
پشتپرده گسترش روابط انرژی و لجستیکی امارات و آذربایجان

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ هفته گذشته، توافقنامه مشارکت اقتصادی جامع بین آذربایجان و امارات متحده عربی امضا شد. این توافقنامه در مراسمی در ابوظبی با حضور الهام علیاف، رئیس جمهور آذربایجان و شیخ محمد بن زاید آل نهیان، رئیس جمهور امارات متحده عربی امضا شد. هدف از «توافقنامه مشارکت اقتصادی جامع بین جمهوری آذربایجان و امارات متحده عربی» تعمیق بیشتر روابط اقتصادی بین دو کشور و تقویت همکاریهای استراتژیک است.
انتظار میرود این توافقنامه فرصتهای همکاری جامعی را در زمینههایی مانند آزادسازی تجارت، افزایش همکاریهای سرمایهگذاری، توسعه پایدار، انرژی، حملونقل و اقتصاد دیجیتال ارائه دهد. این گام، توسعه راهبردی روابط بین آذربایجان و امارات متحده عربی و اهداف مشارکت اقتصادی بلندمدت طرفین را نمایان میکند. به ویژه که اخرین دور مذاکرات صلح ارمنستان و آذربایجان نیز در ابوظبی برگزار شده است.
دلایل حضور ابوظبی در اکو
علاقه روزافزون امارات متحده عربی به آذربایجان را میتوان به عنوان یک رویکرد راهبردی و چندلایه تفسیر کرد که فراتر از دیپلماسی سنتی خلیج فارس است. امارات از طریق فرآیند COP۲۸ به طور فزایندهای در دیپلماسی جهانی انرژی و آب و هوا نمایان شده است. این حضور نه فقط در مجامع زیستمحیطی، بلکه در حوزههایی مانند توسعه، زیرساختها، صنعت و ادغام انرژی نیز آغاز شده است. به طور خاص، مشارکت امارات متحده عربی در پروژههای انرژی سبز با آذربایجان در قفقاز جنوبی، حمایت آن از تلاشهای بازسازی پس از قرهباغ و علاقه آن به ابتکاراتی مانند کریدور زنگزور، نشان دهنده تلاش برای تغییر موقعیت منطقه نه فقط از نظر سیاسی، بلکه از نظر اقتصادی و فناوری نیز است.
مشارکت مستقیم سلطان احمد الجابر، وزیر صنایع و فناوری پیشرفته امارات، در اجلاس باکو در خانکندی نیز اهمیت نمادینی در مورد وضعیت قرهباغ دارد. این سفر ضمن تقویت تلاشهای آذربایجان برای مشروعیت بخشیدن به حاکمیت خود بر منطقه، همزمان جهتگیریهای سیاست خارجی به طور فزاینده متنوع امارات متحده عربی را آشکار میکند.
اگرچه سازمان همکاری اقتصادی (اکو) در ابتدا برای افزایش همکاری اقتصادی بین ایران، ترکیه و پاکستان تاسیس شد اما به تدریج به یک پلتفرم منطقهای گستردهتر، شامل کشورهایی از آسیای مرکزی، قفقاز و آسیای جنوبی، تبدیل شده است. در سالهای اخیر، این سازمان فضاهای مانور دیپلماتیک جایگزینی را برای کشورهایی که بین ابتکار کمربند و جاده چین (BRI)، اتحادیه اقتصادی اوراسیا روسیه (EAEU) و راهبرد غربی کریدور میانی درگیر هستند، ارائه داده است.
تعامل فعال امارات متحده عربی با سازمان همکاری اقتصادی (اکو) میتواند نشاندهنده گسترش استراتژیک این کشور به سمت آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی باشد. به طور خاص، عادیسازی روابط آن با ایران، تعمیق ادغام اقتصادی با ترکیه و مشارکت راهبردی انرژی با آذربایجان، نقش بالقوه امارات متحده عربی را در اکو بیش از پیش تقویت میکند. این امر نشان دهنده روند کلانی است که در آن کشورهای خلیج فارس فراتر از حوزههای نفوذ سنتی خود گسترش مییابند و محورهای جدیدی از تعامل را به سمت قلب اوراسیا شکل میدهند.
