاد عدم اطمینان قانونی میشود.
اقدامات یکجانبه افغانستان برای ساختن سدها بر روی رودخانه هریرود، بدون در نظر گرفتن منافع کشورهای همسایه با اصول حقوق بینالملل در تضاد است. طبق کنوانسیون ۱۹۹۷ سازمان ملل، استفاده از رودخانههای فرامرزی باید عادلانه باشد و باعث آسیب به سایر کشورها نشود. ساخت سد پاشدان علاوه بر مسائل حقوقی، آثار زیست محیطی نیز دارد. کاهش سطح آب در رودخانه میتواند منجر به تخریب اکوسیستمها، کاهش تنوع زیستی و تغییر در رژیمهای هیدرولوژیکی شود.
از همینرو، تشدید تلاشهای دیپلماتیک برای حل مسائل مربوط به استفاده از آب رودخانه هریرود مورد نیاز است. تقویت «دیپلماسی آب» از طریق ایجاد توافقهای چندجانبه میتواند تنشها را بین کشورهای منطقه کاهش دهد. چنین توافقاتی باید جنبههای اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی استفاده از منابع آب را در نظر بگیرد. به عنوان یکی از راهحلها، ایجاد کمیسیون مشترک برای مدیریت منابع آبی رودخانه هریرود را پیشنهاد میشود. چنین کمیسیونی میتواند اقدامات کشورها را هماهنگ، منابع آب را رصد و به حل مناقشات کمک کند.
استفاده از آب سد پاشدان موضوع پیچیدهای است که نیازمند رویکردهای اقتصادی و قانونی خواهد بود. راهحل این مشکلات باید بر اساس اصول حقوق بینالملل، از جمله استفاده منطقی و عادلانه از منابع باشد. تقویت همکاریهای افغانستان، ایران و ترکمنستان از طریق قراردادهای چندجانبه میتواند زمینهای برای مدیریت پایدار منابع آبی رودخانه هریرود ایجاد کند.
دیپلماسی برای هیرمند
اخیرا سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان در راس هیاتی سیاسی-اقتصادی به افغانستان سفر و با مولوی محمد حسن آخوند، سرپرست نخستوزیر افغانستان دیدار کرد. در دهههای اخیر، ایران و افغانستان برای اجرای قراردادهای تقسیم آب، از جمله معاهده آب هیرمند سال ۱۹۷۳ که سالانه ۸۲۰ میلیون متر مکعب به ایران اختصاص میداد، تلاش کردهاند اما سدها و کانالهای انحراف آب در افغانستان از جمله پروژههای بند کجکی، ارغنداب و کمالخان و همچنین کانالهایی مانند سراج و قلعه فتح، جریان رودخانه هیرمند را به شدت کاهش دادهاند.
این اقدامات منجر به خشک شدن تالاب بینالمللی هامون شده که اثرات شدید زیست محیطی و اقتصادی را به دنبال داشته است. بادهای شدید (معروف به بادهای ۱۲۰ روزه) اکنون گرد و غبار را از بستر دریاچه در معرض خطر حمل قرار دارد و بهرهوری کشاورزی را تهدید میکند. همچنین به گسترش مهاجرت دامن میزند. علاوه بر این، رویدادهای تاریخی مانند سیل سال ۱۸۹۶ که کانال رودخانه را به سمت غرب منتقل کرد، مسیر رودخانه جدیدی را به نام پریان ایجاد کرد که بعدا بخشی از مرز ایران و افغانستان شد.
حوضه رودخانه هیرمند برای استان سیستانوبلوچستان ایران و مناطق جنوب شرقی افغانستان حیاتی است. تلاشهای ایران برای کاهش کمبود آب شامل ابتکارات داخلی صرفهجویی در مصرف آب و مشارکت بینالمللی است. پروژههای زیربنایی کابل، هرچند برای توسعه آن مفید است اما جریان آب به ایران را کاهش داده که این امر منجر به تنشهای زیست محیطی و اقتصادی شده است. هر دو کشور با چالشهای متقابلی از جمله مدیریت مهاجرت و تامین امنیت مرزها در برابر تروریسم روبهرو هستند.
اختلاف بر سر رودخانه هیرمند منعکسکننده مسائل مدیریت آب منطقهای گستردهتری در سراسر آسیای جنوبی و خاورمیانه است. حوضههای آب فرامرزی مانند هیرمند، نیاز به چارچوبهای همکاری برای متعادل کردن تخصیص منابع و حفظ محیط زیست را برجسته میکند. تهران به دنبال تثبیت مرزهای شرقی خود و در عین حال تقویت روابط با کابل برای کاهش تهدیدهای مشترک از جمله افراطگرایی و بحران پناهجویان است.
