
چهار کریدور راهبردی بریکس

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ کریدورهای اقتصادی بدون تردید در تجارت جهانی نقش راهبردی خواهند داشت و به باور کارشناسان، رقابت برای این کریدورها نیز بخشی از نظم نوین چندقطبی جهان است. در این میان، کشورهای بریکس به دلیل تنوع اقتصادی و جغرافیایی از موقعیت بهتری برای کنترل این مسیرها برخوردار هستند. در واقع با گسترش بریکس، این گروه علاوه بر نقش مهمی که در تولید غذا و نفت ایفا میکنند، مسیرهای تجاری را نیز در کنترل خواهند داشت. برای نمونه، بریکس که در حال حاضر یکسوم تولید جهانی غذا را به خود اختصاص داده، در مواجهه با یک بحران بالقوه، همچنان برای ترانزیت غلات و امنیت غذایی جهانی، حیاتی خواهد بود.
همچنین، مشارکت سه کشور آفریقایی -آفریقای جنوبی، اتیوپی و مصر- در بریکس، ممکن است به این قاره اجازه دهد تا نقش موثرتری در سیاست و اقتصاد جهانی و همچنین تجارت جهانی ایفا کند. مزایای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی، علمی، فنی و فناوری اتحاد در حال گسترش بریکس، برای کشورهای آفریقایی بسیار زیاد تلقی میشود. با این حال، تلاشهای آنگلوساکسون برای خراب کردن همکاری چندقطبی در این سازمان، تاکنون ادامه داشته است.
در ادامه این گزارش، به نقش بریکس در مسیرهای تجاری مهم پرداخته شده است.
بریکس: قدرتهای نوظهور و کریدورهای اقتصادی که جهان را تغییر میدهند
شاید یکی از مهمترین مسیرهای تجاری بریکس مربوط به کریدور شمال-جنوب باشد که توسط سه کشور عضو اصلی آن یعنی روسیه، هند و ایران راهاندازی شده است. بدون تردید این کریدور چیزی کمتر از یک تغییردهنده بازی ژئوپلیتیکی نیست. این مسیر تجاری ۷،۲۰۰ کیلومتری که سن پترزبورگ را به بمبئی متصل میکند، هند را به مدارهای تجاری آسیای مرکزی متصل و روسیه را قادر میسازد تا به بازارهای جدید و پرسود جنوب از طریق خلیج فارس دست یابد.
برای هند، INSTC یک جایگزین داخلی برای کمربند و جاده چین، یک راه جدید برای ورود به بازارهای اروپایی، منبع زغال سنگ و نفت ارزان روسیه و یک راه مطمئن در صورت درگیری با غرب بوده و برای روسیه و ایران نیز کاهش تاثیر تحریمهای غرب و نوید موقعیت ممتاز در جریانهای تجاری آینده را ارائه میدهد. البته برای ایران و آذربایجان، INSTC فرصتی برای گرفتن امتیازات توسعهای و تجاری از حامیان اصلی پروژه است.
تشدید تحریمهای ایالات متحده و اتحادیه اروپا پس از حمله به اوکراین، روسیه را به تقویت روابط تجاری با ایران و رسیدن به هند ترغیب کرد. دهلی با حفظ روابط اقتصادی با مسکو، غرب را به چالش کشیده و درپی آن است که با ایجاد موازنه، از INSTC برای تقویت تعامل تجاری با آسیای مرکزی و اروپا استفاده کند. کشورهای کریدور در حال سرمایهگذاری هنگفتی در این شرکت هستند، به طوری که براساس گزارشها، روسیه و ایران ۲۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری در این مسیر خواهند داشت. البته انتقال اولین محموله این مسیر از سال ۲۰۲۲ آغاز شد و ترانزیت بار سالانه ۳۰ میلیون تن تا سال ۲۰۳۰ را هدفگذاری کرده است.
در واقع، کریدور شمال-جنوب فرصتی برای بریکس در راستای انعطافپذیری اقتصاد بلوک تلقی میشود که جریانهای تجاری را فراتر از محدوده تحریمهای ایالات متحده شکل میدهد. با این حال، این پروژه بیش از ۲۰ سال است که تا حد زیادی متوقف شده و اکنون نیاز به سرمایهگذاری قابل توجهی برای پر کردن شکافهای ریلی و توسعه ظرفیت پایانههای دریای خزر دارد.
