نگاهی به روابط اقتصادی ایران و جمهوری آذربایجان
اقتصاد معاصر- مهدی آقازاده، کارشناس اقتصاد بینالملل: چشمانداز ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی، بهویژه پس از مناقشه قرهباغ در سال ۲۰۲۰، دستخوش تحولات اساسی شده و چالشها و فرصتهای جدیدی را برای ایران و جمهوری آذربایجان به همراه آورده است. این منطقه که همواره به دلیل موقعیت راهبردی خود توجه بسیاری از قدرتهای جهانی را جلب کرده، اکنون در کانون رویدادهایی قرار دارد که پیامدهای گستردهای برای ثبات، امنیت و روابط دوجانبه کشورهای هممرز، بهویژه ایران و آذربایجان، ایجاد کرده است. این یادداشت با رویکردی جامع به تحلیل زمینههای همکاری و عوامل تنشزا در روابط ایران و آذربایجان پرداخته و تلاش دارد اهمیت دیپلماسی و همگرایی استراتژیک را در دستیابی به ثبات پایدار برای این منطقه بررسی کند.
ایران و آذربایجان، با تاریخ پیچیدهای که از روابط فرهنگی و اشتراکات قومی تا رقابتهای ژئوپلیتیکی و استراتژیک را شامل میشود، در مواجهه با فرصتهای تازهای برای همکاری قرار دارند. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ و اعلام استقلال آذربایجان، آغازگر مرحلهای تازه در روابط دو کشور بود که با همگرایی آذربایجان به سوی غرب و ائتلاف با کشورهای ترکیه و اسرائیل، نگرانیهایی را برای ایران به همراه داشت. در این راستا، ایران همواره تلاش کرده با اعمال سیاستهایی هم از امنیت و منافع ملی خود در برابر نفوذ و حضور غرب در منطقه محافظت کند و هم ارتباطی موثر و سازنده با همسایگان شمالی خود برقرار سازد.
در این بین، مناقشه قرهباغ که طی دهههای اخیر به موضوعی حساس و چالشبرانگیز میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان تبدیل شده بود، یکی از عوامل تشدید تنشهای ایران و آذربایجان نیز محسوب میشود. آذربایجان با ادعای حمایت ایران از ارمنستان، نگرانیهایی را در خصوص تمامیت ارضی خود ابراز کرده و این اختلافات را عاملی برای تضعیف موقعیت سیاسی و ژئوپلیتیکی خود دانسته است. با این حال، تحولات اخیر و نشانههای تمایل دو طرف به تعاملات دیپلماتیک، فرصت تازهای را برای گسترش همکاریها و تقویت اعتماد متقابل فراهم کرده است.
۱. ایجاد اعتماد و اطمینان
یکی از مهمترین راههای تسهیل همگرایی و تعامل میان ایران و آذربایجان، ایجاد فضای اعتماد و اطمینان متقابل است. گفتوگوهای سطحبالا میان رهبران دو کشور و برگزاری نشستهای منظم میتواند فرصت مناسبی برای مطرح کردن مسائل اختلافزا و رسیدن به راهکارهای مشترک ایجاد کند. با برقراری گفتوگوهای صریح و مستقیم، دو طرف میتوانند نگرانیهای خود را در حوزههای مختلف بیان کنند و به درک متقابلی از خواستهها و نیازهای یکدیگر دست یابند. برای مثال، دیپلماسی میتواند به شفافسازی و کاهش سوءتفاهمها در مورد اتحادهای نظامی و روابط با کشورهای ثالث بپردازد و زمینه را برای همکاریهای سازنده و پایدار در سایر حوزهها فراهم کند.
۲. همکاری اقتصادی
از منظر اقتصادی، ایران و آذربایجان میتوانند با بهرهگیری از مزایای نسبی و ظرفیتهای موجود، زمینههای مناسبی برای همکاری و توسعه اقتصادی فراهم آورند. همکاریهای اقتصادی بهعنوان ابزاری قوی برای کاهش تنشها و ایجاد روابط دوجانبه پایدار عمل میکند. توسعه پروژههایی نظیر «کریدور ارس» که بهعنوان یک مسیر ترانزیتی مهم منطقه نخجوان را به ایران متصل میسازد، نشانگر این پتانسیل است. این پروژه میتواند علاوه بر بهبود زیرساختها، منجر به تقویت تبادلات تجاری و افزایش تعاملات اقتصادی بین دو کشور شود. سرمایهگذاریهای مشترک در حوزههای حملونقل، انرژی و صنعت، فرصتهایی برای ایجاد ارزش افزوده اقتصادی و کاهش اختلافات سیاسی فراهم میکند.
همچنین، با ایجاد چارچوبهای حقوقی و مالی شفاف و قابل اعتماد، ایران و آذربایجان میتوانند بستر مناسبی برای سرمایهگذاریهای دوجانبه و تقویت تجارت منطقهای ایجاد کنند. این همکاریهای اقتصادی به دو کشور امکان میدهد تا از ظرفیتهای اقتصادی یکدیگر بهرهمند شوند و از چالشهای سیاسی فاصله بگیرند.
