
چین و بذر قدرت؛ استراتژی ادغام جهانی برای خودکفایی کشاورزی

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ اگر دو دهه پیش اولویت سرمایهگذاری خارجی چین خرید زمینهای کشاورزی در آمریکای جنوبی یا آفریقا برای تامین غلات داخلی بود، امروز این کشور به جای خاک، بر زنجیرهها تمرکز کرده است.
شرکتهای دولتی چینی ماموریت یافتهاند تا به جای تملک اراضی، مالک «زیرساخت ارزش» شوند که از انبار و کارخانههای فرآوری تا بنادر صادراتی و شرکتهای بینالمللی بذر را شامل میشود.
این تغییر جهت، نه صرفا اقتصادی، بلکه استراتژیک است. پکن دریافته که نفوذ در زنجیره تامین و فناوری، قدرتی پایدارتر از مالکیت زمین است. خرید شرکتهای اروپایی و آمریکایی در حوزه نهادهها، آفتکشها و اصلاح ژنتیکی، چین را به حلقهای تعیینکننده در قیمتگذاری جهانی غلات تبدیل کرده است.
بذر؛ نیمههادیهای جدید در سیاست امنیت غذایی چین
در چشمانداز جدید چین، بذر جای نیمههادی را گرفته است. همانگونه که تراشهها مغز صنایع دیجیتالاند، بذر نیز هسته تمدن کشاورزی است. دولت چین عقبماندگی در فناوریهای پرورش بذر و ویرایش ژن را تهدیدی علیه امنیت غذایی میداند و برنامهای چندوجهی را برای جبران آن پیش میبرد.
بیش از ۹۵ درصد بذرهای کاشتهشده در چین، تولید داخلی هستند و هدف پکن حفظ و تقویت همین خودکفایی است. وزارت کشاورزی با تلفیق حمایت مالی دولتی، فشار برای ادغام شرکتهای کوچک و تقویت بنگاههای پیشرو، به دنبال شکلدهی به مجموعهای از غولهای بذر است که بتوانند نوآوری را تجاری کنند.
بر خلاف ایالات متحده که بخش خصوصی موتور تحقیق و توسعه کشاورزی است، در چین هنوز ۶۴۰۰ شرکت کوچک مقیاس فعالیت دارند که ارتباط ساختاری با هم ندارند. از سال ۲۰۲۳، دستور کار رسمی دولت، ادغام و تملک این شرکتها در قالب «اتحادهای فناورانه» بوده تا صنایع بذر، خوراک دام و بیوتکنولوژی در مسیر همافزایی قرار گیرند.
ادغام بهمثابه سلاح
نماد این سیاست، خرید تاریخی شرکت سوئیسی Syngenta توسط ChemChina بود؛ معاملهای که کشاورزی چین را به جمع چهار بازیگر اصلی بازار جهانی بذر و مواد شیمیایی گیاهی رساند. با وجود زیانهای مقطعی، این خرید برای چین یک پیروزی راهبردی محسوب میشود، زیرا توان دسترسی به فناوریهای پیشرفته اصلاح بذر و ژنتیک را فراهم کرده است.
در ادامه، شرکت Yuan Longping High-Tech نیز با خرید بخش بذر ذرت شرکت آمریکایی-برزیلی Dow Chemical، گامی دیگر در جهت تسلط بر منابع ژرمپلاسم و مراکز تحقیقاتی جهانی برداشت. چنین خریدهایی به چین اجازه داده تا نه فقط مصرفکننده، بلکه مالک بخشی از دانش زیستی جهانی باشد.
واکنش غرب؛ بذرها در تیررس جنگ فناوری
گسترش نفوذ چین در بازارهای بذر و فناوریهای کشاورزی، زنگ خطر را برای دولتهای غربی به صدا درآورده است. آمریکا و اتحادیه اروپا اکنون سرمایهگذاریهای چینی در شرکتهای کشاورزی را با دقت بررسی میکنند تا از انتقال فناوریهای حساس جلوگیری کنند.
