۳ سناریو اروپا برای توقف صادرات گاز روسیه
به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ براساس اعلام رسانههای غربی، صادرات گاز طبیعی روسیه از طریق خطوط لوله دوران شوروی که از اوکراین به اروپا عبور میکند، در ساعات اولیه روز سال نو متوقف شد.
شرکت بزرگ انرژی روسیه یعنی گازپروم اعلام کرد که صادرات گاز از طریق اوکراین به اروپا را از ساعت هشت صبح آن روز به وقت مسکو به دلیل پایان یافتن قرارداد ترانزیت متوقف کرده است.
روزنامه انگلیسی گاردین در این راستا گزارش داد که توقف گاز روسیه از طریق اوکراین با پایان قرارداد ترانزیت که پنج سال پیش بین مسکو و کییف منعقد شد در شرایطی صورت گرفته که اروپا با موج شدید سرما و کاهش بیش از حد معمول ذخایر گاز از سپتامبر گذشته مواجه است.
پایان قرارداد ترانزیت تغییر مهمی را رقم خواهد زد، زیرا صادرات گاز از طریق اوکراین در حال حاضر نیمی از صادرات گاز باقی مانده روسیه به اتحادیه اروپا و یکسوم کل صادرات گاز روسیه از جمله LNG را تشکیل میداد. این تاثیر به ویژه در اتریش، مجارستان و اسلواکی احساس خواهد شد که مسیر ترانزیتی اوکراین ۶۵ درصد تقاضای گاز آنها را در سال ۲۰۲۳ برآورده کرد. به طور کلی، سهم ترانزیت اوکراین در واردات گاز اتحادیه اروپا از ۱۱ درصد در سال ۲۰۲۱ به حدود ۵ درصد کاهش یافته است.
در این شرایط، اوکراین هزینههایی معادل حدود ۰.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی را از پایان قرارداد ترانزیت از دست میدهد و خطر تضعیف نقش استراتژیک آن به عنوان یک شریک انرژی برای اروپا وجود دارد. علاوه بر این، اگر گاز روسیه دیگر در خطوط لوله اوکراین نباشد، زیرساختهای گازی اوکراین که تاکنون تا حد زیادی آسیب ندیده، میتواند به یک هدف نظامی تبدیل شود.
علاوه بر این، هر گونه توقف ترانزیت گاز از طریق اوکراین با مخالفت مجارستان، اسلواکی و تا حدی اتریش به دلیل ترس از ضررهای اقتصادی نامتناسب در چنین سناریویی مواجه است. برای جلوگیری از قیمتهای بالاتر و اختلال در عرضه گاز در سال ۲۰۲۵، این کشورها میخواهند جریان گاز از طریق اوکراین را حفظ کنند. آنها احتمالا نگران این امر هستند که توقف صادرات به دسترسی گاز روسیه برای همیشه پایان میدهد و به طور بالقوه آنها را در شرایط رقابتی نسبت به سایر کشورهای اتحادیه اروپا قرار دهد. اکنون ترانزیت گاز به اروپا با سه سناریوی محتمل مواجه است که در ادامه به آن پرداخته میشود.
سناریوی نخست؛ جایگزینی منابع روسیه با LNG
پایان قرارداد ترانزیت گاز به این معنی است که از اول ژانویه ۲۰۲۵، اتحادیه اروپا به واردات اضافی سالانه ۱۴۰ تراوات ساعت از منابع دیگر نیاز دارد. بیشتر تحویل گاز روسیه به اتریش، مجارستان و اسلواکی، بر اساس قراردادهای بلندمدت بین شرکتهای گاز آنها و گازپروم انجام میشد. با این حال، توقف ترانزیت اوکراین به سه دلیل خطر امنیت عرضه فوری برای اتریش، مجارستان یا اسلواکی ایجاد نمیکند.
نخست، پایانههای LNG در لهستان، آلمان، لیتوانی، ایتالیا، کرواسی و یونان، سپس واحدهای ذخیرهسازی جدید گازیسازی مجدد شناور در آلمان و ایتالیا و افزایش بالقوه ظرفیت خط لوله ترک استریم میتوانند حجم کاهش یافته را جایگزین کند.
دوم، زیرساختهای کافی برای اپراتورهای سیستم انتقال وجود دارد تا گاز جایگزین را به اتریش، مجارستان و اسلواکی منتقل کنند. به عنوان مثال، چک ادعا میکند که ظرفیت شبکه گاز کافی برای پشتیبانی از سایر کشورها و کاهش اختلالات احتمالی در صورت توقف جریان گاز از طریق اوکراین را دارد.
