
دلیل هراس ترامپ از قدرت بریکس

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ پس از برگزاری اجلاس اخیر بریکس در برزیل، دونالد ترامپ اقدام به تحقیر و تهدید این گروه جنوب جهانی کرده که به دنبال اصلاح و تحول بنیادین در ساختار اداره جهان به ویژه اقتصاد است.
وی در آخرین اظهار نظر خود گفت: «وقتی درباره گروه شش کشوری بریکس شنیدم اساسا به شکلی بسیار سخت به آن ضربه زدم. چنانچه این بلوک شکل معناداری به خود پیدا کند سریعا به پایان میرسد. ما هرگز اجازه نخواهیم داد که کسی ما را به بازی بگیرد.»
ترامپ همچنین، تهدید به وضع تعرفه بر محصولات بریکس کرد و مدعی شد که این گروه «مرده» است. اما برخلاف ادعاهای او، ۱۰ عضو و ۱۰ شریک بریکس در اجلاسی در برزیل شرکت کردند و در مورد دلارزدایی، استعمارزدایی، تجارت و سرمایهگذاری با ارزهای محلی و چگونگی ایجاد یک نظم جهانی چندقطبیتر بحث کردند.
گروه بریکس به رهبری کشورهای جنوب جهان، از نظر اندازه و نفوذ در حال رشد بوده و این امر برخی از سیاستمداران غربی را وحشت زده کرده است. در این میان، دونالد ترامپ به ویژه آشفته است، به طوری که پس از بازگشت به کاخ سفید برای دومین دوره ریاست جمهوری خود، ترامپ تهدید به وضع تعرفههای بسیار بالا بر کشورهای عضو بریکس کرد و به دروغ گفت که این سازمان را نابود کرده است.
چشماندازی که بریکس برای جهانی چندقطبیتر در نظر دارد که در آن جنوب جهان سهمی برابر دارد و کشورهای استعمارگر شمال جهان دیگر از امتیازات ناعادلانهای برخوردار نیستند، برای اکثر کشورهای جهان بسیار جذاب است. حتی مکزیک، شریک تجاری اصلی ایالات متحده و همسایه جنوبی آن، در اجلاس بریکس در ریودوژانیرو شرکت کرد. دولت مکزیک اعلام کرد که از سوی برزیل که ریاست دورهای سالانه بریکس را برای سال ۲۰۲۵ بر عهده دارد، برای عضویت به عنوان «ناظر» دعوت شده است.
اهمیت اجلاس ریودوژانیرو
هفدهمین اجلاس بریکس در ریودوژانیرو، کشورهای جنوب جهان را به خط مقدم صحنه بینالمللی آورد و برتری غرب را در میان تحولات بزرگ ژئوپلیتیکی به چالش کشید. این درگیریهای ترکیبی و نیابتی در حال ترسیم مجدد چشمانداز قدرتهای جهانی، تشدید رقابت بین چین و ایالات متحده و تنزل نقش غرب به حاشیه هستند. این امر در اجلاس بریکس در ریو تحت عنوان جذاب «تقویت همکاری بین کشورهای جنوب برای حکومتداری فراگیرتر و پایدارتر» متبلور شد.
برای نمونه، در خاورمیانه، اتحاد آمریکا و اسرائیل در مواجهه با مقاومت ایران متزلزل است، همچنین جنگهای نیابتی در یمن و لبنان همچنان ادامه دارد. در آفریقا، ساحل، سودان و جمهوری دموکراتیک کنگو صحنه خشونتهایی هستند که رقابتهای ژئوپلیتیکی آنها را تشدید میکند. در آسیا، دریای چین جنوبی، هند-اقیانوس آرام و میانمار همگی مناطق تنشهای ترکیبی هستند. در آمریکای لاتین، جرایم سازمانیافته به بیثباتی دامن میزند.
در این میان، اجلاس بریکس که نماینده اتحادی تقریبا نیمی از جمعیت جهان است، از دلارزدایی و به حاشیه راندن ناتو حمایت میکند و استقلال کشورهای جنوب جهان را در مواجهه با این بحرانها تقویت میکند. در واقع، کشورهای عضو بریکس که در اجلاس ریو گرد هم آمدند، ظهور کشورهای جنوب جهان را تایید و غرب را در یک نظم جهانی چندقطبی که با درگیریهای ترکیبی بازتعریف شده، به حالت تدافعی تنزل میدهند.
