تجارت جهانی چند قطبی میشود
به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ گروه بریکس تقریبا ۴۶ درصد از جمعیت، ۳۶ درصد از تولید ناخالص داخلی و ۲۵ درصد از تجارت جهانی را شامل میشود. البته اعضای جدید این گروه که شامل ایران، عربستان، امارات، اتیوپی و مصر میشود، نقش آن را به عنوان تامینکنندگان اصلی در بخش انرژی و مواد خام، به ویژه برای نفت خام، منیزیم و گرافیت تقویت میکند. اما آنچه اهمیت دارد، نقش راهبردی اعضای جدید بریکس بوده که توانایی بالقوهای به این ائتلاف در جهت کنترل تجارت جهانی میدهد و در این میان، ایران و مصر از اهمیت بالایی برخوردار هستند.
ایران و مصر به عنوان شرکای استراتژیک
گسترش بریکس مزایای قابل توجهی به ویژه در شرایط ژئوپلیتیک کنونی و در زمانی که روابط تجاری این گروه با غرب به دلیل تحریمها تیره شده است، به همراه دارد. این گسترش به بریکس، به ویژه روسیه اجازه میدهد تا همکاریهای تجاری و اقتصادی جدیدی با کشورهای جدید بریکس ایجاد و به کاهش موانع تجارت متقابل کالا و خدمات کمک کند.
این توسعه از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا احتمالا جهت آینده گسترش بریکس را تعیین میکند و ابتکارات روسیه نقش کلیدی در پیشبرد آن خواهد داشت. یکی از این ابتکارات که توسط مقامات وزارت خارجه روسیه مثل سرگئی لاوروف و سرگئی ریابکوف اعلام شد، همگرایی یا ادغام نهادهای منطقهای است.
این استراتژی شامل تعامل بین بلوکهای منطقهای از طریق کشورهای عضو بریکس است. پیوند با مرکوسور از طریق برزیل، پیوند با اتحادیه آفریقا از طریق اعضای آفریقایی و پیوند با اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) از طریق روسیه نمونههایی از این تعامل هستند.
ایران و مصر دارای موقعیت استراتژیک جغرافیایی بوده که باعث تقویت نفوذ ژئوپلیتیک بریکس در خاورمیانه میشود. ایران به عنوان بازیگر اصلی در خاورمیانه و مصر با موقعیت کلیدی ژئوپلیتیک خود در آفریقا و کنترل کانال سوئز میتوانند نقش مهمی در گسترش روابط اقتصادی و سیاسی بریکس با این مناطق ایفا کنند.
همچنین، ایران و مصر بازیگران مهمی در بازار جهانی انرژی هستند. روسیه به عنوان یکی از بزرگترین صادرکنندگان انرژی، علاقهمند به تقویت همکاری با این کشورها برای افزایش نفوذ خود در ساختار جهانی انرژی و ایجاد سیستمهای تسویه دلارزدایی است تا وابستگی به سیستمهای مالی غرب را کاهش دهد.
ایران و مصر به دنبال همکاری با بریکس برای ایجاد جهانی چندقطبی و کاهش تسلط غرب به ویژه آمریکا در سیاست بینالملل هستند. ورود این کشورها به بریکس، تلاشهای جمعی برای تشکیل یک مرکز قدرت جایگزین را تقویت میکند که با استراتژی بلندمدت روسیه برای تقویت چندقطبی در سیستم جهانی سازگار است.
پیوستن مصر به بریکس ریشه در تحولات تجارت بینالمللی، به ویژه به دلیل استراتژیهای اقتصادی آمریکا و آغاز یک دوره چالش برانگیز در اقتصاد جهانی دارد. تلاش ایالات متحده برای بهبود شرایط اقتصادی خود، ظاهرا به ضرر اقتصادهای در حال رشد از جمله مصر، پیامدهای نامطلوبی را بر شاخصهای اقتصادی مصر ایجاد کرده که شامل نرخ تورم بالاتر است. از همینرو، عضویت کنونی مصر در گروه بریکس به عنوان محرکی مهم برای بهبود چشمانداز اقتصادی مصر عمل میکند.
