اقتصاد معاصر گزارش می‌دهد

بن‌بست پروژه‌های انرژی آمریکا در منطقه؛ از IMEC تا کریدور زنگزور

قفقاز و آسیای مرکزی به‌ عنوان شاهراه انرژی جهان، میدان رقابت تنگاتنگ قدرت‌های بزرگ است، آمریکا که با شکست پروژه بزرگ «ممر هند-خاورمیانه-اروپا» یا همان (IMEC) در بن‌بست ژئوپلیتیک خاورمیانه گرفتار شد، اکنون با تمرکز بر «کریدور زنگزور» می‌کوشد تا نفوذ خود را از مسیر آذربایجان، ارمنستان و ترکیه گسترش دهد و روسیه، چین و حتی ایران را از معادلات انرژی منطقه کنار بزند.
بن‌بست پروژه‌های انرژی آمریکا در منطقه؛ از IMEC تا کریدور زنگزور
کد خبر:۳۰۹۶۵

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ منطقه قفقاز و آسیای مرکزی با داشتن ذخایر عظیم نفت و گاز طبیعی از مهم‌ترین نقاط استراتژیک جهان به‌ شمار می‌رود. این منابع انرژی نه‌ فقط برای تامین نیازهای بازار جهانی حیاتی هستند، بلکه مسیرهای عبور آنها یعنی خطوط لوله و گذرگاه‌های زمینی، کلید نفوذ سیاسی و اقتصادی در این منطقه حساس است. آمریکا، به‌ ویژه در دوره ترامپ با استفاده از تحولات سیاسی و نظامی در این منطقه تلاش کرده تا با حمایت از کشورهای متحدی مانند آذربایجان، ترکیه و حتی ارمنستان جدید، کنترل بیشتری بر این منابع و مسیرهای ترانزیتی داشته باشد. هدف نهایی آمریکا، محدود کردن نفوذ رقبایی چون روسیه و چین و کسب برتری در بازار انرژی جهان است. 

سیاست واشنگتن در قفقاز بر پایه پروژه‌هایی مانند اتصال زمینی آذربایجان به ترکیه از طریق ارمنستان است که امکان صادرات انرژی را تسهیل و نفوذ جغرافیایی آمریکا و متحدانش را افزایش می‌دهد. در این مسیر، حضور شرکت‌های آمریکایی در مدیریت و حفاظت خطوط لوله و مسیرهای ترانزیتی نقشی کلیدی ایفا می‌کند. این نقشه، اگرچه از نظر سیاسی و اقتصادی برای آمریکا و متحدانش جذاب به نظر می‌رسد اما در واقع به افزایش تنش‌ها، ناامنی و بی‌ثباتی در منطقه دامن زده است. 

رئیس‌ جمهور آمریکا، دونالد ترامپ در تلاش است تا از طریق پروژه‌هایی در قفقاز و آسیای مرکزی، نفوذ خود و آمریکا را در منابع و مسیرهای انرژی این منطقه کلیدی گسترش دهد. هدف ترامپ و واشنگتن، ایجاد یک کریدور تجاری و انرژی است که از طریق آن بتوانند دسترسی به منابع گاز و نفت منطقه را تحت کنترل خود داشته باشند و به این ترتیب، نفوذ روسیه و چین را محدود کنند. 

در سال ۲۰۲۲، آذربایجان با حمایت ترکیه و اسرائیل، پیروزی نظامی خود را در جنگ قره‌باغ به دست آورد و مناطق اشغالی را بازپس گرفت. این موفقیت، به نوعی شکست تلاش‌های روسیه برای تثبیت نفوذ خود در قفقاز بود. با امضای توافق‌های صلح و نزدیکی ارمنستان به واشنگتن و حتی اسرائیل، نقشه جدیدی در منطقه شکل گرفته که روسیه را از جایگاه سنتی خود کنار می‌زند. بازدیدهای پی‌درپی نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان از ترکیه و کشورهای حوزه خلیج فارس و توافق‌های منطقه‌ای باعث شده تا آمریکا اطمینان یابد که ارمنستان حاضر است که نقش کلیدی در این کریدور ایفا کند. ترامپ حتی وعده داده که شرکت‌های آمریکایی مسؤول ساخت و مدیریت کریدور زمینی «زانگزور» خواهند بود؛ گذرگاهی که آذربایجان را به نخجوان و از آنجا به ترکیه متصل می‌کند و در واقع مسیر زمینی مستقیم بین این دو کشور را ممکن می‌سازد. 