جمهوری اسلامی همچنین خود را به عنوان یک میانجی منطقهای معرفی کرده و پایتخت خود را به عنوان محلی برای گفتوگو بین بازیگران کلیدی با منافع متضاد در افغانستان پیشنهاد میکند. این امر شامل میزبانی گفتوگو بین دولت موقت طالبان و رئیس جبهه مقاومت ملی، احمد مسعود در سال ۲۰۲۲ و همچنین تسهیل گفتوگو بین قدرتهای اوراسیا با منافع متفاوت در منطقه است. با وجود برخی اختلافات، ایران به دنبال ایفای نقش سازنده برای جلوگیری از بیثباتی در امتداد مرزهای خود بوده که قبلا تحت تاثیر مهاجرت غیرقانونی، قاچاق مواد مخدر و تروریسم قرار گرفته است.
اخیرا پیشرفتهای اقتصادی دوجانبهای بین افغانستان و ایران از جمله توافقنامههایی در مورد توسعه پروژه چابهار و افزایش ارتباط ریلی از طریق خط آهن خواف-هرات صورت گرفته است. تمرکز ایران بر سرمایهگذاری زیرساختی در افغانستان، تقویت مسیرهای تجاری، کاهش فشارهای اقتصادی منطقهای و حمایت از اتصال افغانستان به بازارهای جهانی است. تعامل دیپلماتیک تهران با کابل، محتاطانه و در عین حال دارای جهتگیری استراتژیک بوده و هدف آن حفظ منافع خود خواهد بود.
ایران با جمعیت مهاجر افغانستانی بین ۳.۸ تا ۵ میلیون نفر در داخل مرزهای خود، با فشارهای اجتماعی و اقتصادی قابل توجهی از سوی مهاجرت افغانستان مواجه است. تهران به طور فعال، ایجاد منطقه تجاری مشترک بین ایران و افغانستان در منطقه خراسان را دنبال کرده و بر تمایل خود برای تثبیت روابط و مرزها از طریق تقویت همکاریهای اقتصادی و ترویج تجارت تاکید میکند.
نهادهای جهانی مانند کنوانسیون رامسر و بازیگران منطقهای مانند پاکستان، حساسیت ژئوپلیتیکی حوزه هیرمند را رصد میکنند. حمایت بینالمللی میتواند راهحلهای فنی را تسهیل، اختلافات را میانجیگری و از تقسیم عادلانه آب در عین حفظ امنیت منطقه اطمینان حاصل کند. همچنین از آنجایی که تحولات آبوهوای، کمبود آب را تشدید میکند، ابتکارات جهانی اقلیمی میتواند نقشی مهم در تقویت شیوههای پایدار داشته باشد.
ضرورت حل موانع
مناقشه رودخانه هیرمند بر شکنندگی روابط ایران و افغانستان و ظرفیت آن برای بیثبات کردن منطقه در صورت حل نشدن آن تاکید دارد. امنیت آب یک اولویت مهم برای ایران، به ویژه برای استان سیستانوبلوچستان مستعد خشکسالی است که تخریب محیط زیست و مهاجرت، بافت اجتماعی و ثبات اقتصادی را تهدید میکند. با این حال اقدامات یکجانبه و بدون هماهنگی منطقهای کابل میتواند تنشها را تشدید و ظرفیت ثبات و همکاری بلندمدت را تضعیف کند.
این موضوع نه فقط دوجانبه، بلکه منطقهای و جهانی است و بازتاب چالشهای به هم پیوسته کمبود آب، تغییرات آب و هوایی، مهاجرت و امنیت خواهد بود. مناقشه رودخانه هیرمند نماد تنشهای گستردهتر در مدیریت آب فرامرزی بوده که منافع ملی اغلب با حفظ محیط زیست و ثبات منطقهای در تضاد است. عدم غلبه به این چالشها احتمالا منجر به افزایش بیثباتی، افزایش جریانهای مهاجرت و حتی رویاروییهای خشونتآمیز شود و بحرانهای انسانی و اقتصادی را که هر دو کشور با آن مواجه هستند، تشدید کند.
همچنین، این مناقشه را نمیتوان از چشمانداز ژئوپلیتیک گستردهتر، از جمله تهدید مشترک ناشی از قاچاق غیرقانونی و تروریسم و همچنین فشارهای اجتماعی-اقتصادی جمعیت بزرگ مهاجر افغان در ایران جدا کرد. با وجود برخی تفاوتها، ایران و افغانستان علاقه خاصی به یافتن زمینههای مشترک برای غلبه به این چالشهای همپوشانی دارند.