در همین چارچوب، چندین پرونده قضایی در آمریکا درباره سرقت مالکیت معنوی در حوزه بذر گشوده شده که نشانهای از رقابت اطلاعاتی پنهان میان دو قدرت است. پکن در پاسخ، نظام حقوق مالکیت داخلی خود را برای حفاظت از ابداعات بومی تقویت کرده و پژوهشگران چینی را به استفاده از فناوریهای ویرایش ژن و زیستشناسی مصنوعی برای خلق گونههای جدید غلات تشویق میکند.
با وجود محدودیتها، چین اجازه واردات حدود ۵۰ نوع محصول تراریخته از جمله سویا را داده اما هنوز مجوز کاشت تجاری غلات GMO را صادر نکرده است. این تصمیم در آیندهای نه چندان دور میتواند مسیر صنعت بذر داخلی را تغییر دهد؛ چراکه بدون فروش داخلی، انگیزه تحقیق و توسعه نیز کاهش مییابد.
همکاریهای فناورانه؛ از BASF تا Bright Foods
همزمان با این تحولات، شرکتهای بزرگ بینالمللی نیز در حال تطبیق با واقعیت جدید چین هستند. شرکت آلمانی BASF با راهاندازی مراکز تحقیقاتی و کارخانههای فرمولاسیون در استانهای شاندونگ و جیانگسو، راهحلهای زیستمحیطی و افزایش عملکرد محصولات را توسعه داده است.
پروژههای مشترک BASF با غول دولتی COFCO در زمینه تولید پایدار گوجهفرنگی و مدیریت آب، نشاندهنده گرایش چین به کشاورزی پاک و بهرهوری بالاتر است. در همین راستا، شرکت Bright Foods با تمرکز بر تملک برندهای غذایی بینالمللی و شرکت خصوصی New Hope با سرمایهگذاری در استرالیا و نیوزیلند برای تولید پروتئین دامی، حلقههای زنجیره غذایی چین را جهانیتر کردهاند.
اقتصاد بذر و آینده کشاورزی چین
سرمایهگذاریهای کشاورزی خارجی چین از سطح خرید زمین عبور کرده و وارد مرحلهای از کنترل فناورانه شده است. اکنون پکن نه فقط در پی تولید است، بلکه به دنبال شکلدهی به بازار جهانی قیمت و فناوری کشاورزی است.
با پیشرفت در پروژههای ادغام و تملک، پیشبینی میشود چین تا سال ۲۰۳۰ به نسبت خودکفایی ۹۵ درصدی در تولید غلات برسد و نیاز وارداتیاش فقط به ۳۰ تا ۳۵ میلیون تن غلات و ۹ میلیون تن نهادههای پیشرفته محدود شود. این سطح از خودکفایی، در دنیایی که بحرانهای اقلیمی و جنگهای غذایی در حال افزایش است، میتواند به معنی استقلال اقتصادی بیسابقه برای چین باشد.
در واقع، پکن در حال ساختن «امپراتوری بذر» است؛ امپراتوری که نه با سلاح و زور، بلکه با پژوهش، سرمایه و ادغام پیش میرود. اگر در قرن بیستم، نفت محور قدرت جهانی بود، در قرن بیستویکم، بذر و فناوریهای زیستی همان جایگاه را خواهند داشت و چین زودتر از دیگران، این واقعیت را درک کرده است.
در مجموع، استراتژی جدید چین در ادغام شرکتهای کشاورزی جهان، فقط یک پروژه اقتصادی نیست، بلکه بازتابی از تحول در مفهوم امنیت ملی است. پکن با استفاده از ابزارهای مالی و فناورانه، در حال تبدیل کشاورزی به ستون جدید قدرت خود است. بذر برای چین فقط محصول نیست، بلکه «سرمایه ژئوپلیتیکی» است که آینده امنیت غذایی جهان را رقم خواهد زد.