هراس از دلارزدایی
ترس دولت آمریکا و به ویژه دونالد ترامپ از بریکس ریشه در قدرت روزافزون این سازمان به رهبری کشورهای جنوب جهان دارد. ۲۰ عضو و شریک بریکس در حال حاضر بیش از دو پنجم اقتصاد جهانی، ۴۳.۹۳ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان بر اساس برابری قدرت خرید (PPP) را تشکیل میدهند. همچنین، این کشورها روی هم رفته ۴.۴۵ میلیارد نفر جمعیت دارند، به این معنی که آنها ۵۵.۶۱ درصد از جمعیت جهان -اکثریت جهان- را تشکیل میدهند.
باید توجه داشت که با این حجم اقتصادی و جمعیت کشورهای بریکس، اهمیت آنها در حال افزایش است. به ویژه که یکی از مسائل کلیدی مورد بحث در اجلاس بریکس در سال ۲۰۲۵، دلارزدایی بود، یعنی تلاش در راستای ایجاد جایگزینهایی برای دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره جهانی.
لولا دا سیلوا، رئیس جمهور چپگرای برزیل، مدتهاست که طرفدار حذف دلار از اقتصاد این کشور است. وی در اجلاس بریکس گفت: «جهان باید راهی پیدا کند که روابط تجاری ما مجبور به استفاده از دلار نباشد.»
در اجلاس سران در ۶ ژوئیه ۲۰۲۵.۲۰ عضو و شریک بریکس یک بیانیه مشترک امضا کردند که ۳۱ صفحه داشت، شامل ۱۲۶ نکته بود و موضوعات متنوعی را در بر میگرفت. این بیانیه مشترک به ابتکارات کشورهای عضو بریکس برای تشویق دلارزدایی اشارههای زیادی داشت. برای نمونه، خواستار تقویت بانک بریکس، بانک توسعه جدید (NDB)، برای حمایت از نقش رو به رشد آن به عنوان یک عامل قوی و استراتژیک توسعه و نوسازی در جنوب جهان شد. همچنین، به طور ویژه، این سند بر لزوم «گسترش تامین مالی با ارز محلی» توسط بانک توسعه ملی تاکید کرد.
یکی دیگر از ابتکارات مورد بحث در این سند، پلتفرم سرمایهگذاری جدید (NIP) بود که به دنبال تسهیل سرمایهگذاری با ارزهای محلی، به جای دلار آمریکا، پوند انگلیس یا یورو است. این بیانیه به سازوکار همکاری بین بانکی بریکس (ICM) اشاره دارد که در حال کار بر روی «یافتن سازوکارهای قابل قبول برای تامین مالی با ارزهای محلی» است.
این موارد همه گویای تلاش مداوم بریکس برای دلارزدایی دارد که برای هژمونی ایالات متحده از اهمیت بالایی برخوردار است و به عنوان ابزار نفوذ و تحریم جنوب جهانی استفاده میشود. طبیعتا، ترامپ باید برای این امر واکنش شدیدی نشان دهد و با ادعاهای دروغین برای فریب افکار عمومی ایالات متحده استفاده کند.
قدرت تولیدی بریکس
اگرچه تولید ناخالص داخلی میتواند تقریبا میزان نفوذ یک کشور در اقتصاد جهانی را نشان دهد اما این معیار مشکلات خاص خود را دارد. تولید ناخالص داخلی لزوما منعکسکننده ظرفیتهای تولیدی یک ملت نیست؛ بررسی ترکیب بخشی تولید ناخالص داخلی مهم است. برای مثال، در ایالات متحده، ۲۱ درصد از تولید ناخالص داخلی از بخش FIRE (خدمات مالی، بیمه و املاک و مستغلات) حاصل میشود. ۱۳ درصد دیگر از تولید ناخالص داخلی ایالات متحده شامل خدمات حرفهای و تجاری، از کارگران یقه سفید مانند وکلا و مدیران است. تولید فقط حدود ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی ایالات متحده را تشکیل میدهد.
