۱۰:۵۳ ۱۴۰۳/۰۷/۰۸
مجری طرح تحقیقات کلان گندم در گفت‌وگو با «اقتصاد معاصر» بررسی کرد؛

اقداماتی که به خودکفایی گندم منجر شد/چالش‌های تولید گندم چیست؟

مجری طرح تحقیقات کلان گندم کشور، ضمن معرفی دستاوردهای خودکفایی گندم، و برنامه‌هایی که به این موفقیت پایدار منجر شده، چالش‌های این طرح را برشمرد.
اقداماتی که به خودکفایی گندم منجر شد/چالش‌های تولید گندم چیست؟
کد خبر:۳۴۹۲

محسن اسماعیل‌زاده مقدم، معاون پژوهش، فناوری و انتقال یافته‌های موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر در گفت‌وگوی تفصیلی با «اقتصاد معاصر»، به بررسی برنامه‌هایی که به خودکفایی گندم منتهی شده پرداخت و سپس نسبت به چالش‌هایی که در این بخش وجود دارد آسیب‌شناسی کرد. در ادامه به این گفت‌وگو می‌پردازیم.

 

اقتصاد معاصر: امروز تحقیقات به چه میزان در افزایش تولید گندم نقش جدی دارد؟ 

 

اصولا گفته می‌شود در تولید یک محصول زراعی سه نکته مهم است: ۱- ژنتیک، ۲- مدیریت زراعی و ۳- سیاست‌گذاری. اتفاقی که در سال‌های اخیر در حوزه گندم افتاده و باعث نقش چشمگیر آن در افزایش تولید شده، تنوع‌بخشی ارقام گندم است؛ یعنی وقتی نسبت به دهه ۹۰ نگاه می‌کنیم، در اقلیم‌های چهارگانه خود، در عوض ۳ یا ۴ رقمی که در یک اقلیم وجود داشته، در حال حاضر در بعضی از مناطق ۱۵ تا ۲۰ رقم داریم.

 

نکته بعدی این است که این ارقام علاوه بر اینکه پتانسیل عملکرد‌های بالایی دارند، سازگاری‌های خاصی به اقلیم‌ها دارند. یعنی فرض کنید که در اقلیم گرم و خشکِ جنوبی کشور، برای شمال خوزستان رقم‌های خاصی را معرفی کرده‌ایم؛ برای جنوب نیز که شرایط خاصی دارد، رقم‌های خاص خودش را تهیه کرده و در اختیار کشاورزان قرار داده‌ایم. به نظر من این موضوع که ارقام در اقلیم خاص خودشان قرار گرفته و عملکرد تولید می‌کنند، یکی از موفقیت‌هایی است که در سال‌های اخیر به دست آمده است. 

 

نکته بعدی که باعث افزایش تولید شده این است که به دلیل روبه‌رویی با تغییر اقلیم، برنامه‌های به‌نژادی را به سمت ارقامی که بتوانند شرایط خاص اقلیمی مثل کوتاه شدن دوره رشد، تنش‌های گرمایی اتفاق افتاده در آخر فصل، خشکی‌های آخر فصل و همچنین تنش‌های شوری که در برخی از مناطق اتفاق افتاده را تحمل کنند، هدایت کرده‌ایم. این مساله باعث این نکته شده که میانگین عملکرد در بسیاری از مناطق افزایش پیدا کرده و جمع این عوامل باعث افزایش تولید شده است. 

 

نکته دیگری که اتفاق افتاده این است که طول عمر ارقام را کاهش داده‌ایم. به عنوان مثال در گذشته یک رقم در عرصه تا ۲۰ سال کار می‌کرد ولی اگر در حال حاضر نگاه کنیم، می‌بینیم که ارقام پس از ۷ یا ۸ سال جایگزین شده و ارقام جدیدتری روی کار می‌آیند. این موضوع در همه اقلیم‌های چهارگانه گندم‌های آبی در حال رقم خوردن است. سرعت جایگزینی ارقام جدید افزایش پیدا کرده و این به نظر من عامل دیگری است که در نهایت باعث افزایش میانگین عملکرد‌ها در بسیاری از مناطق شده است. به نظر من ژنتیک سهم خود را در تولید، بخصوص در مناطق گندم آبی کشور ایفا کرده است.

 

اقتصاد معاصر: این ژنتیک مربوط به خود ژنوم گیاه می‌شود یا ما عواملی را به آن حادث می‌کنیم؟ 

 

وقتی صحبت از ژنتیک می‌شود یعنی رقم و وقتی صحبت از رقم می‌شود یعنی ما متناسب با آن شرایطی که در کشور اتفاق افتاده، ارقام خاص را با ژنتیک خاص انتخاب کرده یا ایجاد کرده‌ایم و آنها را به مناطق هدف انتقال داده‌ایم. منظور از ژنتیک این است. یعنی ارقام خاص را برای شرایط خاص معرفی، نامگذاری و آزادسازی کرده و در اختیار کشاورزان قرار داده‌ایم.

