
شرق، راهبرد ایران

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ در روزهایی که دشمنی آمریکا علیه ایران ملموستر از هر زمان دیگری شده و از هر طریقی برای تحت فشار قرار دادن ایران استفاده میکند، نیاز به برقراری ارتباط با کشورهای بلوک شرق بیش از پیش احساس میشود. کشورهای غربی در هر زمان و شرایطی، دشمنی خود با ایران را ثابت کردهاند و اتحادیه اروپا نیز تحریمهای مختلفی را علیه شرکتها، افراد و... اعمال کرده است. در نتیجه واضح است که برقراری ارتباط با کشورهای بلوک شرق و قطع امید از کشورهای غربی، راهکار بهتری محسوب میشود.
چین به عنوان دومین اقتصاد جهان، در سالهای اخیر همکاری نسبتا خوبی را با ایران داشته است. همچنین علاوه بر تجربه همکاریهای اقتصادی، ظرفیتهای خوبی نیز برای گسترش ارتباط در زمینههای مختلف اقتصادی دارد.
در حال حاضر مقصد بیش از ۹۰ درصد صادرات نفت ایران، چین است؛ به طوری که میزان صادرات نفت در نیمه اول ۲۰۲۵ به ۱.۷ میلیون بشکه در روز رسید. با وجود اینکه ایران در صادرات نفت خود تخفیفی را نیز در نظر گرفته اما اینکه چین در روزهای سخت تحریمی ایران، خرید نفت را متوقف نکرد، نکته مثبتی است که به ایران در گذراندن این دوره کمک زیادی کرد. در نتیجه تجربههای موجود از همکاری ایران و چین، نمونههای نسبتا موفقی ارزیابی میشود.
ظرفیتهای همکاری ایران و چین
ایران به دلیل داشتن موقعیت ژئوپلیتیکی و دسترسی به بازارهای اوراسیا، داشتن منابع طبیعی غنی مانند نفت و گاز (دومین ذخایر گاز جهان و چهارمین ذخایر نفت)، فرصتهای بینظیری برای همکاری با چین دارد. همچنین حوزه فناوری و کشاورزی نیز از جمله زمینههایی محسوب میشود که ایران و چین میتوانند پروژههای همکاری تعریف کنند.
ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی که دارد، میتواند به هاب ترانزیتی اوراسیا تبدیل شود؛ با تبدیل شدن ایران به هاب ترانزیتی اوراسیا، علاوه بر استحکام جایگاه اقتصادی و سیاسی ایران در منطقه، درآمد ایران از ترانزیت افزایش خواهد یافت و موقعیتهای شغلی فراوانی نیز ایجاد خواهد شد که در روند رشد اقتصادی تاثیر زیادی دارد.
همکاری ایران و چین در حوزه بازارهای اوراسیا، بر پایه ابتکار کمربند و جاده (BRI) چین و توافق جامع ۲۵ ساله بنا شده که ایران را به عنوان هاب ترانزیتی کلیدی در اوراسیا قرار میدهد. این همکاری، از طریق سازمانهایی مانند اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) و سازمان همکاری شانگهای (SCO) تقویت شده است. چین با توافق تجاری با EAEU و سرمایهگذاریهای کلان، بازارهای ۱۸۳ میلیون نفری اوراسیا را هدف قرار داده و ایران را به عنوان دروازه ورود به خلیج فارس و جنوب آسیا میبیند.
این همکاری برای ایران دستاوردهای مختلفی از جمله تنوعبخشی به بازارها و دور زدن تحریمها از طریق کریدور شمال-جنوب، جذب سرمایهگذاری چینی در زیرساختهای ریلی و بنادر مانند اتصال چابهار به اوراسیا، برای افزایش ترانزیت و دسترسی به بازار ۳۰۰ میلیون نفری CIS و بریکس، با صادرات محصولات دانشبنیان و کشاورزی و کاهش وابستگی به نفت دارد.
همکاری ایران و چین در حوزه انرژی، بر پایه توافق جامع ۲۵ ساله بنا شده که سرمایهگذاری ۳۰۰-۴۰۰ میلیارد دلاری چین در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی ایران را پیشبینی میکند. این همکاری با تمرکز بر تامین انرژی پایدار چین و توسعه زیرساختهای ایران، در سال ۲۰۲۵ گسترش یافته و شامل قراردادهای جاری مانند پروژه ۱۵۰۰ مگاواتی برق و بسته ۶۰۰ میلیون دلاری میشود. در نتیجه حوزه انرژی نیز از ظرفیتهای بالایی برای سرمایهگذاری و افزایش تعاملات برخوردار است.
در توافق جامع ۲۵ ساله در بخش فناوری، چین با سرمایهگذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری، انتقال دانش در زمینههای هوش مصنوعی (AI)، اینترنت اشیا (IoT) و انرژیهای تجدیدپذیر را هدف قرار داده است. ایران میتواند از فناوریهای چینی مانند سیستمهای هوشمند شبکه برق (با ظرفیت ۱۲۰ گیگاوات تا ۲۰۲۵) و پلتفرمهای ۵G هوآوی بهره ببرد.
در بخش کشاورزی نیز چین به عنوان بزرگترین بازار مصرف (۱.۴ میلیارد نفر) فرصت صادرات محصولات ایرانی مانند پسته، زعفران و میوههای خشک را فراهم میکند. ایران میتواند از فناوریهای کشاورزی هوشمند چینی مانند پهپادهای کشاورزی و سیستمهای آبیاری دقیق برای افزایش بهرهوری ۳۰ درصدی در زمینهای زراعی استفاده کند.
در شرایطی که غرب با تحریمهای گسترده، از جمله محدودیتهای بانکی و تجاری، دشمنی خود را با ایران به اثبات رسانده، همکاری با بلوک شرق، به ویژه چین، به عنوان راهکاری استراتژیک برای خنثیسازی این فشارها و تقویت اقتصاد ایران محسوب میشود. این شراکت، با جذب سرمایهگذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری چین در انرژی، فناوریهای پیشرفته مانند هوش مصنوعی و ۵G و توسعه کشاورزی هوشمند، فرصتهایی برای تنوعبخشی به اقتصاد، افزایش صادرات غیرنفتی (مانند پسته و زعفران به بازار ۱.۴ میلیارد نفری چین) و دسترسی به بازارهای ۳۰۰ میلیون نفری اوراسیا و بریکس فراهم میکند.
تبدیل ایران به هاب ترانزیتی کریدور شمال-جنوب، رشد درآمد ترانزیتی تا ۲۰ میلیون تن سالانه و ایجاد فرصتهای شغلی از دیگر دستاوردها است. با این حال، موفقیت این همکاری نیازمند مدیریت چالشهایی مانند موانع بانکی، هماهنگی فرهنگی و تقویت دیپلماسی در SCO و EAEU است. در نهایت، این شراکت میتواند اقتصاد ایران را از وابستگی به نفت رها کرده، GDP را تا ۵ درصد سالانه افزایش داده و جایگاه ایران را به عنوان قدرت اقتصادی منطقهای تثبیت کند.