خیز بریکس در ایجاد نظم نوین اقتصادی جهان
اقتصاد معاصر؛ میتوان ادعا کرد که اتحاد اقتصادی بریکس به طور فزایندهای در صحنه جهانی اعتبار پیدا کرده و هر روز کشورهای بیشتری به دنبال عضویت در آن هستند تا در ایجاد نظم جهانی جدید مبتنی بر چندجانبهگرایی مشارکت کنند.
در عین حال، این اتحاد فعالیتهای خود را تقویت و آن را به تمام قارهها و حوزههای مالی بین المللی گسترش میدهد. گزارشهایی وجود دارد مبنی بر اینکه بریکس در حال بررسی ایجاد یک سیستم پرداخت جهانی جدید برای تجارت بین المللی است که میتواند جایگزینی برای جامعه جهانی ارتباطات مالی بین بانکی (SWIFT) باشد.
بنیان بریکس در سال ۲۰۰۶ و بر اساس پیش فرض استفاده از رشد اقتصادی جمعی و نفوذ سیاسی برای دفاع از یک سیستم حکمرانی جهانی فراگیرتر و عادلانهتر بین برزیل، چین، هند، روسیه و آفریقای جنوبی پایهگذاری شد. اکنون نیز اتحاد بریکس به نمادی از همبستگی و همکاری در بازارهای نوظهور تبدیل و در آغاز سال ۲۰۲۴ مصر، اتیوپی، ایران، عربستان و امارات به این اتحاد پیوستند. کشورهای بریکس از طریق ایجاد بانک توسعه جدید (NDB) و ترتیبات ذخایر مشروط (CRA)، همچنین سایر ابتکارات با هدف حمایت از توسعه زیرساخت، به دنبال همکاری میان خود هستند. پس از ۱۸ سال، تغییر به سمت نظم جهانی چند قطبی مشاهده میشود.
در سال ۲۰۲۴، این اتحاد از شش عضو جدید استقبال کرد اما اندکی قبل از نخستین جلسه، آرژانتین از پیوستن به آن امتناع کرد. با این حال، سایر اعضای بریکس سرشار از اشتیاق برای کار در پلت فرم بریکس پلاس هستند.
آغاز بریکس پلاس از ۲۰۲۴
گسترش BRICS در سال ۲۰۲۴ دومین گام این گروه در راستای افزایش اعضا است که بر توسعه اقتصادی و افزایش آرای اعضای خود در مجامع جهانی تمرکز دارد. کشورهای بریکس جایگاه منحصر به فردی در اقتصاد جهانی دارند. سهم مشترک آنها از تولید ناخالص داخلی جهانی ۲۵ درصد بوده و این کشورها به عنوان یک بازار جهانی بزرگ در حدود ۳.۲۱ میلیارد نفر (۴۲ درصد از جمعیت جهان) هستند.
بریکس اساساً بستری برای اقتصادهای در حال توسعه است که علاقهمند به همکاری خارج از سیاست غالب هستند. ویژگی منحصر به فرد بریکس این است که هر یک از اعضای آن به طور همزمان اقتصاد پیشرو در قاره یا در منطقه خود هستند؛ روسیه در اتحادیه اقتصادی اوراسیا، برزیل در مرکوسور، آفریقای جنوبی در جامعه توسعه آفریقای جنوبی (SADC)، هند در انجمن همکاریهای منطقهای جنوب آسیا (SAARC) و چین در سازمان همکاری شانگهای (SCO) و مشارکت اقتصادی جامع منطقهای (RCEP).
