
نقش مدیریت انتظارات و عملیات روانی در مهار بحرانهای ارزی

اقتصاد معاصر-هادی پارسا، پژوهشگر اقتصادی: در شرایط بحرانهای سیاسی، امنیتی یا بلایای طبیعی، اقتصاد کشورها با شوکهای شدید مواجه میشود و نوسان نرخ ارز به یکی از اولین و مهمترین علائم این بحرانها بدل میشود. در چنین مواقعی، انتظارات تورمی و رفتارهای سفتهبازانه شدت مییابد و میتواند به سرعت ارزش پول ملی را تضعیف کند. تجربیات جهانی، به ویژه در کشورهایی که تحت تحریمهای شدید قرار گرفتهاند، نظیر روسیه، نشان میدهد که علاوه بر ابزارهای اقتصادی متعارف، استفاده هوشمندانه از عملیات روانی و مدیریت انتظارات نقش تعیینکنندهای در جلوگیری از جهشهای قیمتی و حفظ ثبات اقتصادی ایفا میکند.
مطالعات مراکز معتبر بینالمللی همچون صندوق بینالمللی پول (IMF)، بانک تسویه حسابهای بینالمللی (BIS) و اندیشکده بروکینگز، بر این نکته تاکید دارند که نحوه ارتباط دولتها با افکار عمومی و مدیریت فضای روانی بحران، میتواند سرنوشت اقتصاد را در مسیر بازگشت به ثبات یا بحران عمیقتر تعیین کند.
ابزارهای مدیریت انتظارات در بحران
بر اساس پژوهشهای بینالمللی، دولتها و بانکهای مرکزی برای مدیریت انتظارات و جلوگیری از التهاب بازار ارز از مجموعهای از ابزارهایی استفاده میکنند که مهمترین آنها عبارتاند از:
اطلاعرسانی هدفمند و شفاف: برقراری ارتباط سریع، صادقانه و مستمر با افکار عمومی درباره وضعیت اقتصادی و اقدامات در دست اجرا، کلید حفظ اعتماد مردم است. به ویژه تبیین واضح برنامههای پولی و مالی میتواند از گسترش شایعات جلوگیری کند.
اعلام برنامههای قابل اجرا: صرف وعدههای کلی کافی نیست. سیاستگذاران باید برنامههای مشخص، دارای زمانبندی و ابزارهای روشن برای مهار بحران ارائه دهند.
هماهنگی گفتار سیاستگذاران: یکپارچگی در پیامهای صادره از سوی نهادهای مختلف دولتی و بانکی اهمیت زیادی دارد. هرگونه تناقض در اظهارات مقامات میتواند اعتماد عمومی را تضعیف کند.
مقابله با شایعات: رصد فضای مجازی، پاسخ سریع به اخبار نادرست و حضور فعال در رسانههای اجتماعی از مهمترین اقدامات برای خنثیکردن عملیات روانی مخرب است.
بهرهگیری از نمادها و رفتارهای اعتمادساز: اقدامات نمادین مانند دعوت به حمایت ملی از پول داخلی یا ارائه طرحهای حمایتی برای سپردهها میتواند انتظارات منفی را تعدیل کند.
تبیین روایت مسلط: دولتها با چارچوببندی روایت اقتصادی بحران (مثلا معرفی تحریمها یا عوامل خارجی به عنوان عامل مشکلات) تلاش میکنند فضای روانی جامعه را مدیریت کنند.
تجربه روسیه؛ از سقوط روبل تا مهار بحران
تجربه روسیه طی سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۲۲ نمونه برجستهای از به کارگیری ترکیبی سیاستهای سختگیرانه پولی و عملیات روانی موثر است. در سال ۲۰۱۴، در پی تحریمهای غرب و سقوط قیمت نفت، بانک مرکزی روسیه ضمن افزایش شدید نرخ بهره، سیاست اطلاعرسانی صریحی در پیش گرفت و به تدریج به سمت شناورسازی مدیریت شده نرخ ارز حرکت کرد.
