واکاوی ارتباط حمله به ایران با تضعیف پترودلار

با توجه به اهمیت راهبردی سیستم پترودلار یا دلار نفتی برای هژمونی ایالات متحده، تلاش ایران برای فروش نفت خود به ارزهای ملی می‌تواند این امر را به چالش بکشد و نفوذ واشنگتن در منطقه را کاهش دهد.
واکاوی ارتباط حمله به ایران با تضعیف پترودلار
کد خبر:۲۸۴۰۸

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ به باور بسیاری از کارشناسان، جنگ اخیر ایران با اسرائیل و ایالات متحده بخشی از نظم نوین جهانی مبتنی بر چندقطبی است که می‌تواند در آینده به کشورهای دیگر مانند پاکستان، ترکیه و در نهایت چین سرایت کند. این امر می‌تواند ابعاد مختلف نظم نوین جهانی را توضیح دهد. برای نمونه یکی از اهداف این نبرد تضعیف اهمیت کریدوری ایران به عنوان بخشی از این نظم نوین جهانی است که می‌تواند کریدورهای محور شرق مانند کریدور شمال-جنوب و کمربند و جاده چین را تحت تاثیر قرار دهد. 

در راستای این نظم نوین جهانی، کشورهای بسیاری در سال‌های اخیر به ویژه در جنوب جهانی روی به حذف دلار از مبادلات تجاری آورده‌اند، زیرا تحریم‌ها علیه روسیه، ایران، ونزوئلا و همه مخالافان نظام سلطه غرب با محوریت ایالات متحده، این کشورها را برآن داشته که به کاربرد ارزهای جایگزین یا ارزهای ملی روی بیاورند. به طوری که اکنون دلار از بیشتر مبادلات روسیه، چین و ایران حذف شده‌ است. 

در مقابل، این رویکرد یعنی دلارزدایی به شدت برای آمریکا حیاتی است و دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده نیز کشورهای بریکس را تهدید به اعمال تعرفه‌های بیشتر کرده است. باید توجه داشت که سلطه دلار بستری برای تداوم سیاست‌های واشنگتن در جهان است و هرگونه تضعیف آن زمینه کاهش نفوذ جهانی آن را درپی دارد. از همین‌رو قابل توجه است که حمله به ایران را به عنوان یکی از پیشگامان روند دلارزدایی، از این منظر بررسی کرد. 

اما در این میان، بحث پترودلار به نوعی برای اقتصاد ایالات متحده و ماشین جنگی آن از اهمیت بالایی برخوردار است که هرگونه اختلال در آن می‌تواند سلطه این کشور را در جهان کاهش دهد. 

آغاز افول پترودلار 

براساس توافق ایالات متحده با عربستان و دیگر کشورهای صادرکننده، آن‌ها نفت خود را در ازای دلار صادر می‌کنند و سپس این دلارها را از ایالات متحده خارج نکرده و آن را عمدتا در اوراق بهادار خزانه‌داری ایالات متحده سرمایه‌گذاری می‌کردند و همچنین می‌توانستند سهام و اوراق قرضه ایالات متحده را خریداری کنند. البته کشورهای عضو اوپک نمی‌توانستند هیچ شرکت بزرگ آمریکایی را بخرند و فقط می‌توانستند سهام و اوراق قرضه خریداری کرده و مجبور بودند سرمایه‌گذاری خود را در بازار سهام پخش کنند. در واقع، بیشتر پول کشورهای عربی به طور امن در اوراق بهادار خزانه‌داری ایالات متحده نگهداری می‌شد. این امر به عنوان جریان ورودی تراز پرداخت‌ها، ایالات متحده را قادر ساخت تا به هزینه‌های نظامی خود در خارج از کشور ادامه دهد تا بتواند نیروی نظامی را در پشت امپراتوری اقتصادی خود داشته باشد. 

عربستان سعودی بزرگترین صادرکننده نفت جهان و یکی از ارکان سیستم پترودلار است که در دهه ۱۹۷۰ تاسیس شد و صادرات نفت خام را به دلار آمریکا قیمت‌گذاری می‌کند. در حالی که این کشور دهه‌هاست که ارزش پول خود را به دلار آمریکا ثابت نگه داشته است اما اکنون قصد دارد روابط خود را با شرکای تجاری کلیدی خود، از جمله چین، به عنوان بخشی از تلاش برای تنوع بخشیدن به اقتصاد خود و کاهش وابستگی به نفت تقویت کند. 

افزایش قیمت و تولید نفت به سرعت به افزایش ذخایر خارجی عربستان سعودی منجر شد و مقامات آن اعلام کردند که این کشور قصد دارد تا نقدینگی خود را حفظ و پس از آن در مورد نحوه تخصیص آن تصمیم بگیرد. به طوری که سرمایه‌گذاری درآمدهای نفتی عربستان سعودی در دارایی‌های ایالات متحده و همچنین سیاست‌های تولید نفت عربستان، قیمت‌گذاری و سلطه دلار، همگی بخشی از مذاکرات بین ایالات متحده و عربستان سعودی در سفر ترامپ به منطقه بودند. 