این پروژه نه فقط یک مسیر انرژی است، بلکه به مثابه یک ائتلاف منطقه‌ای علیه روسیه طراحی شده که شامل آذربایجان، ارمنستان، گرجستان، ترکیه و اسرائیل است و تحت حمایت مستقیم آمریکا قرار دارد. این ائتلاف در مجاورت شمال و شرق ایران قرار دارد و هدفش محدود کردن نفوذ تهران در منطقه است. 

شکست پروژه IMEC و روی آوردن آمریکا به کریدور زنگزور 

پروژه بزرگ ممر هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC) که از اوایل ۲۰۲۴ با حمایت آمریکا برای ایجاد یک کریدور تجاری و انرژی از هند تا اروپا و آمریکا راه‌اندازی شد، با بحران‌های اخیر خاورمیانه به ویژه جنگ اسرائیل علیه غزه و افزایش تنش‌ها در منطقه به بن‌بست رسیده است. 

IMEC که قرار بود جایگزین پروژه «کمربند و جاده» چین باشد، با مشکلات سیاسی و ساختاری متعدد مواجه شد. اسرائیل به عنوان دروازه مدیترانه در این پروژه به دلیل سیاست‌های تجاوزکارانه و محاصره نوار غزه و همچنین تنش‌های منطقه‌ای تبدیل به یک مانع استراتژیک شده است. همچنین مخالفت و فشارهای سیاسی شدید بر کشورهای عربی شریک پروژه مانند امارات، عربستان و اردن باعث شده تا مشارکت آنها تحت تاثیر قرار گیرد. 

از سوی دیگر، تامین مالی پروژه که قرار بود توسط سرمایه‌گذاران غربی و دولتی تامین شود، هرگز به سطح لازم نرسیده و کشورهای اروپایی که خود درگیر بحران اقتصادی و نظامی به ویژه پس از جنگ اوکراین هستند، تمایل کمی برای سرمایه‌گذاری در این پروژه نشان داده‌اند. در نهایت، تنش‌های منطقه‌ای و اختلافات داخلی بین کشورهای کلیدی در مسیر IMEC باعث شده تا پروژه به بن‌بست بخورد. 

در چنین شرایطی، آمریکا به دنبال جایگزین‌هایی مانند کریدور زانگزور است که نقش کلیدی در استراتژی نفوذ واشنگتن در قفقاز بازی می‌کند و می‌تواند جایگزینی برای ممرهای خاورمیانه-اروپا باشد اما حتی این پروژه نیز با مشکلات فراوانی از جمله رقابت‌های منطقه‌ای، بی‌ثباتی‌های سیاسی و نظامی و نگرانی‌های امنیتی همراه است. 

تحلیل اقتصادی و ژئوپلیتیکی 

از منظر اقتصادی، تلاش آمریکا برای کنترل کریدورهای انرژی در قفقاز و آسیای مرکزی، بر اساس منطق تامین امنیت انرژی و بازارهای جهانی است. این منطقه دارای ذخایر قابل توجه نفت و گاز است و مسیرهای انتقال آن به بازارهای جهانی اهمیت استراتژیکی فراوان دارد. آمریکا تلاش دارد با حمایت از بازیگران محلی و ایجاد مسیرهای جدید ترانزیتی، نفوذ اقتصادی خود را افزایش دهد و به صورت غیرمستقیم بر بازار جهانی انرژی اثر بگذارد. 

با این حال، این استراتژی‌ها با چالش‌های جدی مواجه‌اند. نخست، رقابت‌های منطقه‌ای بین ترکیه، عربستان و امارات و همچنین تنش‌های داخلی در کشورهای شریک باعث کاهش همکاری و هماهنگی شده است. دوم، حضور روسیه و چین به عنوان بازیگران قوی و رقیب در منطقه، این تلاش‌ها را محدود می‌کند. سوم، بحران‌های امنیتی و سیاسی مثل جنگ در قره‌باغ، درگیری‌های اسرائیل-فلسطین و وضعیت ناپایدار در برخی کشورهای آسیای مرکزی، ریسک سرمایه‌گذاری و اجرای پروژه‌ها را بالا برده است. 

در نهایت باید گفت که آمریکا در «جنگ کریدورها» در منطقه قفقاز و خاورمیانه دچار رکود شده است. پروژه‌های بزرگی چون IMEC به دلیل بی‌ثباتی‌های منطقه‌ای و عدم تعهد مالی شرکای غربی، نتوانسته‌اند به اهداف اعلام‌شده برسند. پروژه‌های جدیدی مثل زنگزور نیز که به عنوان جایگزین معرفی می‌شوند، با موانع مشابهی مواجه‌اند و آمریکا باید برای موفقیت، راهبردی واقع‌بینانه‌تر و همکاری‌های منطقه‌ای پایدارتر را دنبال کند.