 

اقتصاد معاصر: فرآیند افزایش تولید گندم ما حداقل در سه سال اخیر رشدی صعودی داشته و هر سال روند خاصی را طی کرده است؛ نقدی که همیشه به کشاورزی ما وارد می‌کنند این است که کشاورزی ما را سنتی دانسته و آن را اقتصادی نمی‌دانند و می‌گویند نفوذ دانش در آن کم است. شما به عنوان مجری طرح کلان تحقیقاتی گندم، این موضوع را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا مشخص است که تحقیقات ما چند درصد در این موضوع نفوذ دارد؟ 

 

من به عنوان یک کارشناس معتقدم که کشاورزان ما به آن سطح از آگاهی رسیده‌اند که اگر ابزار در اختیار آنها باشد، می‌توانند عملکرد خوبی داشته باشند. اگر می‌بینید که در برخی از مناطق مثل خوزستان میانگین عملکرد کمتری وجود دارد، شما باید یک سال زراعی را در نظر بگیرید؛ زیرا آنها دو محصول در سال دارند. یعنی ۵ تن گندم می‌گیرند و پشت سر آن محصول دیگری کشت می‌کنند. در نهایت اگر یک فصل زراعی را در نظر بگیرید، آنها مشابه مناطق سرد کشور عملکرد خواهند داشت. اگر در برخی مناطق، میانگین عملکرد پایین است، دلیل آن این است که دوره رشد کوتاه است و اگر در آن مناطق، دوره رشد طولانی‌تر باشد، آنها نیز عملکرد بیشتری خواهند داشت. وقتی یک رقم که مناسب اقلیم گرم و خشک جنوب است را به مناطق معتدل که دوره رشد طولانی‌تری دارند بیاورید، عملکرد آن به ۸ تن می‌رسد! مثلا رقم مهرگان در ورامین به راحتی ۸ تن عملکرد را به کشاورز می‌دهد. 

 

شما اشاره فرمودید که ما چه سهمی در این موضوع داریم؛ واقعیت امر این است که اصولا تفکیک کردن این اجزا و تعیین سهم این ارقام مشکل است، زیرا یک مجموعه هستند و در نهایت این مجموعه اگر همراه با یکدیگر باشند، می‌توانند کار کنند. با توجه به اتفاقی که در سال‌های اخیر افتاده است، به نظر من این مجموعه همزمان با یکدیگر اتفاق افتاده و کار می‌کند ولی کماکان نقایصی وجود دارد. اگر این نقایص برطرف شود، این اطمینان وجود خواهد داشت که پایداری تولید در گندم همچنان ادامه پیدا کند ولی اگر این نواقص برطرف نشوند و حتی عوامل دیگری نیز به آن اضافه شوند یا آن کاستی‌ها بزرگتر شوند، در پایداری تولید با مشکل مواجه خواهیم شد. 

 

تأمین بذر ارقام زراعی به‌موقع و به میزان مکفی، تامین نهاده‌ها برای تولید به میزان مکفی و در اختیار کشاورزان قرار گرفتن و از طرفی پشتیبانی به‌موقع از کشاورزان، مجموعه عواملی هستند که در تولید موثر هستند. ما در دو یا سه سال اخیر نقص‌هایی در تولید داشته‌ایم؛ به عنوان مثال کود به‌موقع در اختیار کشاورزان قرار نگرفته است و یا اگر قرار گرفته به میزان مکفی نبوده است. در تامین تسهیلات برای کشاورزان با مشکل مواجه بوده‌ایم ولی در نهایت این اتفاق خوب در تولید گندم افتاده است. من نمی‌توانم در حال حاضر بصورت مشخص بگویم سهم ارقام ما در تولید به چه میزان بوده است؛ گرچه بسیاری از کشاورزان معتقد هستند که این ارقام بسیار خوب هستند و نقش بالایی در تولید داشته‌اند، فراوانی عملکرد‌های بالا زیاد شده است و کشاورزان به دنبال عملکرد‌های بالاتری نیز هستند. می‌خواهم بگویم که آن سطح آگاهی در جامعه کشاورزان بسیار افزایش پیدا کرده است.

 

اقتصاد معاصر: موسسه تا به الان چند رقم گندم تولید کرده است؟ 

 

قبل از انقلاب ۴۶ رقم گندم معرفی کرده‌ایم و پس از انقلاب تا سال ۱۴۰۲، ۱۴۳ رقم گندم نان معرفی کرده‌ایم. 

 

اقتصاد معاصر: یعنی ما قطعا ضریب نفوذ بسیار خوبی داشته‌ایم!

 

بذر یک رقم ما در سال گذشته بیش از ۴۰ هزار تن تولید شده است که با قیمت سال گذشته حدود یک هزار میلیارد تومان گردش مالی این رقم بوده است. این نکته نشان‌دهنده این موضوع است که برخی از ارقام ما تا سطح ۲۰۰ یا ۳۰۰ هزار هکتار نیز سطح توسعه داشته‌اند. 

