
پیامدهای راهبردی اتصال بانکی ایران و روسیه

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ دیدگاه تهران در سالهای اخیر، تقویت روابط اقتصادی با روسیه به منظور مقابله با فشار اقتصادی واشنگتن و همچنین بهرهگیری از پویاییهای جدید ژئواکونومیکی در اوراسیا بود.
تجارت دوجانبه ایران و روسیه طی دو سال گذشته دو برابر شده و از ۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۹ به بیش از ۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳ رسیده است. این در حالی بوده که ارزش صادرات ایران به روسیه برای اولین بار از یک میلیارد دلار عبور کرد. این رشد چشمگیر پس از آن اتفاق میافتد که ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) در اکتبر ۲۰۱۹ توافقنامه تجارت ترجیحی سه سالهای را اجرا میکند که براساس آن در این دوره، دو طرف باید شرایط دستیابی به یک طرح تجارت آزاد کامل را بپذیرند.
در این میان، بیش از ۵۰ درصد از کل تجارت دوجانبه از طریق ارزهای ملی انجام میشود، زیرا هر دو کشور به دنبال شکستن سلطه دلار در تجارت و امور مالی هستند. هرچند ارتباط موسسات مالی ایرانی از نوامبر ۲۰۱۸ با سوئیفت مستقر در بروکسل قطع شده اما روابط تجاری ایران با روسیه و کشورهای عضو EAEU از طریق سیستم پیامرسانی مالی جایگزین روسیه به نام SPFS یا سیستم انتقال مالی بلامانع مانده است. موفقیت چنین مکانیزمهای مالی و بانکی بسیار مهم تلقی میشود، زیرا تحریمهای غربی میتوانند از طریق مشارکت با قدرتهای غیرغربی بیاثر شوند.
اتصال شبکه بانکی تهران و مسکو
در مواجهه با محدودیتهای شدید تحریمهای غرب علیه اقتصاد روسیه و ایران، دو کشور در اقدامی با هدف تقویت همکاریهای مالی و تسهیل عملیات مشترک بانکی، سیستمهای بانکی خود یعنی میر و شتاب را به هم مرتبط کردند. این اقدام واکنشهای گستردهای را در مورد امکانسنجی و تاثیر آن بر سیستم مالی جهانی برانگیخت و یکی از تاثیرگذارترین تلاشهای آنها برای دور زدن تحریمهای اعمالشده علیه دو کشور است. در نتیجه استفاده از کارت بانکهای ایرانی برای پرداخت در فروشگاههای روسیه به زودی امکان پذیر میشود.
تحریمهای غرب علیه ایران و روسیه، دسترسی آنها به سیستمهای مالی جهانی را محدود کرده است. در سال ۲۰۱۸، سیستم سوئیفت استفاده بانکهای ایرانی از خدمات آن را پس از بازگشت تحریمهای آمریکا مسدود کرد. سوئیفت که شریان اصلی نقلوانتقالات بانکی بینالمللی به حساب میآید، شبکهای بوده که بیش از ۱۱ هزار موسسه مالی در سراسر جهان از آن استفاده میکنند و محروم کردن هر کشوری از دسترسی به آن به معنای منزوی کردن تقریبا کامل مالی آن محسوب میشود. از همینرو، چنین تصمیمی، ایران و روسیه را بر آن داشت تا به دنبال جایگزینهایی برای مقابله با این انزوا باشند.
این پروژه بر ایجاد کانالی جایگزین برای تبادل پیامهای مالی و انجام تراکنشهای بانکی متمرکز بوده که به ایرانیان امکان استفاده از کارتهای بانکی در داخل روسیه و بالعکس را میدهد. در نتیجه، دو کشور استفاده از دلار آمریکا را در معاملات دوجانبه خود به طور کامل حذف میکنند.
فاز بعدی این پروژه شامل امکان استفاده دارندگان کارتهای بانکی روسیه در داخل ایران است. گزارشها حاکی از امکان گسترش این سیستم به کشورهای دیگر مانند عراق، افغانستان و ترکیه بوده که نشاندهنده اهداف راهبردی دو کشور برای استفاده از آنها است، زیرا با گسترش دامنه این پروژه، شرکای جدیدی به آنها ملحق خواهند شد. اگرچه این پیوند مالی ممکن است که مزایایی برای هر دو کشور داشته باشد اما تاثیر آن احتمالا با توجه به ماهیت اقتصادی آنها، محدود باشد. این به آن دلیل بوده که مبادلات تجاری ایران و روسیه مطلوب نیست و شباهت اقتصادی دو کشور شانس یکپارچگی اقتصادی را کاهش میدهد.
روابط ایران و روسیه از سال ۲۰۲۲، به دلیل فشار فزاینده اعمال شده از سوی غرب بر هر دو کشور، شاهد توسعه چشمگیری بود. در این میان، روابط سیاسی و اقتصادی بین دو کشور، به ویژه از زمان آغاز تحریمهای روسیه تقویت شده، زیرا به دنبال تقویت شراکت با کشورهای مشمول تحریم بود. البته این اتحاد کاملا جدید نیست اما در چندین زمینه مانند حملونقل و انرژی شتاب بیشتری به دست آورد. این مساله به آن دلیل بوده که روسیه و ایران از طریق این اقدام، گام جدی در راستای ارسال پیام روشن در مورد توانایی خود برای یافتن راه حلهای مستقل برای مقابله با چالشهای بینالمللی برداشتهاند.
