
نقش اسرائیل در بحرانهای اقتصادی سودان

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ سودان به دلیل موقعیت راهبردیاش در ساحل دریای سرخ و نزدیکیاش به مسیرهای منطقهای حساس، برای اسرائیل اهمیت ژئوپولیتیکی دارد. به ویژه در یکی دو سال اخیر که روابط سودان با ایران بهبود یافته، توجه و حساسیت اسرائیل نسبت به تحولات این کشور بیشتر شده است.
این موقعیت جغرافیایی و منابع طبیعی گسترده سودان باعث شده که برای اسرائیل که همواره به دنبال حفظ امنیت خود و تضعیف متحدان بالقوهاش است، اهمیت فراوانی داشته باشد.
در میان جنگها و ناآرامیهای طولانی سودان، یک واقعیت تلخ و کمتر دیده شده، نقش اسرائیل به عنوان یکی از عوامل خارجی اصلی بحرانهای داخلی و تخریب اقتصاد سودان است. این کشور کوچک اما با نفوذ استراتژیک، با هدف تضعیف دولت مرکزی و بهرهبرداری از منابع عظیم سودان، نقشی کلیدی در بههمریختگی اوضاع این کشور آفریقایی داشته است.
سیاست اسرائیل؛ تضعیف اقتصاد سودان از طریق بحرانهای داخلی
دیوید بن گوریون، بنیانگذار اسرائیل در بیانیهای کلیدی بیان میکند که برای مقابله با دشمنان عرب، باید نقاط ضعف داخلی کشورهای عربی را هدف قرار داد و این نقاط ضعف را به بحرانهای غیرقابل حل تبدیل کرد. این دیدگاه، اساس سیاست «بُریدن و کشیدن» بخشهایی از کشورهای عربی بوده و سودان نمونه بارز این سیاست است.
تاثیر بر پروژههای زیرساختی و اقتصادی
یکی از مهمترین اهداف اسرائیل در سودان، جلوگیری از رشد اقتصادی و توسعه زیرساختها است. به عنوان مثال، پروژه بزرگ «کانال جونقلی» که میتوانست منابع آبی سودان و مصر را به میزان پنج میلیارد متر مکعب افزایش دهد، به دلیل فشارهای اسرائیل متوقف شد. این پروژه اگر به اجرا درمیآمد، میتوانست پایهای برای توسعه کشاورزی و صنعت در سودان باشد اما اسرائیل با ایجاد ناآرامیهای قومی و سیاسی این فرصت را از سودان گرفت.
تضعیف منابع انسانی و نیروی کار
حمایت گسترده اسرائیل از گروههای شورشی جنوب سودان، شامل ارسال سلاح، آموزش نظامی و تحریک احساسات قومی، باعث شد بخش بزرگی از جمعیت سودان به جای فعالیتهای سازنده اقتصادی، درگیر جنگ و درگیریهای داخلی شود. این موضوع مستقیما باعث کاهش نیروی کار فعال و افزایش هزینههای نظامی در کشور شد.
تاثیر بر نوسانات بازار و بیثباتی اقتصادی
درگیریهای نظامی و ناآرامیهای ناشی از دخالت اسرائیل، بازار سودان را به شدت متاثر کرده است. کاهش سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی، تخریب زیرساختها و از دست رفتن فرصتهای تجاری به دلیل ناامنیهای گسترده، همه نشاندهنده تاثیر مستقیم این بحرانها بر اقتصاد سودان است.
فشارهای دیپلماتیک و تحریمها
در کنار بحرانهای داخلی، اسرائیل در عرصه بینالمللی با ایجاد ائتلافهایی از سازمانهای یهودی و بینالمللی به دنبال تشدید تحریمها و انزوای اقتصادی سودان بوده است. پرونده دارفور نمونهای از این تلاشهاست که به حضور سودان در محاکم بینالمللی و افزایش فشارهای مالی و تجاری منجر شد.
تحرکات پس از توافقات ابراهیمی؛ ورود مستقیم اسرائیل به اقتصاد و سیاست سودان
پس از امضای توافقنامههای ابراهیمی و شروع عادیسازی روابط سودان با اسرائیل، فعالیتهای اسرائیل در سودان شدت گرفت. این کشور در زمینه جمعآوری اطلاعات درباره صنایع دفاعی سودان و تلاش برای مهار نفوذ ایران، وارد عرصهای پیچیده از جنگهای نیابتی اقتصادی و سیاسی شد. حضور موساد و حمایت از گروههای مسلح مانند «حمایت سریع» (حمیدتی) نشان میدهد که اسرائیل در پس پرده، در حال شکلدهی به ساختارهای جدید بحران اقتصادی و امنیتی سودان است.
تضعیف ظرفیتهای اقتصادی سودان
همه این تحرکات در نهایت منجر به کاهش چشمگیر توانایی سودان برای بهرهبرداری از منابع طبیعی و انسانی خود شده است. اقتصاد این کشور به جای رشد و توسعه، درگیر بحرانهای مزمن شده که بخش عمدهای از آن ناشی از دخالتهای خارجی اسرائیل و حمایت از گروههای شورشی و ناکارآمدی داخلی است.
افزایش هزینههای نظامی و کاهش سرمایهگذاری
با استمرار جنگها، دولت سودان مجبور به صرف منابع هنگفت برای هزینههای نظامی است و این باعث کاهش سرمایهگذاریهای ضروری در بخشهای زیرساختی، بهداشت و آموزش میشود. چنین وضعیتی روند توسعه را به عقب میراند و سودان را به یکی از کشورهای کمدرآمد و ناپایدار منطقه تبدیل کرده است.
اسرائیل و اهمیت منابع آب نیل در استراتژی منطقهای
اسرائیل با وجود نداشتن دسترسی مستقیم به آب نیل، اهمیت فوقالعادهای برای منابع آبی منطقه قائل است. رود نیل منبع حیاتی تامین آب برای کشورهای همسایه، به ویژه مصر و سودان است و هرگونه توسعه اقتصادی یا زیرساختی در سودان که به بهبود مدیریت منابع آبی منجر شود، میتواند توانمندی و ثبات مصر را افزایش دهد. از آنجا که مصر یک رقیب استراتژیک برای اسرائیل محسوب میشود، تقویت این کشور میتواند فشار سیاسی و امنیتی بر اسرائیل را تشدید کند.
از اینرو، اسرائیل با هدف حفظ امنیت استراتژیک خود تلاش میکند از طریق تضعیف سودان و ایجاد بیثباتی، مانع شکلگیری یک بلوک منطقهای قوی پیرامون منابع نیل شود. با پراکنده نگه داشتن و ضعیف کردن کشورهای کلیدی در حوزه نیل، اسرائیل امنیت آبی و منافع سیاسی خود را به صورت غیرمستقیم تامین میکند. این استراتژی، بخشی از بازی پیچیده جغرافیای سیاسی-آبی است که اهمیت منابع آب را به عنوان یکی از عناصر حیاتی در امنیت ملی اسرائیل برجسته میکند.
نیاز به بازنگری و مقابله با سیاستهای تخریبی اسرائیل
تجربه سودان نشان میدهد که سیاستهای اسرائیل، با هدف تضعیف دولت مرکزی و جلوگیری از شکلگیری یک اقتصاد قدرتمند و متحد، اثرات مخرب عمیقی بر اقتصاد و ثبات سیاسی این کشور گذاشته است. مقابله با این استراتژی نیازمند هوشمندی سیاسی، اتحاد داخلی و حمایت از جبهههای مشروع و دولتی برای حفظ منابع و منافع ملی سودان است.