 

اقتصاد معاصر: فرمودید که بیشتر ارقام ما بر اساس اقلیم و شرایط سازگار بر منطقه، توسعه پیدا می‌کنند و اصلاح می‌شوند و در اختیار کشاورزان قرار می‌گیرند؛ ممکن است گاهی اوقات این پذیرشی که اتفاق می‌افتد انتظارات موسسه یا مجموعه تیم تحقیقاتی را برآورده نکند. شما مهمترین مشکل را در کجا می‌بینید؟

 

من مشکلات را در دو بخش خلاصه می‌کنم؛ بخش اول این است که ما در بخش تحقیقات کشاورزی، سرمایه‌گذاری انجام نداده‌ایم. زیرساخت‌های بخش کشاورزی در حال فرسودگی هستند و اگر این سرمایه‌گذاری تا دو یا سه سال آینده اتفاق نیفتد، شدیدا در بخش تحقیقات گندم با چالش مواجه خواهیم شد. منظور من از سرمایه‌گذاری این نیست که به تحقیقات پول تزریق کنیم! بلکه باید برای آنها تجهیزات بخریم. دستگاه‌های کارنده و برداشتِ بخشِ تحقیقات گندم، مربوط به ۴۰ سال پیش است و تقریبا فرسوده شده‌اند! اگر تا چند سال آینده این دستگاه‌ها به‌روز نشوند، در تحقیقات گندم با چالشی جدی مواجه خواهیم شد.

 

در بخش دیگر که مربوط به کشاورزان است، موضوع اساسی این است که در خیلی از مراکز استان‌های تولیدکننده گندم، خوشبختانه مشکل خاصی از نظر انتقال یافته‌ها نداریم ولی وقتی به استان‌هایی که از نظر تولید گندم در رتبه‌های پایین‌تری قرار می‌گیرند مراجعه می‌کنیم، درمی‌یابیم که انتقال یافته‌ها بصورت مطلوبی به آنها منتقل نشده است. اگر بخش آموزش و ترویج ما این استان‌ها را تحت کنترل خود قرار دهد و مناطق هدف خود را آن مناطق بگذارد و روی آنها تمرکز کند، گمان می‌کنم اتفاق بسیار خوبی خواهد بود و می‌تواند میانگین تولید را در آن استان‌ها تغییر دهد.

 

اقتصاد معاصر: جایی مطالعه کردم که میانگین تولید گندم کشور ما با میانگین تولید جهانی یا نزدیک است یا فاصله آنچنانی ندارد؛ آیا این موضوع صحت دارد یا خیر؟‌

 

می‌دانید که غالب مناطقی که گندم تولید می‌کنند اصلا آبیاری انجام نمی‌دهند؛ اگر بخواهیم میانگین گندم آبی خود را با کشور‌های اطراف در نظر بگیریم، در ترکیه و در سال ۲۰۲۲ میانگین گندم آبی آنها حدود ۳.۴ بود که ما بسیار به آنها نزدیک هستیم ولی میانگین عملکرد گندم آبی بعضی از مناطق اروپایی مثل لهستان به ۷ تن می‌رسد! 

 

نکته دیگری که باید در رابطه با میانگین عرض کنم این است که میانگین، یک کسرِ حاصل از تولید، تقسیم بر سطح برداشت است. ما همیشه بر روی بخش پایینی کسر مشکل داریم. فکر می‌کنم هیچگاه نتوانستیم سطح تولید در کشور را به یک عدد درست و حسابی برسانیم؛ زیرا گاهی اوقات کشت انجام می‌شود ولی برداشت اتفاق نمی‌افتد. این موضوعات باید حذف شوند و یک سطح برداشت منطقی داشته باشیم. اگر آن سطح برداشت منطقی به‌درستی در مخرج قرار بگیرد، صورت کسر مشخص است. اگر آن مخرج، عدد درستی داشته باشد، میانگین ما بسیار بالاتر خواهد بود ولی همین عدد در حال حاضر نیز به کشور‌های اطراف ما بسیار نزدیک است. این عدد به شرطی می‌تواند تغییر کند که بحث الگوی کشت در کشور رعایت شود. اگر اراضی بسیاری که به کشت گندم اختصاص داده شده، جدا شوند و به سمت محصولاتی مثل جو بروند، گمان می‌کنم میانگین گندم آبی ما از این مقدار نیز بیشتر خواهد شد.‌ 

 

اقتصاد معاصر: اگر بخواهیم به مسئولان کشور بگویم این اتفاقات در بحث گندم افتاده است و شما باید از محققین سازمان تات قدردانی کنید؛ به نظر شما به ایشان چه بگوییم؟ یک جمله بگویید. 

 

به محققین تاثیرگذار در ۱۰ استان برتر کشور که از نظر تولید توسط معاونت زراعت مشخص شده‌اند، تشویقی بدهند. سال گذشته این موضوع را پیشنهاد دادیم ولی فقط آن را شنیدند و اقدامی صورت نگرفت.

ارسال نظرات