
پشت پرده سودای نفتی ترامپ در پاکستان

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ در روزهای اخیر، رویکرد ترامپ در شبه قاره هند دچار تحولات جدی شده است، به طوری که وی شریک راهبردی واشنگتن در منطقه یعنی هند را با اعمال تعرفه ۲۵ درصدی مجازات و از سوی دیگر دست دوستی به سمت پاکستان دراز کرده و امادگی کشورش برای همکاری نفتی با اسلامآباد را اعلام میکند.
وی گفته است که شرکتهای نفتی از این کشور به زودی از خاک پاکستان، نفت استخراج خواهد کرد.
همچنین، روز گذشته اعلام شد که بزرگترین پالایشگاه نفت پاکستان در حال آماده شدن برای دریافت اولین محموله نفت خام آمریکا از طریق شرکت هلندی ویتول، بزرگترین تاجر نفت جهان است. واردات محموله نفت آمریکا توسط پالایشگاه Cnergyco تحت توافقی انجام میشود که بین پاکستان و ایالات متحده امضا شده که راه را برای افزایش محمولههای آمریکایی به این کشور آسیایی هموار میکند.
تولید نفت پاکستان تقریبا ۸۸۰۰۰ بشکه در روز بوده که بسیار کمتر از تقاضای داخلی است، زیرا این کشور تقریبا ۸۵ درصد از نیازهای نفت خام خود را وارد میکند. دادههای اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده نشان میدهد که میزان مصرف نفت پاکستان تقریبا ۵۵۶۰۰۰ بشکه در روز است. همچنین ذخایر اثبات شده نفت این کشور ۳۵۳.۵ میلیون بشکه است که آن را در رتبه ۵۲ جهان از نظر ذخایر نفت خام قرار داده و ۰.۰۲۱ درصد از کل ذخایر جهان را تشکیل میدهد.
نتیجه برد-برد
همانطور که اشاره شد، شرکت Cnergy، بزرگترین شرکت پالایش نفت پاکستان در ماه اکتبر، یک میلیون بشکه نفت خام وست تگزاس اینترمدیت (WTI) وارد خواهد کرد. این محموله از شرکت بازرگانی جهانی ویتول خریداری شده است. اسامه قریشی، معاون مدیرعامل Cnergyico به رویترز گفت: «این یک محموله آزمایشی و به عنوان بخشی از توافق بلندمدت ما با ویتول است. اگر از نظر تجاری مقرون به صرفه و کارآمد باشد، میتوانیم حداقل ماهی یک محموله نفت خام وارد کنیم.»
این توافق چند ماه پس از آن صورت میگیرد که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، پاکستان را به اعمال تعرفههای صادراتی بالا تهدید کرد؛ اقدامی که اسلامآباد را بر آن داشت تا روابط انرژی و تجاری خود را با واشنگتن تقویت کند.
به نظر میرسد، تحویل نفت خام آمریکا نشاندهنده تغییر قابل توجهی در وابستگی دیرینه پاکستان به تامینکنندگان نفت خاورمیانه است. نفت همچنان بزرگترین کالای وارداتی پاکستان است و بخش قابل توجهی از کسری تجاری این کشور را تشکیل میدهد. به طوری که، در سال مالی ۲۰۲۴-۲۰۲۵ (منتهی به ۳۰ ژوئن)، ارزش واردات نفت به ۱۱.۳ میلیارد دلار رسید که حدود ۲۰ درصد از کل واردات این کشور را تشکیل میدهد.