از همینرو در غرب، این اقدام نگرانیهایی را در مورد تاثیر بالقوه آن بر اثربخشی تحریمها ایجاد کرده و کارشناسان خواستار اقدامات تنبیهی شدیدتر برای سیستمها و بانکهای درگیر در این پروژه هستند. ریچارد گلدبرگ، مشاور ارشد بنیاد دفاع از دموکراسیها معتقد است که اعمال تحریمهای شدید علیه کشورهای خواستار الحاق به آن، میتواند راهکار مناسبی باشد و در عین حال دامنه فشار اقتصادی بر ایران و روسیه را گسترش دهد.
چالشهای پیش روی ارتباط دوجانبه
اگرچه این همکاری به عنوان گامی جسورانه محسوب میشود اما چالشهای عمدهای وجود دارد که برجستهترین آنها انزوای اقتصادی است. اقتصاد ایران و روسیه به صادرات خاصی مانند نفت و گاز وابسته است که ایجاد یک شبکه اقتصادی در مقیاس بزرگ را دشوار میکند.
علاوه بر این، عدم اعتماد متقابل یکی از چالشهای این همکاری است، زیرا روابط دو کشور همیشه در سطح عالی نبوده و این امر مانع اجرای پروژههای مشترک بلندمدت میشود. همچنین به این امر محدودیتهای زیرساختی اضافه میشود، زیرا ایجاد جایگزینهای موثر برای سیستمهایی مانند سوئیفت نیازمند سرمایهگذاریهای عظیم و زمان طولانی است. با این وجود احتمال گسترش و موفقیت آن بیشتر از عدم موفقیت خواهد بود.
به نظر میرسد که پروژه کنونی فقط آغاز همکاریهای گستردهتر بین ایران و روسیه باشد و در صورت موفقیت فاز اول، ممکن است که کشورهای دیگری را که به دنبال جایگزینهایی برای سیستمهای مالی غربی هستند، در بر گیرد. از سوی دیگر، موفقیت این پروژه بستگی به این دارد که کشورهای غربی، چگونه به این چالش پاسخ دهند و ایران و روسیه تا چه حد بتوانند کشورهای دیگر را برای پیوستن به سیستم مالی جدید خود جذب کنند.
بسیاری از کارشناسان پیوند سیستمهای بانکی ایران و روسیه را گامی تاکتیکی برای کاهش اثرات تحریمها میدانند اما ممکن است از یک تغییر اساسی در سیستم مالی جهانی کوتاهی کند. با ادامه فشار غرب، این پروژه همچنان در معرض آزمایش خواهد بود و موفقیت آن به انعطافپذیری دو کشور در مواجهه با چالشها و ایجاد مشارکتهای جدید بستگی دارد.
نوآوری مالی و چشم انداز آینده
علاوه بر ارتباطات سنتی بانکی و توافق اخیر بین بانکی، ایران و روسیه همچنان در حال بررسی روشهای تسویه جدید، از جمله توسعه ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) و داراییهای مالی دیجیتال هستند که گام جدی در راستای دلارزدایی از تجارت دوجانبه است. باید توجه داشت که ارتباط شبکه بانکی ایران و روسیه نقطه عطفی در روند دلارزدایی و تلاشی فعال برای همکاری اقتصادی محسوب میشود. این حرکت نه تنها نشاندهنده تعدیل سیاستهای مالی دو کشور بوده، بلکه نشاندهنده راهبرد جدیدی برای اتحاد دو کشور برای نزدیکی اقتصادی و سیاسی در مقابل فشارهای خارجی است.
این همکاری نشاندهنده عزم و سرعت عمل هر دو کشور در زمینه مالی است. در مرحله اول، شهروندان ایرانی میتوانند موجودی روبل را از طریق کارتهای بانکی ایرانی در دستگاههای خودپرداز روسیه برداشت کنند. در آینده، فاز دوم تا قبل از پایان سال تکمیل خواهد شد. این ایده ارتباط مالی، بدیهی بوده که گزینه جدیدی برای دو کشور برای نجات و همکاری در هنگام مواجهه با تحریمهای غرب خواهد بود.
در همین راستا برخی کارشناسان میگویند: «با اتصال شبکههای پرداخت ملی دو کشور، موانع پرداخت الکترونیکی از بین میروند و راه برای عصر جدیدی از همکاریهای اقتصادی هموار میشود.»
برای اکثر ناظران، اتحاد ایران و روسیه نه تنها اهمیت اقتصادی گستردهای دارد، بلکه ممکن است پیامدهای ژئوپلیتیکی مهمی نیز داشته باشد. در آینده، با مشارکت بیشتر کشورها در این فرآیند یکپارچگی اقتصادی، سیستم مالی بینالمللی احتمالا دستخوش تغییرات اساسی شود.
به طور خلاصه، توسعه آینده به این امر بستگی دارد که چگونه کشورهای نوظهور، تعادلی بین همکاری و توسعه در یک محیط پیچیده بینالمللی پیدا کنند. به عنوان بخش مهمی از این روند نوظهور، همکاری ایران و روسیه به محرک یکپارچگی اقتصادی منطقهای تبدیل شده و تاثیر بالقوهای بر تغییر شکل نظم مالی جهانی خواهد داشت.