
کریدورهای داود و زنگزور؛ نقشه ترانزیتی آمریکا و اسرائیل که ترکیه را دور میزند

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ منطقه غرب آسیا این روزها شاهد تحولات شتابانی است؛ تحولات عمدتا طراحیشده از سوی آمریکا که پس از فروپاشی شوروی، از خلا قدرت در جهان عرب برای تحکیم نفوذ خود بهره برد. این پروژهها پس از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ با وضوح و حتی صراحت بیسابقهای مطرح شدند و در سایه آن، بار دیگر رویای «اسرائیل بزرگ» از سوی بنیامین نتانیاهو و متحدان آمریکاییاش برجسته گردید.
بر اساس این رویکرد، اگرچه اهمیت استراتژیک خاورمیانه در معادلات واشنگتن نسبت به گذشته کاهش یافته اما آمریکا قصد ترک منطقه را ندارد، بلکه میکوشد با بازچینش قدرتها، مدیریت منابع و مسیرهای تجاری را در اختیار خود و اسرائیل قرار دهد. در همین چارچوب، ایده «ممر داود» نه فقط یک پروژه امنیتی-نظامی، بلکه ابزاری اقتصادی برای جابهجایی محورهای انرژی و تجارت جهانی است.
کریدور داود؛ شاهراه اقتصادی برای اسرائیل
این ممر از جولان اشغالی آغاز میشود و با عبور از سویدا و درعا و سپس صحرای سوریه به پایگاه التنف آمریکا در مرز سهگانه عراق-سوریه-اردن میرسد. در ادامه مسیر به مناطق تحت کنترل کردهای سوریه وصل شده و نهایتا به شمال عراق و مرزهای ایران نزدیک میشود.
چنین مسیری، اگر تکمیل شود، نه فقط دمشق را محاصره اقتصادی و سیاسی خواهد کرد، بلکه میتواند عراق را دچار فروپاشی حاکمیتی و ایران را از مسیرهای سنتی انتقال انرژی و تجارت محروم سازد. همچنین با اتصال به مناطق کردنشین، امکان تضعیف یکپارچگی ترکیه و ایران فراهم میآید. در سطح اقتصادی، این ممر به اسرائیل اجازه میدهد بر منابع آبی (دجله، فرات و اردن) و همچنین بر ۹۰ درصد از ذخایر نفت و گاز سوریه که عمدتا در مناطق کردها متمرکز است، تسلط یابد. از سوی دیگر، مسیرهای تجاری از خلیج فارس و دریای عمان و حتی کانال سوئز به سمت بنادر اسرائیلی منحرف میشوند. این تغییر ضربهای جدی به اقتصادهای مصر، عمان، یمن و حتی ترکیه خواهد بود.
پیامدهای اقتصادی برای کشورهای منطقه
ترکیه؛ حذف از زنجیرههای تجاری: ترکیه که سالها رویای تبدیلشدن به هاب انرژی و ترانزیت منطقه را در سر داشت، در صورت تکمیل کریدور داود، از این نقش کنار زده خواهد شد. انتقال نفت کرکوک و موصل به حیفا و احیای خطوط نفتی تاریخی بیستسالگی، جایگزین مسیرهای ترکیه میشود. در نتیجه، نه فقط امنیت ملی، بلکه اقتصاد صادراتی و موقعیت لجستیکی آنکارا به خطر میافتد.
تهدید مستقیم برای اقتصاد و انرژی ایران: برای ایران، این کریدور به معنای نزدیکشدن اسرائیل به مرزهای غربی است. در کنار تهدید امنیتی، انزوای تجاری و انرژی ایران هم در دستور کار قرار دارد. جدا کردن کردستان و آذربایجان از ایران، عملا تهران را از مسیرهای اصلی تجارت با اروپا حذف میکند. اگرچه تهران با ابزارهای سیاسی و مذهبی همچنان پایگاه اجتماعی قدرتمندی در میان آذریها دارد اما فشارهای اقتصادی و محاصره تجاری تهدیدی جدی محسوب میشود.
اقتصاد اردن و سوریه؛ انزوا و محاصره: اردن با قرار گرفتن در محاصره مرزهای تحت کنترل صهیونیستها، عملا به کشوری منزوی بدل میشود. سوریه نیز با تقسیم به کانتونهای قومی و مذهبی (کردی و دروزی) از یکپارچگی اقتصادی محروم خواهد شد. در این سناریو، تنها اقتصادهایی که رشد میکنند، اقتصاد اسرائیل و همپیمانان غربی آن هستند.
اتصال به پروژههای فرامنطقهای
نقطه کلیدی در این سناریو، تلاش برای پیوند دادن «کریدور داود» به کریدور زنگزور است؛ مسیری که آذربایجان را به نخجوان و از آنجا به ترکیه و اروپا وصل میکند. این دو پروژه در صورت ادغام، نه فقط مسیرهای سنتی انرژی و تجارت خاورمیانه را از کار میاندازند، بلکه عملا ابتکار کمربند و جاده چین را نیز بیاثر میسازند.
در همین راستا، هند نیز به طور مقطعی از این پروژه سود میبرد، زیرا مسیر جدیدی برای صادرات به مدیترانه و اروپا بدون عبور از پاکستان و چین به دست میآورد. با این حال، پکن و مسکو این تحولات را تهدیدی مستقیم علیه منافع اقتصادی خود تلقی میکنند و تلاش خواهند کرد تا مانع شکلگیری آن شوند.
موانع و شکستهای احتمالی
با وجود طرحهای پرطمطراق تلآویو و واشنگتن، چند عامل اساسی مانع تحقق کامل «کریدور داود» میشوند که شامل «مقاومتهای محلی و منطقهای در سوریه، عراق و لبنان که هزینههای امنیتی سنگینی بر اسرائیل تحمیل میکنند»، «تعارضات درونی کردها و دروزیها که مانع از اجماع و تشکیل ساختار سیاسی-اقتصادی پایدار میشود» و «ائتلافهای ضدصهیونیستی میان ایران، ترکیه، روسیه و چین که میتوانند با ابزار انرژی و تجارت مانع این پروژه شوند» است.
کریدور فقط یک پروژه ژئوپلیتیکی نیست؛ این مسیر طراحی شده تا اقتصاد منطقه را به سود اسرائیل و آمریکا بازچینش کند. انتقال خطوط تجارت، کنترل منابع انرژی و محاصره اقتصادی کشورهای عربی و اسلامی، اهداف اصلی آن است. با این حال، واقعیت میدانی نشان داده اسرائیل بدون حمایت مستقیم آمریکا توان تحقق چنین رویاهایی را ندارد. درگیریهای مستمر با محور مقاومت، ضعف در برابر تهدیدهای نامتقارن و اختلافات داخلی میان اقلیتها، همگی عواملی هستند که نشان میدهند کریدور بیش از آنکه یک شاهراه اقتصادی برای تلآویو باشد، یک رویای پرهزینه و شکننده است.