این گام نشاندهنده تلاش گستردهتر پاکستان برای تنوعبخشی به منابع انرژی خود و کاهش وابستگی به یک منطقه خاص است. همچنین میتواند به پاکستان کمک کند تا چالشهای جاری انرژی خود، از جمله افزایش هزینههای سوخت و افزایش تقاضا برای انرژی در بحبوحه رشد اقتصادی را پشت سر بگذارد. در صورت موفقیت، این همکاری میتواند دری را برای سایر کشورهای آسیایی نیز برای بررسی واردات نفت آمریکا باز کند، زیرا ایالات متحده همچنان به گسترش ظرفیتهای تولید و تجارت خود ادامه میدهد. این امر نشاندهنده تغییر قابل توجهی در بازار جهانی نفت خواهد بود که خاورمیانه مدتهاست بر آن تسلط داشته است.
طمع به ذخایر
اما موضوع همکاری نفتی واشنگتن و اسلامآباد به واردات نفت محدود نشده است. در ۳۰ ژوئیه ۲۰۲۵، دونالد ترامپ اظهار داشت که کشورش با پاکستان برای توسعه ذخایر عظیم نفتی همکاری خواهد کرد، البته وی جزئیاتی از این همکاری را ارائه نکرد.
در اواخر سال گذشته نیز اعلام شد که پاکستان دارای منابع عظیم نفت و گاز است. برآوردهای اولیه نشان میدهد که این ذخایر نفت و گاز میتواند پاکستان را به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان انرژی جهان تبدیل کند. اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود، آبهای پاکستان ظرف یک دهه مملو از سکوهای مختلف اکتشاف فراساحلی شده و میلیاردها دلار درآمد ایجاد خواهد کرد.
مکان و اندازه دقیق این کشف فاش نشده اما برآوردها نشان میدهد که ذخایر آبی فوقالذکر چهارمین ذخایر بزرگ جهان خواهد بود. اگر از نظر تجاری مقرون به صرفه شود، اقتصاد اسلامآباد بهبود خواهد یافت و هزینه واردات انرژی کاهش و میلیاردها دلار برای سرمایهگذاری در سایر حوزهها آزاد خواهد شد. این امر به ذخایر ارزی پاکستان اجازه میدهد تا پس از دههها کاهش، بهبود یابد. همچنین فعالیتهای ایجاد شده توسط اقتصاد آبی نوظهور، سایر بخشها را تحت تاثیر قرار داده و منجر به رونق در ساخت و ساز، لجستیک و خدمات انرژی خواهد شد.
با این حال، برخی برآوردها نشان میدهد که هزینههای اولیه برای مرحله اکتشاف که بین پنج تا هفت سال طول خواهد کشید، ۵ میلیارد دلار است. این امر برخی از کشورها مانند چین را بر آن داشت تا وارد مذاکره با دولت اسلامآباد شوند. البته چین تنها سرمایهگذار بالقوه نخواهد بود؛ روسیه، ترکیه و اکنون ایالات متحده نیز در این فرآیند شرکت خواهند کرد. بنابراین، میتوان از اظهارات دونالد ترامپ در این زمینه نیز رمزگشایی کرد.
علاوه بر این، بر اساس مطالعهای که توسط آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده انجام شده و با برآوردهای اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده مطابقت دارد، پاکستان ۱۰۵ تریلیون فوت مکعب (۳ تریلیون متر مکعب) ذخایر گاز شیل قابل برداشت دارد. همچنین ذخایر اثباتشده گاز متعارف پاکستان تا پایان سال ۲۰۲۳، به حدود ۴۳۰ میلیارد متر مکعب رسید، در حالی که تولید آن در همان سال به ۳۶ میلیارد متر مکعب رسید. در این زمینه نیز شرکتهای آمریکایی به ویژه بخش شیل به پاکستان کمک کنند.
تصویر کلان
اما به نظر میرسد که اهداف سیاسی و امنیتی ترامپ که معمولا در پوشش تعرفهها دنبال میشود، در این امر نیز صدق کند، یعنی فعلا برنامه ترامپ بر گسترش روابط راهبردی با پاکستان متمرکز است که در ادامه به آن پرداخته میشود.
