۰۹:۱۳ ۱۴۰۳/۰۷/۱۳

کاهش ۱۰ درصد ضایعات کشاورزی، ایران را تبدیل به صادرکننده می‌کند

رئیس اتاق اصناف کشاورزی گفت:به طور متوسط حدود ۳۰ درصد ازمحصولات کشاورزی تبدیل به ضایعات می‌شود. اگر این عدد ۱۰درصد کاهش پیدا کند دربرخی محصولات نه‌تنها خودکفا شده بلکه صادر کننده هم می‌شویم.
کاهش ۱۰ درصد ضایعات کشاورزی، ایران را تبدیل به صادرکننده می‌کند
کد خبر:۴۲۰۱

به گزارش اقتصاد معاصر؛ تقریباً ۶.۵ میلیون هکتار از زمین‌های کشاورزی ایران به کشت گندم اختصاص دارد. ۲ میلیون هکتار مربوط به کشت آبی و ۴.۵ میلیون هکتار دیم است. کشور طی دو سال متوالی ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ در تأمین گندم مورد نیاز با تولید حدود ۱۴ میلیون تن خودکفایی شده که از این میزان به ترتیب ۱۰.۵ و ۱۲ میلیون تن تحویل دولت شد.

 

گندم پرمصرف‌ترین محصول کشاورزی ایران است. از آن به عنوان شاه غلات نام برده می‌شود. بیش از ۴۵ درصد از کالری روزانه ایرانیان با مصرف گندم تأمین می‌گردد.

 

تولید گندم در هر هکتار از اراضی ایران به طور میانگین حدود ۱۲۰۰ کیلوگرم است؛ برای اراضی آبی این عدد ۴ تن و برای دیم ۱.۲ تا ۱.۵ تن برآورد می‌شود.

 

اما آنچه مسلم است بخشی از محصولات کشاورزی از تولید تا بازار تبدیل به ضایعات شده و از بین می‌رود.

 

بر اساس آخرین آمار و اطلاعات تقریباً ۲۱ میلیون تن محصول فقط در حوزه تولید غلات شامل گندم، جو شلتوک، ذرت دانه‌ای سالانه در حال از بین رفتن است. با یک حساب سرانگشتی اگر فقط یک درصد تلفات این بخش را کاهش دهیم، با قیمت میانگین ۱۵ هزار تومان برای محصولات، تقریباً ۳ هزار میلیارد تومان (همت) سالانه صرفه‌جویی خواهیم داشت.

 

متأسفانه نه تنها سرمایه گذاری مورد نیاز در حوزه فناوری تأمین نمی‌شود بلکه خسارت‌های ناشی از سوخت اضافه و تبدیل شدن محصولات کشاورزی به ضایعات را هم باید به این آمار افزود که زیان بسیاری را به اقتصاد کشور تحمیل کرده است.

 

در ادامه گفت‌وگو مفصلی با قاسم پیشه‌ور، رئیس اتاق اصناف کشاورزی ایران و عضو شورای قیمت گذاری و اتخاذ سیاست‌های حمایتی محصولات اساسی کشاورزی در خصوص این موضوع‌ها داشت که می‌خوانید.

 

میزان کشت گندم در کشور در هر هکتار چقدر است و این عدد با استاندارد جهانی چقدر فاصله دارد؟

عددی که ما برای آنالیز هزینه‌های کشت در زمین‌های دیمی و آبی لحاظ می‌کنیم با توجه به اقلیم‌های چندگانه که در سطح کشور وجود دارد ۳ تن و ۲۰۰ هزار کیلو گرم بوده اما عدد استاندارد جهانی بالاتر است.

 

کشورهای پیشرفته عمدتاً کشاورزی مکانیزه داشته و سطح زیر کشت محصولات آنها بالا است. ضمن اینکه هزینه‌های تولید آنها پایین‌تر بوده و در نتیجه عدد بالاتری در هر هکتار تولید می‌کنند.

