خسارت خاموشیها به کشاورزی بیشتر از صنایع/لزوم حفاظت از امنیت غذایی
به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ قطعی مکرر برق طی سالهای اخیر، به بحرانی فراگیر در بخشهای مختلف کشور تبدیل شده است. این خاموشیها که از صنایع آغاز شد و سپس به بخش خانگی رسید، اکنون فراتر هم رفته و بخش کشاورزی را نیز در بر گرفته است. این اتفاق نه فقط نارضایتی خانوار را به همراه داشته، بلکه مشکلات جدی برای تولیدکنندگان ایجاده کرده و اکنون نیز در صدد به خطر انداختن امنیت غذایی کشور است.
یکی از اصلیترین مشکلات ناشی از خاموشیها، تاثیر مستقیم بر عملکرد چاههای کشاورزی است، چراکه بسیاری از این چاهها در کشور به شبکه برق روستایی متصل بوده و فاقد پست مستقل برق فشار قوی هستند.
از همینرو هرگونه قطعی برق در روستاها، موجب خاموشی چاههای کشاورزی نیز خواهد شد. اکنون اما قطعی برق در تابستان و تداوم آن در حال حاضر، به کشت پاییزی محصولات استراتژیکی نظیر گندم، جو، کلزا و چغندر قند آسیب وارد کرده و تولید آنها را با مشکلات جدی روبهرو ساخته است.
قطعیهای ۵ ساعته مخصوص چاههای کشاورزی
بررسیها نشان میدهد که باوجود قطع برق چاههای کشاورزی در زمان قطع برق روستاها، برق این چاهها روزانه به مدت ۵ ساعت (۱۶ تا ۲۱) نیز قطع میشود؛ از همینرو به دلیل عدم برنامهریزی دقیق در خاموشیهای شبکه برق روستایی، ساعات قطعی برق چاهها در عمل بیش از ۵ ساعت بوده و به ۷ تا ۸ ساعت میرسد.
در همین راستا نیز قاسم پیشهور، رئیس اتاق اصناف کشاورزی مدعی شده که وضعیت خاموشیها، باعث کاهش ۳۰ درصدی تولید محصولات پاییزی شد. برخی کشاورزان حتی موفق به انجام کشت نشدهاند و در صورت انجام کشت نیز محصولات آنها دچار آسیبهای جدی شده است.
آسیبهای فنی قطعی برق که به کشاورزان وارد کرد
به گفته کشاورزان قطعیهای مکرر برق نه فقط تولید محصولات کشاورزی را کاهش داده، بلکه تجهیزات فنی چاههای کشاورزی را نیز با آسیبهای جدی مواجه کرده است. قطع و وصل مکرر برق موجب بالا و پایین رفتن سطح آب در چاهها میشود و این تغییرات، ریزش چاهها و خرابی تجهیزات فنی را به همراه دارد. تعمیر این تجهیزات بسیار زمانبر و پرهزینه بوده و کشاورزان اغلب قادر به تامین هزینههای آن نیستند.
چاههای کشاورزی در ایران، به طور متوسط ۱۰۰ متر عمق دارند و هرگونه اختلال در عملکرد آنها، خسارتهای مالی سنگینی برای کشاورزان به همراه دارد.
عدم ارائه سوختهای فسیلی به جای برق
یکی دیگر از مشکلات اساسی که کشاورزان در این مقطع زمانی با مواجه هستند، عدم امکان استفاده از سوختهای فسیلی برای راهاندازی چاهها است. در واقع پس از برقی شدن چاههای کشاورزی، سهمیه سوخت به کشاورزان تعلق نمیگیرد و تغییر سیستم چاهها به سوخت، مستلزم سرمایهگذاری مجدد و هزینههای گزاف خواهد بود.
البته این در حالی بوده که بر اساس قانون، دولت موظف به تامین برق چاههای کشاورزی است اما این تعهد به طور کامل اجرایی نشده است.
تفاوت خسارات وارد شده به بخش کشاورزی و صنعت
قطعی برق در بخش کشاورزی، خساراتی به مراتب جدیتر از صنعت به دنبال خواهد داشت. در حالی که صنعت میتواند با افزایش تیراژ تولید در ماههای بعد، زیان ناشی از خاموشیها را جبران کند اما کشاورزی به دلیل زمانبندی خاص کشت، چنین امکانی را ندارد.
از دست رفتن کشت پاییزی به معنای از دست رفتن یک سال کامل زراعی خواهد بود و به گفته کارشناسان بخش کشاورزی، اگر کشاورزان نتوانند کلزا یا گندم را در فصل مناسب کشت کنند، باید تا دوره زراعی بعدی صبر کرده و این مساله نه فقط معیشت کشاورزان را با خطر جدی مواجه میکند، بلکه امنیت غذایی را نیز با چالش روبهرو میکند.
خاموشیها و بحران امنیت غذایی
یکی دیگر از اتفاقاتی که خاموشیها برای امنیت غذایی به همراه دارند، آسیب به ذخایر موجود خواهد بود. در واقع قطعی برق سردخانهها، ذخایر مواد غذایی را در معرض نابودی قرار میدهد و خسارات سنگینی به زنجیره تامین غذا وارد میکند؛ به طوری که مستقیما امنیت غذایی کشور را تهدید و معیشت مردم را نیز با چالش مواجه خواهد کرد.
نیاز به اقدامات فوری و راهکارهای پایدار
برای مدیریت این بحران، ضروری استرذدولت مستقیما به این مساله ورود کرده و اقدامات فوری و موثری انجام دهد. در ادامه به برخی از این راهکارها اشاره شده است.
سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر: تامین برق پایدار از منابعی مانند انرژی خورشیدی و بادی میتواند وابستگی بخش کشاورزی به شبکه برق را کاهش دهد.
ایجاد زیرساختهای مستقل برق: تجهیز چاههای کشاورزی به پستهای برق مستقل میتواند خاموشیهای ناگهانی را کاهش دهد.
حمایت از کشاورزان: پرداخت خسارات ناشی از قطعی برق و تامین تجهیزات جایگزین، اقدامی ضروری برای کاهش فشار بر کشاورزان تلقی میشود.
برنامهریزی برای مدیریت منابع: دولت باید با تدوین برنامههای دقیق، منابع آب و برق را به صورت بهینه مدیریت کرده و مانع از اتلاف آنها شود.
این بحران اگر بهدرستی مدیریت نشود، پیامدهای جبرانناپذیری برای امنیت غذایی و اقتصاد کشور خواهد داشت.