اتحاد راهبردی مصر با چین نیز در راستای کاهش وابستگی به دلار است. با توجه به نقش چین بهعنوان تامینکننده اصلی مواد خام مصر، پیشبینی میشود که چرخش به سمت یوان، مزایای قابلتوجهی را برای چارچوب اقتصادی مصر به همراه داشته باشد. این امر شامل تثبیت قیمتها در بخشهای مختلف و کالاهای استراتژیک است. با توجه به روند تورمی شتابان در مصر که با برتری دلار و تاثیر مخرب آن بر اقتصادهای در حال توسعه تشدید میشود، چنین انتقالی اهمیت بیشتری پیدا میکند.
عضویت مصر در بانک توسعه جدید (NDB) بریکس نیز میتواند علاوه بر مشارکت در این بلوک اقتصادی، فرصتهایی را برای تامین مالی ترجیحی برای پروژههای توسعهای فراهم کند.
مصر امیدوار است که از پیوستن به گروه بریکس، از مزایای اقتصادی و ژئواستراتژیک برخوردار شود. مصر به عنوان بزرگترین و پرجمعیتترین کشور خاورمیانه و با توجه به موقعیت جغرافیایی خود در حد فاصل بین آفریقا، آسیا و همچنین دریای مدیترانه و دریای سرخ، از جمله مسیر تجارت جهانی کانال سوئز، تحت تاثیر تحولات ژئوپلیتیکی قرار دارد.
در واقع، از نقطه نظر ژئوپلیتیک، مصر یک کشور عربی بزرگ بوده و از منظر استراتژیک نقش مهمی در مسیرهای حملونقل جهانی ایفا میکند. علاوه بر این، مصر نقش برجسته سیاسی و دیپلماتیک در مسائل منطقهای و بینالمللی دارد و در نتیجه پیوستن آن به بریکس ممکن است قدرت و نفوذ این گروه را در شمال آفریقا افزایش دهد.
علاوه بر عضویت مصر در اتحادیه کشورهای عربی و اتحادیه آفریقا، الحاق مصر نیز باعث افزایش نمایندگی جهان عرب، اسلام و منطقه خاورمیانه در گروه بریکس خواهد شد.
باید توجه داشت که کانال سوئز در مصر سریعترین مسیر کشتیرانی بین اروپا و آسیا است و چیزی حدود ۱۲ درصد کل تجارت دریایی دنیا از این کانال انجام میشود، بنابراین این کانال موقعیت راهبردی به مصر و در نتیجه به اعضای بریکس در شرایط بحرانی میدهد که میتواند منافع غرب را تحت تاثیر قرار دهد.
همچنین، انتظار میرود که عضویت بریکس، دسترسی مصر به فرصتهای مالی مطلوب و سرمایه گذاریهای جدید را به ویژه در زمینههای زیرساختی و توسعه اقتصادی تسهیل کند. انتظارات مبادله فناوری و ظرفیتسازی از طریق همکاری با اعضای بریکس در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر باید بررسی شود.
چرا ایران مهم است؟
ایران نیز یک بازیگر مهم سیاسی در منطقه غرب آسیا است و گنجاندن آن در بریکس باعث تقویت موقعیت سیاسی این سازمان در این منطقه و همچنین افزایش نفوذ خود بریکس در صحنه بینالمللی میشود. همکاری با ایران، به بریکس اجازه میدهد تا در حلوفصل و غلبه بر مناقشات بینالمللی مشارکت و همچنین فرصتهایی برای همکاری در ثبات منطقه و حمایت از صلح و امنیت جهانی ایجاد کند.