 

ارقامی که ما انتظار داریم و در مؤسسه تحقیقات تلاش‌های زیادی برای تولید آنها شده است باید ارقام سازگار با اقلیم کشور باشد. ارقام جدید منجر به افزایش تولید شده ولی به عدد استاندارد جهانی نرسیده است.

 

کشاورزان که تلاش و هزینه می‌کنند به دنبال کشت با تناژ بیشتر هستند. اگر حجم تولید در هر هکتار افزایش پیدا کند می‌تواند منجر به تثبیت قیمت‌ها شود. در حال حاضر قیمت تمام شده بالا است زیرا ارقام مناسبی نداریم.

 

حتی در برخی جلسات برای کاهش هزینه‌ها پیشنهاد شد اقلامی مثل کود، سم، بذر و… در زمان کشت تحویل کشاورزان شود و هزینه آن هنگام تحویل محصول تسویه گردد. کشاورز چون سرمایه کافی در اختیار ندارد ناچار است از ارقامی استفاده کند که هزینه کمتری دارد.

 

این روشی است که در دنیا پیاده می‌شود. در سنوات گذشته قبل و بعد از انقلاب در دهه‌های اول هم در برخی محصولات، سازمان‌های مربوطه این امر را پیگیری می‌کردند. کم کم فراموش شد و دولت فقط هنگام برداشت ورود کرده و عنوان می‌کند به فلان مبلغ محصول را می‌خرم و پولش را هم با تأخیر بسیار می‌پردازد.

 

جالب است در بحث گندم حتی در برخی استان‌ها و شهرستان‌ها به کشاورز اجازه نمی‌دهند محصولش را از شهری به شهر دیگر ببرد. تولیدکننده محکوم است محصول خود را در همان استان به فروش برساند یا تحویل دهد. این سیاست به بخش تولید آسیب می‌زند.

 

کشاورز باید اختیار داشته باشد محصولش را در هر کجا که بخواهد برده و به فروش برساند؛ البته این معامله باید داخلی باشد. محدودیت‌های این چنینی دست کشاورز را به اصطلاح زیر ساطور دولت گذاشته است. امیدواریم این چالش در دولت‌ها و مجلس‌های جدید حل و فصل شده تا تولید پایدار انجام شود.

 

نان‌های تولید داخل از کیفیت لازم برخوردار نبوده و برخی کارشناسان این چالش را مربوط به آرد و نحوه استفاده آن در نانوایی‌ها می‌دانند و برخی به نوع گندم اشاره می‌کنند. به همین دلیل استاندارد ۱۰۴ از سوی سازمان استاندارد برای این محصول اجباری شد. آیا برای ارتقا کیفیت گندم باید بذرها اصلاح شوند؟

این پرسش را می‌توان با سوال دیگر پاسخ داد؛ همین گندمی که کشاورز ایرانی تولید می‌کند به آسیاب برده و آرد می‌کند و در خانه آن را تبدیل به خمیر کرده و نان می‌پزد. چرا این نان از کیفیت بالایی برخوردار است؟ حتی می‌توان مدعی شد بدتر آرد گندم ما، بهترین نان را دارد.

 

چطور می‌شود که گندم‌کار بهترین گندم را تحویل دولت می‌دهد و در ادامه بدترین نان را تحویل می‌گیرد؟

 

اقلیم کشور ما به گونه‌ای است که به لحاظ نور آفتاب، دما، رطوبت و… بهترین گندم را می‌دهد. اگر مرزها باز شود همین گندم به عنوان بهترین نوع از ما خریداری می‌شود.

 

دولت جلوی واردات را بگیرد تمام مسائل حل می‌شود. تا زمانی که واردات گندم درجه ۴ را وارد و با محصولات داخلی مخلوط می‌کنند خروجی همین نان‌های فعلی است.

 

گندمی که کشورهای دیگر به ایران می‌دهند محصول درجه یک نیست همان طور که ما نیز بهترین محصول را صادر نمی‌کنیم.