نظم نوین جهانی: بریکس و کنترل کریدورهای تجاری استراتژیک
ابتکار جاده و کمربند چین بدون تردید یکی از تاثیرگذارترین و مهمترین کریدوهای تجاری بوده که از سوی دومین اقتصاد بزرگ جهان و یکی از بیانگذاران بریکس ایجاد شده است. در واقع، این طرح جدیدترین ابتکار تجاری دیپلماتیک پکن بوده که هدف آن ایجاد زیرساخت برای اقتصادهای آسیا، اروپا، خاورمیانه و آفریقا است. این پروژه یک تریلیون دلاری، به طور گسترده یک حرکت ژئوپلیتیکی هوشمندانه بوده که نه تنها به رشد اقتصاد چین کمک میکند، بلکه نفوذ سیاسی آن در سراسر جهان را نیز افزایش میدهد. جاهطلبیهای این پروژه برای ترویج جهانیسازی به سبک چینی از طریق تجارت چندجانبه، به پکن کمک میکند تا موقعیت خود را در دوره بیثباتی ژئوپلیتیکی مستحکم کرده و گسترش دهد.
چین معتقد است که جاده ابریشم جدید با گسترش تجارت آزاد، توسعه و سود متقابل ایجاد شده است. علاوه بر این، شی، رئیس جمهور چین در سخنرانی افتتاحیه در مجمع کمربند و جاده اعلام کرد که چین ۱۱۳ میلیارد دلار بیشتر به عنوان بودجه اضافی و همچنین ۸.۷ میلیارد دلار کمک به کشورهای در حال توسعه در مسیرهای جدید کمک خواهد کرد. به گفته رسانههای دولتی چین، قرار است که فقط طی پنج سال آینده، چندین تریلیون دلار بیشتر سرمایهگذاری شود. اگر طرح کمربند و جاده موفق شود، این امکان وجود دارد که «وضعیت برد-برد» تحقق یابد اما اگر شکست بخورد، بیثباتی سیاسی و اقتصادی بیشتر در پی خواهد داشت که منجر به ناآرامیهای احتمالی در حیاط خلوت چین خواهد شد. بنابراین درک دامنه، اهداف بازیگران و همچنین سبک مدیریت این ابتکار عمل چینی، برای پیشبینی اجرای موثر پروژه کمربند و جاده ضروری است.
از سوی دیگر گسترش اعضای بریکس، هم به صورت اعضای اصلی و هم شریک باعث میشود که تعداد کشورهای درگیر ابتکار کمربند و جاده چین در گروه بریکس افزایش یابد. برای نمونه، وجود سه کشور ایران، عربستان و امارات از غرب آسیا در بریکس و همزمان ابتکار کمربند و جاده، اهمیت و وزن این گروه در مسیرهای ترانزیتی را افزایش میدهد.
مسیر دریای شمال
مسیر دریای شمالی (NSR)، یک مسیر دریایی در اقیانوس منجمد شمالی بوده که اقیانوسهای آرام و اطلس را از طریق قطب شمال به هم متصل میکند. از همینرو نیز مورد توجه کشورهای متعددی از جمله بنیانگذاران بریکس یعنی هند، روسیه و چین قرار گرفته است. از طریق این مسیر، فاصله آسیا و اروپا در مقایسه با مسیر کانال سوئز ۱۰ تا ۱۴ روز کاهش مییابد. در سالهای اخیر، ذوب شدن یخهای قطب شمال باعث شده تا این مسیر به طور فزایندهای قابل اطمینان باشد.
در این مسیر، روسیه به دنبال شرکای راهبردی است، زیرا سواحل قطب شمال در سمت روسیه دارای زیرساخت ناقص بوده و فاقد بنادر و زیرساختهای اتصالی است که میتواند منطقه را به قطبهای صنعتی و تجاری روسیه متصل کند. هند و چین به عنوان واردکنندگان اصلی انرژی روسیه، در موقعیت ایدهآلی برای توسعه و عملیاتی کردن NSR در سواحل روسیه هستند.