در نهایت اعضای جدید در ۱ ژانویه ۲۰۲۴ (مصر، اتیوپی، ایران، عربستان سعودی و امارات) به این گروه پیوستند و گروه موسوم به «بریکس پلاس» قدرت بیشتری به این اتحاد اضافه کرد. گسترش بریکس فرصتها و خطرات جدیدی را به همراه دارد. در ابتدا، هدف پلتفرم بریکس برای تقویت روابط اقتصادی و نفوذ سیاسی از طریق گسترش همکاری، ترویج نظم اقتصادی جدید جهانی و توسعه مناطق دوستی بود. از نقطه نظر سیاسی نیز افزایش تعداد کشورها نفوذ دیپلماتیک روسیه و چین را افزایش میدهد و همکاری امنیتی را ارتقا میبخشد.
با این حال، این ادغام با چالشهایی از جمله تنشهای سیاسی، نابرابری اقتصادی و مشکلات هماهنگی در داخل اتحاد روبرو است. تنشهای دوجانبه ناشی از اختلافات تاریخی و فشارهای ژئوپلیتیک (مانند بین چین و هند)، نیز احتمالا مانع توسعه همکاریها شود. نابرابری اقتصادی و تفاوت در سطح توسعه، چالشهای دیگری را ایجاد و توسعه سیاستهای منسجم و توزیع عادلانه منابع را دشوار میسازد. علاوه بر این، چارچوبهای قانونی و نظارتی مختلف مانع از جریان روان تجارت و جریان سرمایهگذاری میشود که مستلزم مذاکرات پیچیدهای است.
البته این گسترش مزایای بسیاری نیز دارد؛ با به رسمیت شناختن نقش حیاتی فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در رشد اقتصادی، کشورهای بریکس ابتکارات مشترکی را در زمینه علم، فناوری و نوآوری آغاز کردهاند. این همکاریها طیف گستردهای از زمینهها، از بیوتکنولوژی و تحقیقات فضایی گرفته تا فناوری اطلاعات را در بر میگیرد. چنین ابتکاراتی نه تنها تواناییهای فناورانه، بلکه پیوندهای بین کشورهای عضو بریکس پلاس را تقویت میکند. با این حال، نابرابری در سطوح توسعه فناوری، مسائل مربوط به حقوق مالکیت معنوی، و نابرابریهای مالی چالشهای مداومی را ایجاد میکند. موفقیت این ابتکارات به ایجاد چارچوبهایی بستگی دارد که مشارکت عادلانه و اشتراک منافع را در بین همه کشورهای عضو ترویج میکند.
با این وجود، یک اصل متحد کننده در میان اعضای فعلی و آینده بریکس، مخالفت آنها با تلاش ایالات متحده و اتحادیه اروپا (EU) برای اعمال محدودیت بر سیاستهای خارجی و فعالیتهای اقتصادی سایر کشورها است. این موضع برای هویت جمعی بریکس، حمایت از جهانی چند قطبی و نظم اقتصادی جدید، نقش محوری دارد.
در مجموع، ادامه گسترش بریکس نه تنها منافع جمعی اعضای خود را نشان میدهد، بلکه آرمان گستردهتری را برای نظم جهانی عادلانهتر و فراگیرتر نشان میدهد و برای طیف وسیعی از کشورهایی که به دنبال گذر از پیچیدگیهای ژئوپلیتیک و ژئوپلیتیک مدرن هستند، جذابیت دارد.
نظم نوین اقتصادی
بدون تردید، اکنون بیش از هر زمان دیگری جهان به سرعت در حال گذار از نظام تک قطبی به نظام چندقطبی است که براساس آن، دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره جهانی به تدریج ارزش و جذابیت خود را از دست خواهد داد. این روند یک شبه اتفاق نخواهد افتاد اما پیشنهادهایی مانند ارز بریکس در این روند تاثیرگذار بوده که به نفع اعضای آن جهت جلوگیری از تسلط دلار آمریکا در آینده و همچنین ایجاد دلارزدایی تدریجی است.
سوئیفت یکی از اجزای سیستم بانکی جهانی است و توسط بانکها برای ارسال و دریافت تراکنشهای مالی ایمن استفاده میشود. اما منتقدان ایالات متحده را متهم میکنند که از این سیستم با محروم کردن سایر کشورها و شرکتها از مزایای تجارت قانونی با یکدیگر، سوء استفاده میکند.