 

این آسیب است؛ به بهانه اینکه آرد تولیدی از گندم داخل مناسب نیست آن را با آرد گندم وارداتی مخلوط می‌کنند که در نهایت باز هم از سوی مصرف کننده، به لحاظ کیفی مورد پذیرش نیست.

 

در این چرخه هنگامی که نان و آرد در انحصار یک واحد یا شخص باشد خروجی آن وضعیت فعلی خواهد بود.

 

انتظار است خودکفا شویم و به دیگران برای تأمین مایحتاج خودمان التماس نکنیم. نمی‌توان دلار و ارز داد و در نهایت نسبت به کیفیت کالا نه مصرف کننده و نه تولیدکننده رضایت نداشته باشد.

 

کشاورز کار خود را به نحو احسن انجام می‌دهد. بهترین گندم را تحویل دولت می‌دهد حال یا در نگهداری یا در حمل یا آسیاب، محصول دچار آسیب می‌شود.

 

امروز روش‌های نگهداری نیز با استانداردهای خاصی انجام می‌شود ولی این گونه نیست که گندم‌کار محصول بی کیفیت تحویل می‌دهد.

 

نرخ خرید تضمینی گندم در چند سال اخیر محل مناقشه بوده و همواره اعدادی که از سوی اعضای بخش خصوصی شورای قیمت گذاری محصولات اساسی کشاورزی با آنچه نمایندگان دولت اعلام می‌کنند متفاوت است. علت این امر چیست آیا نحوه آنالیز هزینه کرد دو بخش تفاوت دارد؟

خوشبختانه امسال قیمت گندم از سوی وزیر جهاد کشاورزی پیش از کشت گندم اعلام شد و کشاورز با آگاهی کامل از وضعیت قیمت و شرایط موجود در نهایت انتخاب می‌کند که گندم کشت کند یا خیر.

 

در واقع کشاورز محاسبه می‌کند چه کشتی برای وی منفعت اقتصادی دارد و بعد فعالیت خود را آغاز می‌کند.

 

در دو سه سال اخیر، سرمایه در گردش محصولات کشاورزی به ویژه گندم به وسیله بانک عامل کشاورزی محقق نشد؛ تسهیلات مکانیزاسیون نیز همین طور. بنا به روایتی باید گفت بخش تولید رها شد.

 

هنگامی که تمام ابزار و تجهیزات کشاورزی از تراکتور، کمباین و دنباله بندها تا خدمات دهی با نرخ آزاد باشد و قیمت سم و کود افزایش شیب هندسی داشته باشد اما درآمد کشاورز با نرخ فعلی نتیجه مناسب به دست نمی‌آید.

 

در ۳ سال اخیر توانستیم تولید گندم را از ۴ میلیون تن به سطح خودکفایی افزایش دهیم؛ این موضوع نیاز به تشویق و حمایت دارد.

 

یکی دیگر از دغدغه‌های حوزه کشاورزی به ویژه در غلات از جمله گندم، ضایعات این محصول است. در حال حاضر چقدر از محصولات تولیدی به دلیل کشت سنتی و فرسودگی تجهیزات دورریز می‌شود؟

محصولات کشاورزی عمدتاً فسادپذیر هستند و صنایع تبدیلی مناسبی را برای تبدیل این محصولات از حالت خام خوری به صنایع تبدیلی یا نداریم یا اگر داریم کم است. در این حوزه سرمایه گذاری انجام نشده است.

 

 به طور متوسط در حوزه کشاورزی کشور حدود ۳۰ درصد از محصولات تبدیل به ضایعات می‌شود. به این ترتیب ۳۰ درصد محصولات آبی، ۳۰ درصد منابع مالی، ۳۰ درصد نیروی کاری، و.. را در حال از دست دادن هستیم. حتی اگر این ضایعات به صفر هم نرسد و فقط ۱۰ درصد کاهش پیدا کند در برخی محصولات نه تنها خودکفا می‌شویم که حتی می‌توانیم صادرات هم داشته باشیم.

