
سایه کاهش تولید گندم روی امنیت غذایی کشور؛ وزارت جهاد دست بجنباند

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ در کشوری که نان همچنان اصلیترین و در بسیاری موارد تنها منبع تامین انرژی و تغذیه بخش بزرگی از جمعیت، به ویژه دهکهای پایین درآمدی به شمار میرود، بررسی زنجیره تولید گندم تا پخت نان، نه فقط یک دغدغه اقتصادی، بلکه مسالهای راهبردی در حوزه امنیت غذایی محسوب میشود.
اهمیت این موضوع در شرایطی دوچندان میشود که سرانه مصرف نان در ایران بیش از دو برابر میانگین جهانی است. این بدان معناست که وابستگی سفره مردم به این ماده غذایی بسیار شدید بوده و نقش مهمی در پایداری اجتماعی و روانی جامعه دارد.
سیاست خرید تضمینی؛ حمایت و ناکارآمدی
سیاست خرید تضمینی گندم که هر ساله از سوی دولت با هدف حمایت از تولید داخلی اجرا میشود، به عنوان ابزاری کلیدی در تامین ذخایر استراتژیک گندم کشور است. با این حال، این سیاست در عمل با چالشهایی روبهرو بوده که کارآمدی آن را زیر سوال میبرد.
یکی از مهمترین انتقادات کشاورزان، پایین بودن نرخ مصوب خرید تضمینی در مقایسه با هزینههای واقعی تولید است. افزایش قیمت نهادههای کشاورزی، سوخت، دستمزد کارگر، بذر و کود، سودآوری کشت گندم را به شدت کاهش داده و موجب شده تا بسیاری از کشاورزان از این مسیر اقتصادی دلسرد شوند.
افزون بر این، تاخیرهای طولانیمدت در پرداخت مطالبات گندمکاران، نه فقط فشار مالی مضاعفی بر دوش آنان وارد میکند، بلکه سرمایه در گردش مورد نیاز برای ادامه فعالیتهای زراعی را نیز مختل میسازد.
در نتیجه، برخی کشاورزان ترجیح میدهند محصول خود را در بازار آزاد و حتی به شکل قاچاق به کشورهای همسایه بفروشند؛ اقدامی که میتواند امنیت غذایی ملی را به طور مستقیم تحت تاثیر قرار دهد.
بحران در آغاز زنجیره؛ کشاورز تنها مانده است
نقش کشاورز در زنجیره امنیت غذایی کشور، نقشی بنیادین و غیرقابل جایگزین است اما در عمل، کشاورزان با مجموعهای از بحرانهای مزمن و ساختاری دستوپنجه نرم میکنند. نبود بیمه موثر، کمبود زیرساختهای آبیاری نوین، فرسودگی ماشینآلات کشاورزی، نوسانات اقلیمی، خشکسالیهای پیدرپی و نبود سیاستهای حمایتی پایدار، نه فقط بهرهوری را کاهش داده، بلکه رغبت به تداوم فعالیت کشاورزی را در نسل جوان به شدت کاهش داده است.
ادامه این روند، میتواند آینده کشاورزی و امنیت غذایی کشور را تحتالشعاع قرار دهد. سیاستگذاران اگر خواهان استمرار تولید داخلی گندم و کاهش وابستگی به واردات هستند، باید بسترهای حمایتی واقعی، پایدار و کارآمد برای فعالان این حوزه فراهم آورند.
سایه کاهش تولید گندم بر سر کشور
شنیدهها و گزارشهای میدانی حاکی از آن است که تولید گندم در سال زراعی جاری با کاهش چشمگیری نسبت به سال گذشته مواجه خواهد شد؛ موضوعی که میتواند زنجیره تامین نان کشور را با اختلال جدی مواجه کند. کارشناسان دلایل متعددی را برای این کاهش برمیشمارند؛ از جمله کاهش بارندگی در فصل پاییز و زمستان که موجب تضعیف رشد اولیه گیاه در استانهای عمده گندمخیز مانند خوزستان، فارس و گلستان شده است.
تداوم خشکسالی در سالهای اخیر، افت شدید منابع آب زیرزمینی و محدودیت در تخصیص آب کشاورزی نیز باعث شده تا کشاورزان ناگزیر به کاهش سطح زیرکشت شوند یا به کشتهای کممصرفتر روی آورند.
