۱۶/تير/۱۴۰۴ | ۱۷:۳۴
روایت هاآرتص از ضربه کاری ایران به زیرساخت‌های علمی و امنیتی اسرائیل قانون تعلیق همکاری با آژانس انرژی هسته‌ای ابلاغ شد بیش از ۲۰۰ خانواده آسیب‌دیده در هتل‌های شهرداری اسکان یافتند زیرساخت قانونی تدوام ارائه کالابرگ به مردم فراهم شده است ریزش سهام در شرایط جنگی امری طبیعی است افزایش قیمت محصولات تصور اشتباه خودروسازان برای جبران خسارات است ارائه طرح اختصاص ۱٪ از بیمه شخص ثالث به هلال‌احمر به هیات ‌رئیسه مجلس اکثر بانک‌ها از پرداخت وام ازدواج با بهانه‌های مختلف سر باز می‌زنند سرمایه اجتماعی پشتوانه عبور کشور از بحران‌هاست با تقویت اصناف و مشارکت مردم تحریم‌ها بی‌اثر می‌شود بقایی: ایران از حقوق خود در استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای دفاع می‌کند دستور معاون اول برای تدوین برنامه اداره کشور در شرایط پس از جنگ ۱۲ روزه فرآیند بازسازی باید با کمترین بروکراسی و پیچیدگی اداری انجام شود حمایت‌هایی از بنگاه های کوچک و بزرگ و بازارهای مالی انجام خواهد گرفت
امیرحسین خواجوند صالحی، پژوهشگر اقتصاد

توانایی تولید داده، شرط اصلی برای ورود به زیست‌بوم اعتبارسنجی

اعتبارسنجی شامل دو مولفه است؛ یکی مدل‌سازی و دیگری تولید و جمع‌آوری اطلاعات رفتاری/اعتباری. توانایی تولید داده بر مدل‌سازی مقدم است و این بدان معناست که پیش‌شرط ورود به حوزه اعتبارسنجی، ورود به حوزه ارائه خدمات مالی است.
توانایی تولید داده، شرط اصلی برای ورود به زیست‌بوم اعتبارسنجی
کد خبر:۲۷۷۰۵

اقتصاد معاصر-امیرحسین خواجوند صالحی، پژوهشگر اقتصاد: بسکتبال حرفه‌ای، ورزش خاص افراد قدبلند است؛ بنابراین شرط لازم بازیکن بسکتبال شدن، داشتن قد بلند است. مشابه این گزاره، در صنعت اعتبارسنجی نیز قابل بیان است؛ اعتبارسنجی از دو رکن اصلی تشکیل شده است؛ یکی مدل‌سازی و دیگری تولید و جمع‌آوری داده‌ها و اطلاعات رفتاری/اعتباری مشتریان. این دو رکن اما وزن یکسانی در امر اعتبارسنجی ندارند. این نکته از آن جهت حائز اهمیت است که معمولا داده‌ها و اطلاعات موجود و در دسترس شرکت‌ها هستند که نقش مهمی در کارایی و قابل اجرا بودن مدل اعتبارسنجی دارند و طبیعتا برای راه‌اندازی یک کسب‌وکار در حوزه اعتبارسنجی، داشتن داده یک امر لازم و از مقدمات است.

حتی در صورتی که داده و اطلاعاتی در مدل‌سازی جهت امر اعتبارسنجی مهم تشخیص داده شود، موجود نباشد، شرکت می‌بایست به‌ گونه‌ای مقدمات تولید داده مد نظر را فراهم کرده و سپس در مدل اعتبارسنجی مورد استفاده خودش وارد کند. بنابراین، به نظر می‌رسد که بدون داشتن داده و اطلاعات، البته داده و اطلاعاتی که قابل اتکا باشد، امر اعتبارسنجی بی‌معناست. 

در آنچه که تاکنون بیان شد، مشخص گشت که ابتدای امر اعتبارسنجی، تولید یا جمع‌آوری داده و اطلاعات رفتاری/اعتباری است اما سوال اینجاست که چگونه می‌توان داده‌های اینچنینی تولید کرد؟ پاسخ این سوال فقط یک چیز است؛ راه‌اندازی و ایجاد یک کسب‌وکار در حوزه مالی که از آن طریق، خدماتی در بازارهای مالی از جمله ارائه تسهیلات، ارائه اعتبار، فروش بیمه‌نامه به صورت قسطی و... به مشتریان ارائه شود. این امر سبب می‌شود تا به واسطه رفتار مشتریان در ایفای تعهدات و بازپرداخت اقساط داده‌های مربوطه تولید گردد. بنابراین، پیش‌شرط ورود به حوزه اعتبارسنجی، ورود به حوزه ارائه خدمات مالی است. در ادامه، اعتبارسنجی به دو طریق در این موضوع می‌تواند نقش موثری داشته باشد که هر کدام حائز اهمیت ویژه‌ای است.