اهداف دولت ایران برای عضویت در بریکس شامل امید به منافع متقابل نیز است. در ژوئن ۲۰۲۳، شهید ابراهیم رئیسی، رسما تمایل ایران برای پیوستن به ائتلاف بریکس را اعلام کرد. تصمیم رئیسی ناشی از تمایل ایران برای تقویت موقعیت کشور در راستای کاهش فشار تحریمها از سوی کشورهای غربی، بهویژه آمریکا و متنوعسازی روابط بینالمللی بود.
وی در سخنانی تاکید کرد که پیوستن ایران به بریکس و سازمان همکاری شانگهای به این کشور اجازه میدهد تا نقش خود را در مبارزه با تحریمهای آمریکا ایفا و نفوذ هر دو سازمان را در صحنه جهانی گسترش دهد.
رئیسی همچنین اطمینان داد که عضویت ایران در این اتحادیهها «بسیار موثر» بوده و نه تنها به نفع ایران بلکه سایر اعضای سازمانهای مذکور خواهد بود.
ایران در ژوئیه ۲۰۲۳ نیز به عضویت دائم سازمان همکاری شانگهای درآمد. این سازمان شامل روسیه، چین، قزاقستان، تاجیکستان، قرقیزستان، ازبکستان، هند و پاکستان است. در مورد بریکس نیز عضویت کامل ایران در این سازمان از اول ژانویه ۲۰۲۴ آغاز شده است. در پانزدهمین اجلاس سران بریکس که در ۲۴ آگوست ۲۰۲۳ برگزار شد، ایران جزو اعضای جدید بریکس معرفی شد. تصمیم ایران برای پیوستن به بریکس و سازمان همکاری شانگهای گامی مهم در چارچوب سیاست جهانی و همکاریهای بین المللی است. این امر میتواند به تقویت روابط اقتصادی و سیاسی بین ایران و سایر اعضای این سازمانها و همچنین افزایش نفوذ آنها در صحنه جهانی منجر شود.
در واقع، عضویت کامل در بریکس در راستای توسعه سیاست خارجه ایرانی است که با هژمونی غرب مخالفت میکند. با توجه به اینکه ایران نیز مانند روسیه تحت تحریمهای آمریکا قرار دارد، این موضوع برای این کشور اهمیت زیادی دارد. در این راستا، تقویت اقتصاد گروه بریکس فرصت ارزشمندی برای کشورهای در حال توسعه مانند ایران است.
پیوستن ایران به بریکس هم برای منطقه و نظم اقتصادی جهانی و هم برای خود سازمان به طور خاص از اهمیت راهبردی برخوردار است. قرار گرفتن ایران در این گروه از کشورها، قدرت اقتصادی و نفوذ سیاسی مضاعفی را به همراه خواهد داشت و جایگاه بریکس را به عنوان یک بازیگر مهم در عرصه جهانی تقویت خواهد کرد.
نخست، طرحی از سوی بانک مرکزی ایران برای ایجاد سیستم پرداخت جایگزین سوئیفت ارائه شده که احتمالا در جلسات بریکس در سال ۲۰۲۴ مورد بحث قرار گیرد. براساس آن، ایران به دنبال ایجاد سیستمی برای تبادل پیامهای مالی بین کشورهای عضو، با تمرکز بر مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم، مشابه ابتکار بین المللی FATF است.
اما مهمتر از این موارد، ایران کنترل تنگه هرمز را در اختیار دارد که نزدیک به ۲۰ درصد نفت و ۲۰ درصد الانجی جهان از این آبراه صادر میشود؛ بنابراین ایران علاوه بر کریدورهای ترانزیتی شرقی-غربی و شمال-جنوب، در بازار انرژی هم بسیار تاثیرگذار است.
در مجموع، پیوستن ایران و مصر به بریکس دارای مزایای ژئواکونومیکی مهمی بوده که باعث میشود، بریکس در کنترل آبراههای حیاتی جهان مانند هرمز و سوئز دست بالا را داشته باشد و در صورت نیاز از این کارت مهم استفاده کند. همانطور که آمریکا از آسیبپذیری چین در وابستگی به انرژی وارداتی از طریق تنگه مالاکا از آن بهره میگرفت.