
خودزنی استراتژیک دولت ترامپ در حوزه دانش و فناوری

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ نشریه اکونومیست در مقالهای با عنوان نمادین «Exit, pursued by an elephant» (خروج، تعقیبشده توسط یک فیل)، تصویری هشداردهنده از روندهای اخیر در سیاست علمی ایالات متحده تحت دولت دونالد ترامپ ترسیم کرده است.
در این مقاله، اکونومیست با استناد به دادهها و تحلیلهای تخصصی، به درستی هشدار میدهد که سیاستهای ضدعلمی اتخاذ شده نه فقط به زیان جامعه علمی و دانشگاهی آمریکا تمام میشود، بلکه آسیب راهبردی جبرانناپذیری بر موقعیت ایالات متحده به عنوان قدرت اول علم و فناوری جهان وارد خواهد کرد.
حذف بودجههای علمی؛ سیاستی نه برای اصلاح، بلکه برای تخریب
مایکل کراتسیوس، مشاور علمی دونالد ترامپ، در سخنرانی ۱۹ مه خود این اقدامات را با ادعای مبارزه با «بوروکراسی»، «تفکر گروهی» و «ایدئولوژیهای نفوذی در علم» توجیه کرد.
وی معتقد است نظام علمی آمریکا بهدلیل تمرکز بر مفاهیمی مانند تنوع، برابری و شمول (DEI) از مسیر اصلی منحرف شده و نیاز به «تکان اساسی» دارد.
اما آنگونه که اکونومیست هشدار میدهد، اقدامات دولت فراتر از بازنگریهای راهبردی یا اصلاح ساختاری است. قطع ناگهانی هزاران کمک هزینه تحقیقاتی، از پروژههای پایه در دانشگاههای هاروارد و کلمبیا گرفته تا تحقیقات کاربردی در زمینه سرطان، اقلیم و واکسن، عملا به نوعی پاکسازی علمی شبیه است؛ حرکتی که با آزادی علمی در تضاد مطلق قرار دارد و یادآور برخوردهای ایدئولوژیک با علم در رژیمهای اقتدارگراست.
علم به عنوان قربانی سیاستزدگی افراطی
مساله اصلی، به اعتقاد تحلیلگران، سیاسیسازی علم و نهادهای علمی است. دولت ترامپ و جریان MAGA، علم را نه به عنوان ابزار تصمیمگیری مبتنی بر شواهد، بلکه به عنوان یک نهاد فرهنگی–سیاسی تصور میکنند که باید از آن «تصویه ایدئولوژیک» صورت گیرد. این امر به ویژه در برخورد با موضوعاتی مانند تغییر اقلیم، سلامت عمومی، جنسیت و نژاد به وضوح قابل مشاهده است.
سیاستهایی چون توقف بودجه پروژههای بررسی خطرات سرطان بر حسب نژاد یا شیوع بیماریهای آمیزشی بر اساس جنسیت، نه صرفا در مخالفت با DEI، بلکه به عنوان بیاعتنایی به واقعیتهای زیستی، اجتماعی و بهداشتی تفسیر میشود. این اقدامات، همانگونه که در مقاله اکونومیست نیز آمده، باعث میشود پروژههای علمی صرفا به دلیل استفاده از واژههایی چون «برابری» رد شوند، یعنی غلبه فرم بر محتوا، و ایدئولوژی بر روش علمی.
تبعات بینالمللی؛ تضعیف آمریکا، فرصت برای چین
در بخش پایانی مقاله اکونومیست، هشدار جدیتری مطرح میشود که عبارت از عقبنشینی آمریکا از رهبری علمی جهانی است که فضایی طلایی برای جمهوری خلق چین فراهم میکند تا خود را بهدعنوان قدرت علمی جایگزین معرفی کند. این تغییر، فقط به اعتبار نمادین منجر نمیشود؛ بلکه پیامدهایی ژئوپلیتیکی در حوزه نوآوری نظامی، اقتصادی و بهداشت جهانی خواهد داشت.
به گفته نویسنده این مقاله، در حالی که آمریکا در ابتدای قرن بیستم در هیچ رشته علمی پیشتاز نبود، در پایان آن قرن، در تمام رشتهها پیشتاز شد. اکنون، با توقف بودجه بنیادهای علمی مانند موسسه ملی سلامت (NIH) و اداره ملی اقیانوسی و جوی (NOAA)، نه فقط کیفیت پژوهش، بلکه خدمات حیاتی مانند پیشبینی آبوهوا یا مقابله با بیماریهای واگیری نیز دچار افت خواهند شد؛ خساراتی که نه در سطح ایدئولوژیک، بلکه در زندگی روزمره مردم پدیدار خواهد شد.
خروج استعدادها، سکوت نخبگان
یکی دیگر از نکات کلیدی مقاله، اشاره به خطر مهاجرت معکوس نخبگان علمی و همچنین خودسانسوری دانشگاهیان است. براساس دادههایی که اکونومیست منتشر کرده، فقط در سهماهه نخست سال ۲۰۲۵، تقاضای دانشمندان آمریکایی برای مشاغل خارج از کشور ۳۳ درصد افزایش یافته، در حالی که متقاضیان خارجی برای ورود به آمریکا ۲۵ درصد کاهش یافتهاند. بدیهی است که چنین روندی منجر به «فرار مغزها» از درون و «از دست دادن جذابیت» از بیرون خواهد شد.
از سوی دیگر، اگر این تصور شکل بگیرد که آزادی علمی در آمریکا محدود شده، حتی دانشمندان باقیمانده نیز از ترس پیامدهای مالی و اداری، حوزههای تحقیقاتی حساس را رها خواهند کرد. این خطر، شاید پنهانترین اما مخربترین اثر سیاستهای دولت ترامپ باشد.
بازگشت از پرتگاه
نشریه اکونومیست به درستی نتیجه میگیرد که این سیاستها بیش از هر چیز، نوعی خودزنی راهبردی هستند. تضعیف علم، تضعیف اقتصاد، امنیت، سلامت و اعتبار ملی ایالات متحده است. علم ابزاری برای پیشبرد ایدئولوژی نیست؛ برعکس، ضامن استقلال فکری و پیشرفت اجتماعی است.
دولتها میتوانند سیاستهای علمی را بازنگری کنند اما تخریب زیرساختهای علمی، نوعی بیتدبیری تاریخی است. اگر آمریکا میخواهد جایگاه خود را جایگاه علمی جهان حفظ کند، باید با علم به عنوان سرمایهای ملی برخورد کند، نه تهدیدی ایدئولوژیک. به زبان دیگر، نجات علم آمریکا، نجات خود آمریکاست.