در مقابل، اقتصاد رو به رشد بریکس را میتوان در ظرفیتهای تولیدی اقتصادهایی که این سازمان را تشکیل میدهند، مشاهده کرد. اعضای بریکس و شرکای آن، رهبران جهان در تولید کالاهای اساسی مانند غلات، گوشت، نفت خام، گاز طبیعی و مواد معدنی استراتژیک مانند سنگ آهن، مس و نیکل هستند.
طبق گزارش سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو)، در محصولات اصلی اولیه در جهان که بیش از نیمی از تولید کشاورزی جهان را تشکیل و شامل نیشکر، ذرت، برنج، گندم میشود، کشورهای بریکس بر تولید جهانی این محصولات اولیه تسلط دارند؛ برزیل، هند و چین تقریبا دوسوم تولید جهانی نیشکر، چین و برزیل تقریبا ۳۰ درصد از تولید جهانی ذرت، چین و هند بیش از نیمی از تولید برنج جهان، چین، هند و روسیه بیش از ۴۰ درصد تولید گندم جهان را در اختیار دارند.
همچنین، کشورهای عضو بریکس بخش عمدهای از گوشت جهان را تولید میکنند؛ چین و برزیل بیش از ۲۰ درصد از تولید جهانی مرغ و همچنین بیش از ۲۰ درصد از تولید جهانی گوشت گاو را به خود اختصاص میدهند. چین با تولید تقریبا ۶۰ درصد از تولید جهانی غذاهای دریایی، بر صنعت آبزیپروری تسلط دارد. این رقم در کنار هند و اندونزی، بیش از ۷۰ درصد است.
کشورهای عضو بریکس نیز بیش از نیمی از تولید تخم مرغ جهان را در اختیار دارند. چین به تنهایی ۳۴ درصد از این تولید را به خود اختصاص داده است.
بریکس اکنون یک قدرت انرژی نیز است و چین در حال رهبری گذار جهان به انرژیهای تجدیدپذیر است. این کشور دو برابر مجموع ظرفیت انرژی خورشیدی و بادی سایر کشورهای جهان، ظرفیت تولید برق ایجاد میکند.
کشورهای عضو بریکس همچنین نقش مهمی در تولید جهانی نفت خام و گاز دارند. پنج کشور از ۱۰ تولیدکننده برتر نفت خام جهان در گروه بریکس قرار دارند، از جمله روسیه (سوم)، چین (چهارم)، ایران (هفتم)، امارات متحده عربی (هشتم) و برزیل (نهم). در این راستا، تولیدکنندگان برتر گاز طبیعی در بریکس شامل روسیه (دوم)، ایران (سوم)، چین (هشتم)، امارات متحده عربی (دهم)، اندونزی (یازدهم) و مالزی (پانزدهم) هستند.
وقتی صحبت از مواد معدنی راهبردی میشود، بریکس دوباره بسیار تاثیرگذار است. کشورهای عضو بریکس از جمله تولیدکنندگان پیشرو سنگ آهن در جهان هستند که شامل برزیل (دوم)، چین (سوم)، هند (چهارم)، روسیه (پنجم)، آفریقای جنوبی (هشتم)، قزاقستان (نهم) و ایران (دهم) میشوند. همچنین، در موضوع تولید مس اعضای بریکس نیز بسیار مهم هستند، از جمله چین (سوم)، روسیه (هفتم)، اندونزی (نهم) و قزاقستان (دوازدهم).
پذیرش اندونزی به عنوان عضو شریک به این معنی است که تنها ابرقدرت نیکل جهان اکنون به همراه سایر تولیدکنندگان مهم نیکل مانند روسیه (سوم)، چین (هفتم)، برزیل (هشتم) و کوبا (نهم) بخشی از بریکس است.
در مجموع، این دادهها نشان میدهد که بریکس به یکی از مهمترین سازمانهای روی زمین تبدیل شده است که جنوب جهانی را با جمعیت انبوه، اقتصادهای بزرگ و ظرفیتهای تولیدی باورنکردنی را گرد هم میآورد. اگر کشورهای عضو بریکس بتوانند با موفقیت هماهنگ شوند و اقدام جمعی انجام دهند، جهان را تغییر خواهند داد. از همینرو، میتوان دلیل هراس ترامپ از قدرت روزافزون بریکس را ردیابی کرد که مبتنی بر تاثیرگذاری ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی مانند حمایت از یکدیگر در جنگها یا دلارزدایی است.