علاقه امارات متحده عربی به پروژههای بزرگی مانند کریدور زنگزور، نشاندهنده جاهطلبیهای این کشور در زمینه حملونقل و ارتباطات لجستیکی و تمایل آن برای کسب نفوذ در امتداد مسیرهای تجاری از قفقاز جنوبی تا آسیای مرکزی است. این پروژهها برای امارات ارزش راهبردی دارند، زیرا به تنوعبخشی به ارتباطات آن با چین، هند، ترکیه و اروپا کمک میکنند. به طوری که در این راستا، اخیرا با قزاقستان تفاهنامهای برای تقویت زیرساختهای این کشور در کریدور میانی را منعقد کرده است.
از همینرو به باور کارشناسان، تعامل دیپلماتیک و اقتصادی امارات در قفقاز جنوبی در دوره آینده تشدید خواهد شد. به طور خاص، احتمالا ابتکارات همکاری ملموستری با آذربایجان در زمینههایی مانند انرژی سبز، تحول دیجیتال و زیرساختها پدیدار خواهد شد. این تعاملات نمادین و فنی در منطقه قرهباغ، مشارکت استراتژیک امارات متحده عربی در محور کریدور میانه را بیش از پیش تثبیت خواهد کرد.
باید توجه داشت که رقابت در قفقاز جنوبی دیگر محدود به حوزههای نظامی و امنیتی نیست، بلکه به طور فزایندهای به حوزههایی مانند اقتصاد، انرژی سبز، اتصال زیرساختها و تحول دیجیتال گسترش مییابد. مشارکت مستقیم بازیگران فرامنطقهای مانند امارات متحده عربی، ظرفیت منطقه را برای ادغام اقتصادی جهانی افزایش میدهد و همزمان یک عرصه دیپلماتیک چندلایه ایجاد میکند.
بنابراین انتظار میرود در دوره آتی، امارات در مسیرهای حملونقل ترانس قفقاز، به ویژه کریدور ادعایی زنگزور، سرمایهگذاری کرده و همکاری نهادینهتری با سازمان کشورهای ترک (OTS) دنبال کند و از نظر فنی در تلاشهای بازسازی قرهباغ مشارکت داشته باشد. این تحولات احتمالا نشاندهنده مرحله جدیدی باشد که در آن کشورهای خلیج فارس به طور فزایندهای از درآمدهای انرژی خود به عنوان ابزاری برای نفوذ دیپلماتیک در سراسر آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی استفاده میکنند.
مشارکت در انرژی سبز
انتخاب آذربایجان برای سرمایهگذاری در منابع انرژی تجدیدپذیر نیز به نفع روابط دو کشور بوده است. این کشور قصد دارد این انرژی را عمدتا از منابع تجدیدپذیر برای صادرات تولید کند. آذربایجان همچنین قصد دارد تا سال ۲۰۳۰، تقریبا ۳۰ درصد از تقاضای انرژی خود را از منابع تجدیدپذیر تأمین کند. اگرچه امارات از نظر سوختهای فسیلی ثروتمند است اما منابع انرژی جایگزین را در اولویت قرار داده و انتظار دارد ۵۴ میلیارد دلار در این زمینه سرمایهگذاری کند. از سوی دیگر، آذربایجان پس از آزادسازی سرزمینهای خود، سرمایهگذاری خود را در این بخش افزایش داده است. زیرا مناطق آزاد شده آذربایجان و بقیه کشور هر دو از نظر انرژی الکتریکی تولید شده توسط منابع بادی، خورشیدی و آبی غنی هستند. یکی از عناصر کلیدی تفاهمنامهای که بین آذربایجان و اتحادیه اروپا در بخش انرژی در ژوئیه ۲۰۲۲ به توافق رسید، توسعه منابع انرژی تجدیدپذیر بود. سپس آذربایجان توافقنامههایی را برای صادرات برق به ترکیه، گرجستان، رومانی و مجارستان امضا کرد.
