جزییات افزایش ۹۰ درصدی حقوق بازنشستگان
به گزارش اقتصاد معاصر؛ بازنشستگان تامین اجتماعی، در وضعیتی دشوار به سر میبرند و امید چندانی به اجرای متناسبسازی در این صندوق ندارند. ضمن اینکه نگرانی بابت سرنوشت شرکتهای زیرمجموعه این صندوق بالا گرفته و مدیران تامین اجتماعی و شستا خبر از فروش تعدادی از این شرکتها دادهاند. حالا نکته اینجاست که با وجود همه این معضلات آیا قرار است بنگاههایی که جزو سرمایه تاریخی کارگران هستند، به سادگی و بدون شفافیت و ارائه اعداد و آمار اقناعبخش به فروش برسد؟!
«خسرو رنجبری» فعال صنفی بازنشستگان تامین اجتماعی به تشریح دغدغههای مستمریبیگران این صندوق میپردازد و میگوید: به تغییر رویه پرداخت حقوقها معترض است. به این دلیل که حقوق بگیران در این قشر، یک سوم خط فقر حقوق میگیرند و نباید تاخیری در دریافت مستمری خود داشته باشند.
وی معتقد است، اگر مدیران مربوطه توان تامین منابع مالی برای پرداخت به موقعِ حقوق بازنشستگان را ندارند استعفا بدهند و افراد توانمندتر جایگزین شوند.
او با بیان اینکه بازنشستگان از همه سو تحت فشار هستند؛ اضافه میکند: اگر مدیران تامین اجتماعی توان تامین به موقعِ منابع برای پرداخت حقوق بازنشستگان را ندارند، لطف بفرمایند به بانک رفاه کارگران که متعلق به سازمان تامین اجتماعی است دستور بدهند تا جرائم وام بازنشستگان به واسطه تاخیر پرداخت مستمری لغو شود، این حداقل کاری است که میتوانند انجام دهند.
رنجبری تصریح میکند: «با وجود گذشت پنج ماه از سال و تامین منابع مالی همسانسازی از طریق افزایش یک درصدیِ مالیات بر ارزش افزوده که تقریباً به همه کالاها و خدمات تعلق میگیرد و مرتب به صندوق دولت واریز میشود، هنوز خبری از همسانسازی برای بازنشستگان تامین اجتماعی نیست. سوال اینجاست چرا این قانون اجرایی نمیشود و چرا بارها اعلام کردهاند بازنشستگان کارگری باید این یک درصد را بپردازند، اما منابع حاصل از آن فقط برای بازنشستگان دولت است؟»
به گفته وی، بینصیب گذاشتن بازنشستگان تامین اجتماعی از منابع همسانسازی یک ظلم بزرگ است، ما مالیات میدهیم، اما پول آن خرج دیگران میشود!
«احتمال فروش شرکتهای شستا، نگرانی دیگر بازنشستگان کارگریست» رنجبری با بیان این جمله میافزاید: طبق فرمایش جناب آقای عارف نوروزی مدیر عامل شستا، قرار است ۵۸ شرکت کمسود به فروش گذاشته شود. چند سوال در این رابطه مطرح میشود؛ میزان سودآوری شرکتهای شستا و این ۵۸ شرکت و بیلان مالی آنها چقدر و چگونه است. چرا گزارش مالیِ دقیق و شفاف به صاحبان اصلی آنها یعنی کارگران شاغل و بازنشسته ارائه نمیدهند. چرا این شرکتهای ادعایی سودده نیستند؛ آیا وقتی آنها را از دولت تحویل گرفتند زیانده بودند؛ اگر اینگونه است، چرا آنها را در عوض مطالبات خود قبول کردند؟
او ادامه میدهد: نحوه فروش این ۵۸ شرکت چگونه است، با چه قیمتی و طی چه مکانیسمی قرار است به فروش برسند و پول فروش این ۵۸ شرکت را کجا قرار است هزینه کنند؟
این فعال صنفی بازنشستگان اضافه میکند: چرا زمانی که شرکت زیاندیده و متضرر هپکو خریداری و یا تهاتر شد و یا شرکتهای اینچنینی را به جای بدهی دولت تهاتر کردند، در مورد تزریق نقدینگی در آنها اطلاعرسانی نشد؛ آیا امثال این شرکتها با تزریق پول بیمهشدگان به سوددهی رسیدند و حالا قرار است دوباره به ثمن بخس به فروش برسند؟
او با تاکید بر اینکه «باید پرسید قصد مدیران از دست اندازی به اموال سازمان تامین اجتماعی که بین نسلی و متعلق به تمام کارگران و بازنشستگان است، چیست» تصریح میکند: با این تصمیمات نابخردانه، مطمئناً سازمان تامین اجتماعی به سمت ورشکستگی میرود؛ مگر سود شرکتهای شستا نباید نصیب بیمهشدگان شود؛ به راستی از کجا و با کدامین منابع مالی میتوانند پرداختِ مستمری بازنشستگان را تامین اعتبار کنند؟!/ ایلنا