اما موضوع فراتر از عربستان است. در سال‌های اخیر، چین تلاش کرده تا از کاربرد دلار خودداری کند؛ همانطور که روسیه دیگر قادر به استفاده از دلار نیست، زیرا ایالات متحده به سادگی ۳۰۰ میلیارد دلار از دارایی‌های ارزی روسیه در غرب را مصادره کرده است. بنابراین، جهان شاهد عقب‌نشینی سایر کشورها از دلار است. این امر نشان دهنده تاثیر منفی تلاش‌های ایالات متحده برای منزوی کردن سایر کشورهای جهان از ارتباط با ایالات متحده است. در نتیجه، واشنگتن منزوی می‌شود و بقیه جهان راه خود را می‌رود. 

همچنین، این کشورها به دلیل تعرفه‌های بالایی که ترامپ وضع کرده و به دلیل استفاده ابزاری از استاندارد دلار که از زمان کنار گذاشتن طلا توسط آمریکا در سال ۱۹۷۱ در همه دوران استاندارد اوراق خزانه ایالات متحده، از تجارت با دلار هراس دارند. 

در همین راستا مایکل هادسون، اقتصاددان در مصاحبه‌ای گفته است که ایران یکی از معدود کشورهایی است که واقعا در برابر هژمونی تک‌قطبی ایالات متحده مقاومت می‌کند. به طوری که در دنیای چندقطبی کنونی، ایران به عنوان عضوی از بریکس و حامی گروه‌های مقاومت نقش مهمی ایفا می‌کند. 

به باور هادسون، امروزه تلاش ایالات متحده برای کنترل خاورمیانه و نفت آن به عنوان تکیه‌گاه قدرت اقتصادی ایالات متحده و جلوگیری از حرکت سایر کشورها برای ایجاد استقلال خود از نظم نئولیبرالی محور ایالات متحده است که توسط صندوق بین‌المللی پول، بانک جهانی و سایر نهادها برای تقویت قدرت تک‌قطبی ایالات متحده اداره می‌شود. در این میان، ایران همیشه قوی‌ترین قدرت در کل خاورمیانه و سنگ بنای کنترل این منطقه بوده است. از همین‌رو بدون کنترل ایران، به دلیل جمعیت زیاد و قدرت اقتصادی‌اش، نفت خاورمیانه شامل سوریه، عراق و بقیه کشورهای آن را به طور کامل کنترل نخواهد شد. 

اگرچه شرکت‌های آمریکایی دوست دارند همه نفت غرب آسیا را برای اعمال نفوذ خود خصوصی کنند اما این نفت متعلق به دولت است. برای مثال، سرنگونی محمد مصدق، نخست وزیر ایران در کودتای سال ۱۹۵۳ با حمایت سیا در این راستاست. وی نفت ایران را ملی و شرکت‌های نفتی آمریکایی و بریتانیایی را بیرون کرد. حکومت کنونی ایران پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹، نفت را نیز ملی کرد. بنابراین، دولت ایالات متحده به دنبال کاهش کنترل دولتی نفت در این منطقه یا اعمال نفوذ در کشورهای نفت‌خیز مانند حاشیه خلیج فارس است، زیرا این موضوع مربوط به حفظ نظم مالی فعلی است که واقعا توسط نفت و مولفه «پترودلار» پشتیبانی می‌شود. 

باید توجه داشت که اکنون ایران مستقیما آن سیستم پترودلار را به چالش می‌کشد و نفت خود را به چین با یوان چین می‌فروشد. همچنین ایران و هند در مبادلات خود به ویژه انرژی خود از پول‌های ملی یعنی ریال و روپیه استفاده می‌کنند یا اساسا کالاهای کشاورزی خود را با نفت ایران تهاتر می‌کنند. 

همچنین ایران اولین کشوری بود که هدف تاکتیک‌های تحریمی ایالات متحده قرار گرفت و اکنون این تاکتیک‌ها چنان رایج شده‌اند که شاهد نوعی شورش جهانی علیه این سیستم، حتی توسط متحدان دیرینه ایالات متحده بوده‌ایم. مثلا عربستان سعودی و امارات متحده عربی که از نظر تاریخی کشورهای وابسته به آمریکا بوده‌اند، اکنون مشاهد ه می‌کنند که چه سیاستی در قبال روسیه، ایران و ونزوئلا اتخاذ شده و نگران این امر هستند که احتمالا کشور بعدی، خود آن‌ها باشند. 

در واقع، کشورهای دیگر متوجه می‌شوند که چه اتفاقی روی داده و کشورهای آسیایی، جنوب جهان و حتی کشورهای اروپایی مانند آلمان و ایتالیا نمی‌خواهند در همان تله کشورهای عربی گرفتار شوند که پس‌اندازها، اوراق بهادار خزانه‌داری، سهام و اوراق قرضه ایالات متحده و سرمایه‌گذاری‌ها در ایالات متحده گروگان گرفته شده‌اند؛ از همین‌رو ذخایر طلای خود را افزایش داده‌اند. 

در مجموع، تلاش‌های ایران برای حذف دلار از مبادلات خارجی و به ویژه نفت، سیگنال مهمی برای کاخ سفید است که در صورت تداوم این روند و سرایت آن به دیگر کشورهای منطقه، دیگر پترودلار اهمیت خود را از دست خواهد داد و این امر پیامدهای مهمی برای نفوذ جهانی ایالات متحده به ویژه در غرب آسیا دارد. از همین روی، تلاش برای تضعیف ایران و محوز مقاومت بخشی از دفاع از سیستم پترودلاری است.