کریدور انرژی سبز خزر-دریای سیاه-اروپا از پروژههای منطقهای بوده که آذربایجان آغاز کرده است. هدف از این ابتکار، افزایش امنیت انرژی، تقویت ادغام اقتصادی منطقهای و توسعه زیرساختهای انرژی تجدیدپذیر است. هدف این پروژه ایجاد سرمایهگذاریهای مشترک بین سیستمهای انرژی برای مدیریت و ادغام موثر انرژیهای تجدیدپذیر است. این ابتکار شامل آذربایجان، گرجستان، مجارستان و رومانی خواهد بود. اهداف این کریدور کاهش انتشار گازهای گلخانهای (GHG)، ارتقای ثبات منطقهای، تحریک توسعه اقتصادی و کمک به اتحادیه اروپا در دستیابی به اهداف سیاست انرژی تجدیدپذیر آن است.
در این راستا، پروژههای آغاز شده توسط شرکت «مصدر» در آذربایجان، پیشگامی امارات در انرژیهای تجدیدپذیر را آشکار میکند و ظرفیت سرمایهگذاریهای راهبردی برای ایجاد مزایای زیستمحیطی قابل توجه را نشان میدهد. همچنین، این پروژهها با اهداف ملی هر دو کشور برای گذار از سوختهای فسیلی به انرژیهای تجدیدپذیر (در مورد آذربایجان) و حمایت از گذارهای انرژی (در مورد امارات) همسو هستند و به تلاشهای جهانی برای مبارزه با تغییرات اقلیمی کمک میکنند.
اهداف ژئوپلیتیکی
آذربایجان ضمن ارتقا همکاری با جهان غرب، به همان اندازه به شرکای خود در خلیج فارس نیز توجه ویژه دارد. از سوی دیگر، امارات یک مقصد کلیدی جدید برای صادرکنندگان و تولیدکنندگان آذری است که به دنبال دستیابی به بازارهای جدید منطقهای هستند. برای مثال، امارات متحده عربی عضو توافقنامه منطقه آزاد تجاری بزرگ عربی (GAFTA) است که به این کشور دسترسی آزاد تجاری به بازارهای عربستان سعودی، کویت، بحرین، قطر، عمان، اردن، مصر، عراق، لبنان، مراکش، تونس، فلسطین، سوریه، لیبی و یمن را میدهد. در چارچوب شورای همکاری خلیج فارس (GCC) نیز امارات متحده عربی توافقنامههای تجارت آزاد با نیوزیلند، سنگاپور و کشورهای EFTA امضا کرده است. در حال حاضر مذاکرات با چندین کشور و گروه تجاری، از جمله اتحادیه اروپا، ژاپن، چین، کره، استرالیا، پاکستان، هند، ترکیه و کشورهای عضو مرکوسور همچون آرژانتین، برزیل، پاراگوئه و اروگوئه در حال انجام است.
آذربایجان همچنین با بندر باکو در دریای خزر، یک مرکز حملونقل کلیدی بوده که قادر است کالاها را از اروپا، قفقاز و ترکیه از طریق کریدور شمال-جنوب و مستقیما از طریق شبکه جادهای و ریلی ایران به بنادر جنوبی خلیج فارس به امارات متحده عربی ارسال کند. دسترسی به بازار خلیج فارس برای صادرکنندگان آذری از این طریق تسهیل میشود. در واقع، اتصال دو کشور از طریق ایران میتواند کریدور شارجه-بندرعباس-باکو را راهاندازی کند که برای تجارت دو منطقه خزر و خلیج فارس از اهمیت بالایی برخوردار است. البته، نباید از رویکرد ابوظبی برای تضعیف نقش اقتصادی ایران غافل شد که این موضوع در حمایت از کریدور میانی و هم اکنون زنگزور بیشتر نمایان میشود. در واقع، روی دیگر سکه نفوذ ابوظبی در قفقاز مقابله با نقوذ ایران در این منطقه راهبردی است.