 

عمده دورریزی گندم، هنگام برداشت یا حتی در زمان کاشت است. بخش زیادی از کشاورزان خرده مالک بوده و به شکل سنتی گندم کشت می‌کنند. بذر را می‌پاشند و دیسکی می‌زنند ۳۰ درصد بذر روی زمین و ۳۰ درصد زیر خاک می‌رود که سبز نمی‌شود و ۳۰ درصد هم در وسط قرار می‌گیرد. در ادامه به جای اینکه شما در هر هکتار ۲۵۰ کیلو گرم بذر گندم بپاشید ناچارید با این روش ۴۰۰ تا ۵۰۰ کیلو گرم گندم استفاده کنید که زمین سبز کامل شود.

 

دورریز بعدی در زمان داشت است که دما، رطوبت، مبارزه با علف‌های هرز و حشرات بخشی از محصول را از بین می‌برد.

 

اگر کشاورز توان مالی نداشته باشد و نمی‌تواند به موقع سم بزند. در گذشته به محض اینکه به اداره کشت و صنعت اعلام می‌شد در قالب کشت قراردادی، هواپیماهای در نظر گرفته شده عملیات سم‌پاشی را انجام می‌دادند. امروز این گونه نیست حتی اگر پهپاد باشد کشاورز خرده مالک توان مالی ندارد.

 

عنوان می‌شود حدود ۵۲ درصد از تراکتورها عمر بالای ۱۳ سال دارند. بررسی‌های کارشناسی نشان داده متوسط سوخت تراکتورهای سبک تقریباً ۲ لیتر در ساعت و نیمه سنگین ۲.۴ لیتر در ساعت است که فرسودگی ماشین آلات تقریباً ۴۰۲ میلیون لیتر سوخت اضافه را تحمیل کرده است. خسارت مالی ناشی از این میزان سوخت اضافه با مبلغ هر لیتر ۳۵۰ تومان عددی بین ۱۴۰ تا ۱۵۰ میلیارد تومان است. آیا عدد ضایعات گندم در حوزه ماشین آلات هم بالا است؟

بله. بخشی دیگر از ضایعات در زمان برداشت اتفاق می‌افتد. متوسط سن تراکتور و به ویژه کمباین‌ها در حال کار در مزارع بسیار بالا است و از رده خارج محسوب می‌شوند.

 

هر سال تعمیر شده و هنگام برداشت استفاده می‌شود. صاحبان این ماشین آلات ممکن است مدعی شوند معاینات انجام شده و مجوز استفاده دارند؛ اما حقیقت این است که بعد از برداشت گندم وقتی باران کمی می‌بارد، کل مزرعه سبز می‌شود. این گندم از کجا آمده است؟ این گندم‌ها دورریز محصول، از عقب کمباین است.

 

ضمن اینکه کشاورز توان مالی خرید تجهیزات نو را ندارد. کمباین قدیمی را با ۱۰۰ میلیون تومان خریده و هزینه زندگی خود را در می‌آورد. اگر به سراغ خرید یک کمباین نو با مبلغ ۲ میلیارد تومان برود، قسط آن را چگونه می‌خواهد، بپردازد؟ به اضافه اینکه حدود ۳ سال است تسهیلاتی برای بخش نوسازی مکانیزاسیون تخصیص داده نشده است.

 

هنگام برداشت، کمباین به تعداد کافی موجود نیست. فاصله شمال تا جنوب هم زیاد است و باید مثلاً کمباین دار بعد از برداشت در یک شهرستان در مدت ۲۰ روز به شهر یا استان دیگر رفته و ادامه درو را در این استان‌ها انجام دهد. زیرساخت‌های حمل و نقل جاده‌ای هم پاسخگوی این عملیات به شکل مناسب نیست.