تعامل چین در قطب شمال به عوامل متعددی وابسته بوده که حول محور بهرهبرداری از منابع، امنیت انرژی و حاکمیت بینالمللی بیشتر است. قطب شمال روسیه غنی از انرژی کشف نشده و ذخایر معدنی حیاتی، ذخایر استراتژیک برای پکن و دهلی و ابزاری برای محافظت از اقتصاد آنها در برابر شوکهای ژئوپلیتیکی و اختلالات تامین انرژی است.
البته برای روسیه متعادل کردن حضور اقتصادی چین در خاور دور یک ضرورت استراتژیک است. برای این منظور، مسکو از شریک دیرینه هند، برای سرمایهگذاری در NSR نیز دعوت کرد. در طول سفر مودی به مسکو، دو تفاهمنامه امضا شد که به طور خاص به پروژههای تجاری و لجستیکی در شرق دور روسیه و مناطق قطب شمال میپرداخت. این توافقنامهها مستقیما با هدف بلندپروازانه تجاری دوجانبه ۱۰۰ میلیارد دلاری تعیین شده برای سال ۲۰۳۰ مرتبط است. انتظار میرود که NSR نقش اصلی را در دستیابی به این هدف به عنوان شریان کلیدی برای حملونقل کالا بین روسیه و هند و کاهش زمان ترانزیت ایفا کند.
ترانس آفریقا
به باور کارشناسان، بریکس میتواند بهترین گزینه برای شنیده شدن صدای آفریقا باشد که قرنها تحت استعمار و کشتار کشورهای غرب قرار گرفته است. وجود آفریقای جنوبی، مصر و اتیوپی به عنوان اعضای اصلی و درخواست بیشتر کشورهای آفریقایی برای پیوستن به آن، نشاندهنده ظرفیت بالای بریکس برای این قاره است. در این میان، کریدور ترانس آفریقا میتواند به قابلیت ترانزیتی بریکس در این قاره کمک کند.
شبکه بزرگراهی ترانس آفریقا شامل پروژههای جادههایی است که توسط کمیسیون اقتصادی سازمان ملل متحد برای آفریقا (UNECA)، بانک توسعه آفریقا (ADB) و اتحادیه آفریقا در ارتباط با جوامع منطقهای توسعه مییابد. هدف آنها ترویج تجارت و کاهش فقر در آفریقا از طریق توسعه زیرساختهای بزرگراهی و مدیریت کریدورهای تجاری مبتنی بر جاده است.
در واقع بزرگراه TransAfrica یک مسیر زمینی است که کشورهای آفریقایی را به هم متصل میکند و یکی از بزرگترین پروژههای عصر کنونی محسوب میشود. این پروژه از قاهره مصر آغاز و از سودان، اتیوپی، کنیا، تانزانیا و آفریقای جنوبی میگذرد. این بزرگراه حدود ۶۰ هزار کیلومتر طول دارد و از حداقل ۱۸ کشور عبور میکند. بزرگراه ترانس آفریقا به عنوان یک مسیر مهم برای کالاهای تجاری معرفی شده و تمرکز اصلی این مسیر، بهبود رشد اقتصادی است.
در واقع، اتصال پروژه ترانس آفریقا با ابتکار جاده و کریدور، میتواند قابلیت کشورهای بریکس در تجارت آفریقا که دارای منابع معدنی کمیاب است را افزایش دهد. باید توجه داشت که منابع این قاره برای کشورهای اروپا مانند فرانسه و همچنین ایالات متحده حیاتی است.
همانطور که ملاحظه میشود، بهرهگیری بریکس از کریدورهای مهم خود در کنار کنترل آبراههایی مانند هرمز، سوئز و بابالمندب، ظرفیت و توان آن را در تجارت آینده افزایش خواهد داد. این امر تهدید جدی برای هژمونی غرب بوده و از همینرو، آنها با محوریت ایالات متحده به دنبال تقویت کریدورهای جایگزین مانند آیمک و کریدور میانی هستند.