در بحران شدیدتر سال ۲۰۲۲، روسیه با اعمال تحریمهای بیسابقه مواجه شد. بانک مرکزی این کشور با افزایش نرخ بهره به ۲۰ درصد، اعمال کنترلهای سختگیرانه ارزی و سیاست «دریافت روبلی بهای گاز صادراتی»، توانست تا انتظارات بازار را بازتنظیم کند. این اقدامات که با پیامرسانی قوی رسانههای دولتی همراه شد، منجر به بازگشت ارزش روبل به سطوح قبل از بحران در کمتر از دو ماه گردید. با این حال کارشناسان هشدار میدهند که این ثبات تا حد زیادی مصنوعی است و بدون اصلاحات عمیق اقتصادی و رفع مشکلات ساختاری، حفظ آن در طولانیمدت دشوار خواهد بود.
تجربه ترکیه؛ عملیات روانی برای حمایت از لیر
ترکیه نیز طی بحرانهای متعدد ارزی از ابزارهای روانی بهره گرفته است. در بحران ارزی ۲۰۱۸، اردوغان، رئیس جمهور با خطاب قراردادن مردم و درخواست تبدیل ارزهای خارجی به لیر، حس میهندوستی را تحریک کرد. اگرچه این اقدام مانع از افت اولیه ارزش لیر نشد اما از تشدید بحران جلوگیری کرد.
در بحران ۲۰۲۱-۲۰۲۲، دولت ترکیه با راهاندازی طرح سپردههای محافظت شده در برابر نوسان ارز (KKM) و اعلام رسمی آن در یک سخنرانی تلویزیونی، به شکل چشمگیری انتظارات بازار را معکوس کرد. ارزش لیر طی یک روز بیش از ۳۰ درصد تقویت شد، اگرچه این سیاست در بلندمدت هزینههای سنگینی برای بودجه دولت در پی داشت.
درسهای سیاستی
بررسی تجربیات کشورها نشان میدهد که عملیات روانی و مدیریت انتظارات، اگرچه به تنهایی کافی نیستند اما نقش حیاتی در مهار بحرانهای ارزی دارند. چند اصل کلیدی از این تجربهها قابلاستخراج است:
ارتباطات باید بر پایه صداقت باشد: دروغگویی یا پنهانکاری در بحرانها، نهایتا به سقوط اعتماد عمومی میانجامد.
گفتار و عمل باید هماهنگ باشند: وعدههای بدون پشتوانه عملی فقط بحران را عمیقتر میکند.
ارتباطات بحران باید از پیشطراحی شود: داشتن سناریوهای ارتباطی و سخنگویان آموزش دیده پیش از وقوع بحران، شانس موفقیت را افزایش میدهد.
اعتمادسازی در دوران عادی ضروری است: کشورهایی که پیش از بحرانها، عملکرد موفق اقتصادی و ارتباطات شفاف داشتهاند، در مدیریت بحرانهای روانی موفقتر عمل کردهاند.
استفاده از ابزارهای نوآورانه موثر است: ابزارهایی همچون تضمین ارزش سپردهها یا معرفی بازارهای رسمی مبادله ارز، میتواند به مهار انتظارات منفی کمک کند.
مراقبت از پیامدهای جانبی ضروری است: هرگونه سیاست اضطراری، از جمله کنترل سرمایه یا سرکوب نرخ ارز، باید با سنجش دقیق هزینه-فایده اجرا شود تا بحرانهای پنهان ایجاد نشود.
بحرانهای سیاسی، امنیتی و بلایای طبیعی اگرچه اجتنابناپذیرند اما سرنوشت اقتصادی کشورها در مواجهه با این بحرانها، بیش از هر چیز به کیفیت مدیریت انتظارات و عملیات روانی وابسته است. تجربه روسیه، ترکیه و سایر کشورها نشان میدهد که اطلاعرسانی سریع، صادقانه و هماهنگ، همراه با اقدامات واقعی اقتصادی، میتواند از سقوط آزاد پول ملی جلوگیری کرده و زمینه بازسازی ثبات را فراهم آورد. در نهایت، باید یادآور شد که مدیریت انتظارات، ابزاری مکمل و نه جایگزین سیاستهای بنیادی اقتصادی است. عملیات روانی زمانی موفق خواهد بود که در کنار خود اصلاحات اقتصادی پایدار و واقعی را داشته باشد.