پاکستان در همسایگی چین و ایران، دو رقیب واشگنتن قرار دارد. در این میان، این کشور میزبان یکی از پروژههای مهم ابتکار کمربند و جاده چین، مربوط به کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CEPC) بوده که براساس برخی برآوردها تاکنون بیش از ۶۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری چینی را جذب کرده است. در سالهای اخیر، واشنگتن به طرق مختلف مانند ایجاد ناامنی در بلوچستان پاکستان به دنبال اختلال در این روند بوده است، زیرا این کریدور میتواند نفت خلیج فارس را بدون عبور از تنگه مالاکا به چین برساند که برای امنیت انرژی پکن نقش اساسی دارد.
هرچند، میزان همکاری کنونی نفتی پاکستان و واشنگتن در برابر سرمایهگذاری چینی ناچیز است اما میتواند در آینده به سایر حوزههای اقتصادی گسترش و سعی در کاهش نفوذ چین داشته باشد. یکی دیگر از انگیزههای ترامپ برای ورود به بخش انرژی پاکستان، کوتاه کردن دست روسیه از این بازار مهم است. در دسامبر سال گذشته، روسیه و پاکستان جلسات بین دولتی در مسکو برگزار و در مورد همکاری در زمینه اکتشاف و پالایش نفت و گاز در دریا رایزنی کردند.
پاکستان که با کمبود نقدینگی مواجه است، مدتهاست که قصد دارد نفت خام با تخفیف را از مسکو وارد کند. در این راستا، اولین محموله نفت خام روسیه در ژوئن ۲۰۲۳ شامل ۴۵۰۰۰ تن نفت وارد این کشور شد. روسیه از تصمیم پاکستان برای خرید نفت از این کشور استقبال کرد، زیرا این کشور در پی تحریمهای اروپایی، جستجوی خود را برای یافتن خریداران جدید افزایش داده است. در واقع، اسلامآباد در تلاش است تا نفت با تخفیف از روسیه خریداری کند تا هزینه واردات قابل توجه خود را که شامل واردات گران انرژی است، کاهش دهد.
دلیل دیگر، افزایش فشار بر هند به عنوان رقیب منطقهای اسلامآباد است. ترامپ که از دهلی بابت عضویت در بریکس ناخرسند است، به دنبال افزایش قشار بر این کشور بوده که یکی از ابزارها از طریق پاکستان خواهد بود. در واقع، مشارکت فعال هند در بریکس، ایالات متحده را نیز خشمگین کرده است. پس از اجلاس اخیر بریکس در ریودوژانیرو، رئیس جمهور ایالات متحده، کشورهای بریکس را به اعمال ۱۰ درصد تعرفه تجاری اضافی تهدید کرد. با وجود هشدارها و تهدیدهای مداوم وی، همه اعضای بریکس در تعهد خود برای تغییر نظم جهانی تک قطبی و نابرابر به رهبری ایالات متحده ثابت قدم هستند. در تلاش برای کاهش وابستگی به دلار، کشورهای بریکس متعهد به ایجاد یک ارز واحد برای تجارت درون بلوکی هستند. هند قرار است میزبان اجلاس بریکس در سال ۲۰۲۶، با وجود تهدیدها و تحریمهای ایالات متحده باشد.
علاوه بر این، افزایش اختلاف بین ایران و ایالات متحده، به همراه نماینده منطقهای آن -اسرائیل- واشنگتن را مجبور به بهبود روابط خود با اسلامآباد کرده است. دولت ترامپ به دنبال منزوی کردن ایران از طریق همکاری با کشورهای منطقه است. بنابراین، دونالد ترامپ تغییر آشکاری در سیاست خود در قبال هند و پاکستان نشان داده است. همچنین در راستای فشار بر ایران، ترامپ به دنبال کنترل بازار انرژی پاکستان و ممانعت از ورود نفت و گاز ایران به آن است، همانطور که دخالت آن مانع از اجرای پروژه خط لوله صلح شد.