سوم، ظرفیت ذخیرهسازی برخی کشورها تقریبا پر است. در واقع برخی کشورها به اندازه کافی گاز ذخیره شده برای پوشش کل تقاضای گاز داخلی خود دارند.
این سناریو که در آن حجم ترانزیت فعلی با واردات LNG از کشورهای دیگر جایگزین میشود، ممکن است بهترین گزینه برای اتحادیه اروپا باشد. با این حال، فشار کشورهایی که به دنبال ترانزیت گاز از طریق اوکراین هستند، دستیابی به چنین راهحلی را دشوار میکند. از دست دادن درآمدهای ترانزیت برای اوکراین نیز میتواند یک مساله جدی باشد.
سناریو دوم؛ جایگزینی گاز روسیه با آذربایجان
اوکراین میتواند گاز ترانزیت «روسیه» را با گاز «آذری» جایگزین کند. اگر چنین اتفاقی بیفتد، با توجه به ظرفیت مربوط به انتقال گاز آذربایجان از طریق خط لوله، عملیترین مکانیسم در کوتاهمدت خواهد بود. یعنی این احتمال وجود دارد که روسیه به تامین گاز (با برچسب گاز آذربایجان) به اوکراین ادامه خواهد داد. به عبارت ساده، هیچ تغییری در جریان گاز ایجاد نخواهد شد و تاجران اتحادیه اروپا از آذربایجان گاز میخرند که در واقع گاز روسیه است.
باید توجه داشت که آذربایجان گاز کافی برای جایگزینی کامل عرضه روسیه به اروپا در کوتاهمدت تولید نمیکند. اگرچه آذربایجان توافقنامهای برای دو برابر کردن صادرات گاز خود به اتحادیه اروپا به حداقل ۲۰۰ تراوات ساعت تا سال ۲۰۲۷ دارد اما تولید گاز آن در سالهای اخیر افزایش قابل توجهی نداشته و همچنین، مصرف داخلی در حال افزایش است. بدون قراردادهای بلندمدت با شرکتهای اروپایی، باکو نمیتواند تامین مالی برای افزایش تولید در دریای خزر را پوشش دهد. کشورهایی مانند اسلواکی و مجارستان ممکن است تا پس از پایان قرارداد آنها با گازپروم، چنین قراردادهایی را در نظر بگیرند اما این امر برای بلندمدت تضمین نمیشود.
در مجموع، خرید گاز آذری فقط از طریق مبادله آن با گاز روسیه منجر به پیشرفت قابل توجه اتحادیه اروپا در جهت کاهش اتکا به منابع انرژی روسیه نخواهد شد و مسکو همچنان میتواند مانند گذشته عرضه را کاهش دهد. علاوه بر این، چنین معاملهای میتواند به عنوان تجربهای از طریق مسیرهای دیگر به اتحادیه اروپا استفاده و وابستگی بیشتر به گاز روسیه را افزایش دهد.
سناریو سوم؛ توافق جدید بین اتحادیه اروپا، اوکراین و روسیه
خریداران گاز در اتحادیه اروپا میتوانند گاز روسیه را در مرز روسیه و اوکراین در «سودژا» خریداری و سپس از طریق زیرساخت شبکه خط لوله اوکراین گاز «خود» را به کشورهای اروپایی برسانند. قبل از جنگ، اوکراین برای چنین رویکردی مطابق با مقررات اتحادیه اروپا تاکید داشت. اما در شرایط فعلی، مشخص نیست که آیا این امر همچنان به نفع اوکراین خواهد بود یا خیر.
از نظر قیمت، هزینه عرضه نهایی روسیه به طور قابل توجهی کمتر از قیمت LNG فعلی است. گازپروم بسته به استراتژی قیمتگذاری خود میتواند رقابتیترین گزینه را برای مصرفکنندگان اروپایی ارائه دهد. با این حال، این سناریو اتکای اروپا به گاز روسیه را افزایش خواهد داد که برای روسیه مطلوب و حداقل در ابتدا برای اسلواکی، مجارستان و اتریش جذاب خواهد بود. این به معنای آن است که روسیه به اهرم فشار بر مصرفکنندگان اروپایی ادامه خواهد داد که دامنه تحریمهای آتی علیه واردات گاز روسیه را محدود میکند.
در مجموع فعلا شرایط برای اتحادیه اروپا حداقل در کوتاهمدت سخت خواهد بود و امکان پوشش گاز روسیه دشوار است، مگر اینکه تحولات ژئوپلیتیکی در صحنه جنگ اوکراین روی دهد. باید توجه داشت که به دنبال اعلام توقف صادرات گاز روسیه از مسیر اوکراین به اروپا، قیمت گاز در اروپا صعود کرد و به ۵۳۶ دلار برای هر یکهزار متر مکعب رسید.