از همینرو پیشبینی میشود که برداشت امسال، به ویژه در مناطق دیمخیز، با افتی بین ۱۵ تا ۳۰ درصد نسبت به سال گذشته همراه باشد. این وضعیت، بیش از گذشته نیاز به یک بازآرایی فوری و همهجانبه در سیاستهای حمایتی از تولید گندم را گوشزد میکند.
در چنین شرایطی، نقش وزارت جهاد کشاورزی بیش از هر زمان دیگری حیاتی است. این وزارتخانه باید با رصد دقیق وضعیت اقلیمی، تولید و سطح زیرکشت، از هماکنون برای کاهش تبعات کمبود احتمالی گندم برنامهریزی کند. حمایت مالی هدفمند از کشاورزان، تخصیص به موقع نهادهها، افزایش نرخ خرید تضمینی به تناسب تورم و هزینههای تولید و همچنین اجرای سیاستهای انگیزشی برای حفظ و گسترش کشت گندم باید در دستور کار فوری قرار گیرد.
همچنین تامین منابع مالی لازم برای پرداخت به موقع مطالبات گندمکاران، از جمله اقداماتی است که میتواند اعتماد کشاورزان را بازسازی کرده و آنها را به ماندن در چرخه تولید ترغیب کند. بیتوجهی به این هشدارها، ممکن است در ماههای آینده کشور را با چالش واردات گسترده، افزایش هزینههای ارزی و نارضایتی عمومی از وضعیت نان مواجه سازد.
نانوایان؛ حلقه فراموششده در زنجیره امنیت غذایی
گندم زمانی به نقش نهایی خود در تامین غذا دست مییابد که به نان تبدیل شود اما صنف نانوایان نیز در سالهای اخیر با بحرانهای متعدد مواجه بودهاند. افزایش هزینههای سربار شامل اجاره، انرژی، نیروی انسانی، مواد اولیه و عدم ثبات در سیاستهای قیمتگذاری آرد و نان، فشار قابل توجهی بر این صنف وارد کرده است.
از سوی دیگر، کیفیت نامطلوب آرد توزیعی، مستقیما بر کیفیت نان اثر گذاشته و نارضایتی عمومی را افزایش داده است. کاهش وزن چانه نان، افت کیفیت برخی نانهای صنعتی و عدم شفافیت در سیاستهای نظارتی، اعتماد عمومی را تضعیف کرده و موجب تزلزل جایگاه نان در سبد غذایی مردم شده است.
نیاز به اصلاح ساختارها؛ راهی برای بازگشت تعادل به زنجیره
زنجیره تامین نان، زنجیرهای به همپیوسته از زمین کشاورز تا سفره خانواده ایرانی است و این زنجیره فقط زمانی میتواند پایداری و امنیت غذایی را تضمین کند که در هر یک از حلقههای آن، سیاستهایی کارشناسی شده، هدفمند و متوازن اعمال شود.
بازنگری در سیاست خرید تضمینی با در نظر گرفتن نرخ واقعی هزینههای تولید، تسریع در پرداخت مطالبات کشاورزان، ایجاد مشوقهای بیمهای و اعتباری، توسعه فناوریهای نوین در کشاورزی، اصلاح ساختارهای صنفی نانوایی، بهبود کیفیت آرد و آموزش نیروی انسانی ماهر، از جمله اقداماتی است که میتواند توازن را به این زنجیره بازگرداند.
امنیت غذایی؛ مسؤولیتی ملی و راهبردی
در جهانی که بحران غذا به یکی از مهمترین چالشهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دولتها تبدیل شده، بیتوجهی به زنجیره تولید و توزیع گندم، مخاطرهای بزرگ برای سلامت عمومی و پایداری اجتماعی به شمار میرود. امنیت غذایی، صرفا یک شعار نیست، بلکه نتیجه برنامهریزی منسجم، حمایت واقعی و مدیریت هوشمندانه در همه مراحل زنجیره تولید تا مصرف است. نگاهی دوباره به جایگاه گندم در ساختار تغذیه ایرانیان، نه فقط ضرورتی اقتصادی، بلکه یک ضرورت ملی است.