 

صنعتی هم در کشور، پشتیبانی ۱۰۰ درصدی از بخش دورریز کشاورزی هنگام کاشت، داشت و برداشت ندارد. اگر میزان ضایعات حتی یک درصد کاهش پیدا کند به خودکفایی نزدیک می‌شویم. این چالش‌ها کشاورز را ناچار می‌کند با همان امکانات حداقلی سنتی و تکنولوژی قدیمی فعالیت داشته باشد.

 

همچنین، در حال حاضر هزینه‌های سرویس و نگهداری کمباین در کشور از نرخ کمباین هم بالاتر است در حالی که امروز کمباین‌هایی با فناوری مدرن روز در مزارع دنیا فعالیت دارند.

 

مدعی هستیم در این حوزه می‌خواهیم خودکفا شویم. بیش از ۴ دهه گذشته اما هنوز این خودکفایی محقق نشده است. کشاورز باید دو سال پول واریز کند و در نوبت باشد و تسهیلات بانکی هم داده نشود؛ در چنین شرایطی چه انتظاری از نوسازی ماشین آلات وجود دارد.

 

این می‌شود که بخشی از محصولات به ویژه در محصولاتی مانند گندم و کلزا تبدیل به ضایعات شده و هزینه تولید را افزایش می‌دهد. اگر کمباین نباشد تأخیر یک هفته‌ای مشکل ساز نیست؛ اما کلزا این گونه نیست. گرم و سرد شدن هوا ۵۰ درصد محصول را روی زمین می‌ریزد.

 

حتی بخشی از دورریز در زمان نگهداری از محصولات اتفاق می‌افتد. به اصطلاح عنوان می‌شود اتحادیه تعاون روستایی که مسئول خرید در روستاها است، گندم را فرغونی می‌خرد؛ یعنی برای جمع‌آوری گندم از زمین‌های خرد کشاورزی به دلیل کوچکی زمین‌ها، محصولات با حجم پایین تحویل می‌شود.

 

امکانات برای حمل محصولات کشاورزی از سطح روستاها به شهرها و سایر استان‌ها محدود است و این هزینه کردها را افزایش می‌دهد؛ علاوه بر اینکه در برخی جاده‌ها پرنده‌ها کنار این راه‌ها، در حال خوردن گندم‌های ریخته شده روی زمین هستند که نشان می‌دهد بخش از گندم‌ها هنگام حمل و نقل توسط کامیون‌ها از بین می‌روند.

 

در صحبت‌ها از زمان انتظار برای دریافت تراکتور و کمباین گفتید. تولیدکننده تراکتور عنوان می‌کند در تولید مشکلی وجود ندارد. چرا صف طولانی تشکیل شده است؟

تقاضا بیش از تولید و عرضه است. البته وضعیت تولید بهتر و زمان انتظار کمتر شده است. اما مشکل این است که عمدتاً نقدی فروش انجام می‌شود. به عنوان مثال، یک تراکتور مدل ۴۷۵ با مبلغ ۷۰۰ و ۸۰۰ میلیون تومان خارج از توان مالی کشاورز بوده و عدم پرداخت تسهیلات مشکلاتی در این حوزه به وجود آورده است.

 

 از سوی دیگر، بازپرداخت همین تسهیلات با کشت چقدر گندم قابل تأمین است؟ آیا رشد قیمت گندم با رشد خرید ادوات کشاورزی با هم تناسب دارند؟

 

کشاورز برای ۳ تا ۵ هکتار زمین به یک تراکتور نیاز دارد؛ زیرا کشاورزی تابع شرایط جوی است. به مجرد اینکه باران آمد باید کشت را انجام دهد. اگر در یک روستا ۲ تا ۳ عدد تراکتور باشد و بخواهند به نوبت سر مزارع حاضر شوند، کشاورز فصل مناسب را از دست می‌دهد.

 

گندم محصولی استراتژیک بوده که حاکمیت برای تولید پایدار باید حمایت‌های لازم را در هر شرایطی از آن داشته باشد./مهر

برچسب‌ها:
کشاورزی گندم
ارسال نظرات