۳. تثبیت منطقهای
قفقاز جنوبی بهعنوان یکی از مناطق حساس و استراتژیک جهان، همواره تحت تاثیر تنشهای ژئوپلیتیکی و رقابت میان قدرتهای جهانی قرار داشته است. از جمله کشورهایی که در سالهای اخیر نفوذ خود را در این منطقه گسترش دادهاند، میتوان به روسیه و ترکیه اشاره کرد که با حضور نظامی و اقتصادی، بر تحولات منطقه اثرگذار بودهاند. در این شرایط، تعاملات دیپلماتیک میان ایران و آذربایجان میتواند بهعنوان عاملی برای ثبات و تعادل منطقهای عمل کند. تلاشهای مشترک برای رسیدگی به مسائل امنیتی، مقابله با تهدیدهای تروریستی و مدیریت بحرانهای انسانی، از جمله بحران پناهجویان، میتواند به تقویت امنیت و ثبات منطقهای منجر شود.
توجه به همکاریهای امنیتی و هماهنگی در مسائل ژئوپلیتیکی و دفاعی، به هر دو کشور کمک میکند تا از چالشهای منطقهای و فشارهای خارجی بهصورت موثرتری عبور کنند. این همکاریها همچنین میتواند قدرت بازدارندگی و قابلیتهای دفاعی دو کشور را در مقابل تهدیدات خارجی افزایش دهد.
۴. دیپلماسی فرهنگی
ایران و آذربایجان دارای روابط فرهنگی عمیقی هستند که ریشه در تاریخ و فرهنگ مشترک دارد. اشتراکات فرهنگی و پیوندهای زبانی و مذهبی، بهعنوان سرمایههایی بیبدیل میتوانند نقش بسزایی در نزدیکی روابط دو کشور ایفا کنند. در این راستا، دیپلماسی فرهنگی از جمله ابزارهای موثر برای تقویت تعاملات دو کشور است که میتواند با ترویج همکاریها در زمینههایی همچون آموزش، هنر و گردشگری، حس وحدت و همگرایی را در میان مردمان هر دو کشور تقویت کند.
بهعنوان نمونه، جشن گرفتن میراث مشترک و برگزاری برنامههای تبادلات فرهنگی و هنری میتواند حس تعلق و همبستگی میان ایران و آذربایجان را افزایش دهد. همچنین، ترویج زبان و فرهنگ فارسی در میان جوانان آذربایجانی و آشنایی بیشتر ایرانیان با ادبیات و هنر آذربایجان، زمینهساز تقویت این پیوندها خواهد بود.
تحولات اخیر
تحولات و اقدامات اخیر انجام شده از سوی دو دولت نشاندهنده تغییراتی مثبت به سوی عادیسازی و بهبود روابط است. بازگشایی سفارت جمهوری آذربایجان در تهران پس از تعطیلی موقت، تعهد دو کشور به احیای روابط دیپلماتیک را نشان میدهد. پروژه کریدور ارس که بهعنوان یک نمونه از همکاریهای زیرساختی مشترک مطرح است، زمینه را برای توسعه اقتصادی و بهبود زیرساختهای حملونقل دو کشور فراهم میکند. همچنین، دیدارهای سطحبالا میان مقامات ایران و آذربایجان بر تقویت توافقات تجاری و همکاریهای منطقهای متمرکز بوده و میتواند به بهبود روابط کمک کند.
با این وجود، چالشهای بزرگی نیز همچنان وجود دارد که دو کشور باید با دقت به مدیریت آنها بپردازند. نفوذ و دخالت قدرتهای خارجی مانند ترکیه و اسرائیل، میتواند پتانسیل بیثباتی در روابط ایران و آذربایجان را افزایش دهد. از سوی دیگر، پویاییهای داخلی در هر دو کشور نیز ممکن است بر روابط دوجانبه تاثیر بگذارد؛ بهویژه آنکه هر دو کشور باید میان منافع داخلی و نیازهای همکاریهای بینالمللی تعادل ایجاد کنند.
نتیجهگیری
در نهایت، تعاملات دیپلماتیک سطحبالا میان ایران و جمهوری آذربایجان در این منطقه ناپایدار برای ایجاد اعتماد و تقویت روابط دوجانبه ضروری است. با درک اهمیت و نقش ژئوپلیتیکی خود، ایران و آذربایجان این فرصت را دارند که ضمن توجه به منافع ملی خود، در جهت تقویت پیوندهای منطقهای گام بردارند و نقشی موثر در حفظ و تثبیت امنیت و توسعه پایدار در این منطقه مهم جهان ایفا کنند. این راهبرد میتواند دستاوردهای اقتصادی و سیاسی مهمی برای هر دو کشور به همراه داشته و آیندهای روشنتر برای قفقاز جنوبی رقم بزند.