اولا، اعتبارسنجی نقش موثری در شناخت مشتریان خوش حساب دارد. ریسک‌های اعتباری و عملیاتی‌ که ارائه‌دهندگان تسهیلات با آن مواجه هستند، سبب می‌شود تا این موسسات در ارائه خدمات خود با احتیاط عمل کرده و برای تبدیل متقاضیان خدمات به مشتریان خود، فیلترهایی را در نظر بگیرند. یک سیستم اعتبارسنجی کارآمد به صورت پیشینی این امکان را فراهم می‌کند تا نهادهای مالی بتوانند با دید بازتر و با در نظر گرفتن عوامل گوناگون موثر بر رفتار اشخاص، نسبت به ارائه خدمات خود تصمیم‌گیری کنند. تصور کنید که تعداد زیادی شرکت ارائه‌دهنده تسهیلات و اعتبار که در رقابت با یکدیگر هستند، موجود باشد و هر کدام از این شرکت‌ها داده‌های خود را به شکل یک گزارش یا امتیاز اعتباری به سایر بازیگران و استفاده‌کنندگان این گزارش‌ها بفروشند. طبیعی است که هم حجم اطلاعات افزایش خواهد یافت، هم آگاهی شرکت‌ها از مشتریان بیش از گذشته خواهد شد.

ثانیا، نقشی از اعتبارسنجی که تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته، آن است که شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات مالی که در کنار فعالیت اصلی خود، اقدام به تاسیس شرکت‌های اعتبارسنجی می‌نمایند، می‌توانند با استفاده از داده‌های رفتاری/اعتباری که از مشتریان خود تولید و سپس تجمیع می‌کنند، ریسک ارائه خدمات خود را در شبکه‌ای از استفاده‌کنندگان گزارش‌ها و امتیازهای اعتباری تولیدی خودشان توزیع کرده و بدین وسیله، هم ریسک اعتباری و هم هزینه ارائه خدمات خود را کاهش دهند. این موضوع مجددا از چندین جهت دارای اهمیت فوق‌العاده است.

از یک‌سو و مطابق با اطلاعات موجود، در بهترین حالت فقط ۳۰ درصد از جامعه ایرانی تاکنون موفق به اخذ تسهیلات از بانک‌ها و موسسات اعتباری شده‌اند که البته عمدتا از بین دهک‌های بالای جامعه بوده‌اند. این گزاره بدان معناست که رفتار اعتباری افراد زیادی از جامعه همچنان برای نهادهای مالی رسمی شفاف نیست و ارائه خدمات برای آنان مشابه گام نهادن در یک مسیر تاریک است که این موضوع در نهایت به زیان افراد خوش‌حساب جامعه که تاکنون نتوانستند در این نهادهای مالی وثیقه‌محور، خوش‌حسابی خودشان را نشان دهند، تمام خواهد شد. از سوی دیگر، جبران این عقب ماندگی در افزایش شمول مالی در سطح کشور، لاجرم نیازمند بازیگرانی است که بتوانند ریسک ارائه خدمات به این افراد ناشناخته در سیستم‌های رسمی مالی را بپذیرند و داده‌های لازم را تولید نموده و سپس در اختیار سایر بازیگران موجود در زیست‌بوم ارائه خدمات مالی قرار دهند؛ این اقدامی است که هم‌اکنون توسط شرکت‌های حوزه فینتکی در حال انجام است. طبیعی است که این اقدام هزینه‌زاست و می‌بایست از هزینه این اقدام کاسته شود. راه‌اندازی یک شرکت اعتبارسنجی توسط فینتک‌ها که بتواند از طریق داده‌های کسب‌وکار خودشان گزارش‌های اعتباری تولید کرده و به سایر استفاده‌کنندگان این گزارش‌ها به فروش برسانند، نقش به سزایی هم در کاهش هزینه این شرکت‌های فینتکی و رونق ورود به این بازار که منجر به توسعه اقتصاددیجیتال می‌گردد، می‌شود و هم موجب ایجاد یک نظام اعتبارسنجی فعال و پویا در کشور می‌شود که می‌تواند با سرعت هر چه تمام‌تر، هم چتر پوشش خدمات مالی را از ۳۰ درصد جامعه افزایش دهد و هم شفافیت بیشتری از رفتار افراد حاصل گردد.

بنابراین، توانایی تولید داده، شرط لازم برای ورود به زیست‌بوم اعتبارسنجی است؛ درست مانند شرط قدی برای ورود حرفه‌ای به یک تیم بسکتبال.