در واقع واشنگتن با استفاده از سوئیفت و دلار به عنوان ارز جهانی، بیشترین سود را از تجارت جهانی کسب کرد.
در اجلاس بریکس در آگوست ۲۰۲۴، وزیر دارایی آفریقای جنوبی اعلام کرد که سیستم پرداخت مبتنی بر بریکس با هدف تقویت تجارت با ارزهای ملی در مقابل دلار خواهد بود اما خاطرنشان کرد که رقیبی برای سوئیفت نخواهد بود. برزیل نیز به کشورهای عضو فشار میآورد تا در تجارت خود از یک ارز مشترک استفاده کنند که به سود همه باشد، نه فقط ایالات متحده.
در حال حاضر، ایالات متحده بخش مالی بزرگ در سطح بین المللی دارد اما آنقدر بدهی دارد که قادر به تامین مالی سرمایه گذاریهای خود نیست. بقای اقتصاد ایالات متحده به جریان وجوه و سرمایهگذاری از کشورهای دیگر وابسته است، پولی که متعلق به کشورهای دیگر بوده و به جای سرمایگذاری در آمریکا، میتواند در داخل کشور سرمایهگذاری شود و به توسعه نیازهای داخلی این کشورها کمک کند.
واشنگتن در واقع کشورهای دیگر را به سرمایهگذاری در ایالات متحده و رشد اقتصاد آمریکا تشویق میکند، اما به نظر نمیرسد که دیگر این امر چندان به نفع جامعه بینالمللی باشد. از همین روی، فناوریهای پیشرفته به سرعت در بخش مالی در حال توسعه هستند که شامل ارز دیجیتال، داراییهای مالی و خدمات پرداخت جدید است. در این زمینه وقتی صحبت از همکاریهای بینالمللی میشود، حفظ احترام متقابل و اعتماد به شرکا بسیار مهم است.
از سوی دیگر، بریکس روابط دوجانبه سودمندی را بین بسیاری از کشورها ایجاد میکند. از آنجایی که چین بزرگترین اقتصاد بریکس است، میتواند به سایر اعضای بریکس کمک کند. اعضای بریکس - برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی - و شش عضو جدید دعوت شده - عربستان سعودی، ایران، اتیوپی، مصر، آرژانتین و امارات - لزوماً سیستم حکومتی یکسان و مشابهی ندارند و هرچند بین برخی از اعضا نیز اختلاف نظر وجود دارد، وجه مشترک آنها تمرکز بر توسعه ملی خود به جای حفظ داراییهای خود در ایالات متحده است که در دهههای اخیر ثابت کرده که یک شریک غیرقابل اعتماد است.
نقش بریکس پلاس
همانور که اشاره شد گروه بریکس با گسترش اعضاء به دنبال ایجاد نظم نوین اقتصادی از طریق رویکردهایی مانند دلارزدایی، ایجاد ارز مشترک، تجهیز منابع مالی، … است. برای نمونه، کارشناسان استدلال میکنند که روند دلارزدایی بصورت تدریجی رخ خواهد داد، همانطور که پوند استرلینگ انگلیس قبل از اینکه دلار آمریکا جای آن را بگیرد، ارز ذخیره جهان بود.
آمریکا به دلیل دخالت در امور سایر کشورها با مشکلات جدی داخلی و بینالمللی مواجه بوده و اعتماد به دلار به طور پیوسته در حال کاهش است. در عین حال، بدهی ملی آمریکا حداقل ۳۳ تریلیون دلار و هر سال در حال افزایش است و سرمایه گذاران را به طور فزایندهای در مورد قرار دادن سرمایه گذاریهای خود در خزانههای ایالات متحده شک و تردید میکنند. همه این موارد نشان دهنده نیاز به نظم نوین اقتصادی است که گروه بریکس نقش مهمی در این راستا دارد.