به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ تنشهای یک سال اخیر در غرب آسیا باعث اختلال در کشتیرانی جهانی شده و علاقه به کریدور دریایی شرقی «چنای-ولادی وستوک» را احیا کرده است.
ارتباط بهتر بار و مسافر بین جنوب هند و خاور دور روسیه، زمینههای جدیدی را برای همکاریهای دوجانبه مانند صادرات ماشین آلات، قطعات خودرو و کالاهای مهندسی فراهم و به تدریج اقتصاد دو کشور را یکپارچه میکند.
طبق اظهارات رسمی، کریدور دریایی شرقی از چنای تا ولادی وستوک بین هند و روسیه عملیاتی میشود. براساس برآوردها، این کریدور زمان سفر بین هند روسیه را تا ۱۶ روز یعنی از ۴۰ به ۲۴ روز کاهش میدهد. با وجود تجارت نفت خام، فلزات و منسوجات، کریدور دریایی شرقی در راستای هدف هر دو کشور برای رسیدن به تجارت دوجانبه ۱۰۰ میلیارد دلاری تا سال ۲۰۳۰ است.
موقعیت استراتژیک ولادی وستوک موجب میشود تا هند برای تقویت بیشتر روابط با روسیه و مقابله با هژمونی چین در دریای چین جنوبی، نقشآفرینی کند.
براساس اظهارات سارباناندا سونووال، وزیر بنادر، کشتیرانی و آبراههای هند، صرفهجویی ۵۶۰۸ کیلومتری کریدور دریایی شرقی در مقایسه با مسیر سوئز، هزینههای لجستیک را به شدت کاهش و کارایی حملونقل بین دو کشور را افزایش میدهد. همچنین افزایش حجم محموله، پایداری این کریدور را افزایش داده و پنجره فرصتهای جدید و تازه مورد نیاز را بین کشورها باز میکند.
در سالهای ۲۰۲۲-۲۰۲۳، هند ۵۶ میلیون تن زغال سنگ ککسازی (ماده خام ضروری برای تولید فولاد) عمدتا از استرالیا، ایالات متحده و کانادا وارد کرد. زغال سنگ کک روسی، کیفیتی معادل محصول غربی و مزیت قیمتی بالایی دارد. در ژانویه ۲۰۲۴، مسکو عوارض صادراتی مرتبط با نرخ ارز را بر روی اکثر صادرات زغال سنگ لغو و زغال سنگ ککسازی روسیه را ۱۲ دلار در هر تن، ارزانتر از همتایان استرالیایی خود، قیمتگذاری کرد.
یکی دیگر از محصولات وارداتی هند از روسیه، کود است. در سالهای ۲۰۲۲-۲۰۲۳، هند ۴.۳۵ میلیون تن کود از روسیه خریداری کرد اما نرخهای تخفیف در آگوست ۲۰۲۳ به پایان رسید و واردکنندگان هندی مجبور شدند تا قیمتهای اصلی بازار را بپردازند. با توجه به نوسانات در غرب آسیا، بعید است که هند در حال حاضر به عربستان سعودی و مراکش به عنوان جایگزین نگاه کند. اگر واردات از طریق این کریدور افزایش یابد، کسری تجاری هند نیز افزایش مییابد، مگر اینکه جریان کالا دو طرفه باشد.
در مجموع، ارتباط بهتر حملونقل و مسافر بین جنوب هند و خاور دور روسیه زمینههای جدیدی را برای همکاری دوجانبه در زمینههایی مانند صادرات ماشینآلات، قطعات خودرو و کالاهای مهندسی فراهم و اقتصادهای دو کشور را بیشتر ادغام خواهد کرد. عملیاتی شدن موفقیتآمیز این کریدور میتواند به افزایش تجارت هند و روسیه کمک و کانالی حیاتی برای جابهجایی کالا ایجاد کند.
خروج شرکتهای غربی از میدان نفت و گاز روسیه در نتیجه تحریمها، فرصتهای بسیار خوبی برای هند، به ویژه برای سرمایهگذاری بلندمدت در میدان نفت و گاز روسیه در منطقه خاور دور ایجاد میکند. علیرغم فشار مداوم برای انتقال به منابع تجدیدپذیر، برآوردها حاکی از آن بوده که نیاز هند به هیدروکربن برای حفظ جمعیت رو به رشد و توسعه پایگاه صنعتی خود در آینده نزدیک، شاهد افزایش قابل توجهی خواهد بود.
طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی (IEA) در سال ۲۰۲۴، انتظار میرود که واردات نفت هند تا سال ۲۰۳۰ به ۵.۸ میلیون بشکه در روز برسد.
برآوردهای دیگر اشاره دارند که با وجود انتقال جهان به منابع تجدیدپذیر انرژی، تقاضای جهانی برای نفت تا سال ۲۰۵۰ همچنان به حدود ۱۰۰ میلیون بشکه در روز ثابت خواهد ماند. بنابراین، این تخمینها نشان میدهد که ظرفیتهای پالایشی هند برای تامین نیازهای خود و پاسخگویی به سفارشات جهانی نفت خام تصفیه شده، به طور قابل توجهی افزایش خواهد یافت.
به منظور حفظ عرضه طولانیمدت نفت خام، برای هند مهم است که گزینههای خود را متنوع کند. بیثباتی در غرب آسیا دلیل دیگری برای هند برای تنوعبخشیدن به منابع تامین انرژی است. هند باید فرصتهایی را برای دستاوردهای بلندمدت جدید از طریق مسیر خرید مستقیم سهام از پروژههای انرژی روسیه در خاور دور در نظر بگیرد.
این در حالی بوده که شرکت نفت و گاز طبیعی (ONGC) Videsh Limited دارای ۲۰ درصد سهام در پروژه ساخالین-۱ روسیه واقع در منطقه خاور دور است. ONGC Videsh و بسیاری دیگر از شرکتهای اکتشاف و بهرهبرداری نفت هند به تخصص در استخراج هیدروکربنها از میادین روسیه که در دماهای شدید کار میکنند، نیاز دارند.
ساخالین-۲ قبلا کنسرسیومی از گازپروم (روسیه)، شل (شرکت تابعه رویال داچ مستقر در ایالات متحده)، میتسوی و میتسوبیشی (ژاپن) بود. پس از خروج شل از این پروژه، گازپروم، ۲۷.۵ درصد از سهام خود را به دست آورد و اکنون شرکتهای روسی و ژاپنی تنها ذینفعان این پروژه هستند.
گزارشهای اولیه درباره خروج احتمالی ژاپن از ساخالین-۲ در نتیجه فشارهای مستمر غرب وجود داشت اما این کشور سهام خود را در پروژه حفظ کرد تا نیازهای امنیت انرژی خود را برآورده کند. هر فرصتی از طرف روسی یا ژاپنی برای فروش احتمالی سهام ساخالین-۲، میتواند برای امنیت بلندمدت انرژی هند در نظر گرفته شود. پیشرفت مداوم در کریدور چنای-ولادی وستوک از نظر افزایش ترافیک کشتیرانی میتواند از طریق چنین مشارکتهای جدیدی تکمیل شود که کاملا با سیاست خاور دور هند مطابقت دارد.
این کریدور با وجود مزایای راهبردی، با چالش جدی مواجه است و انتظار میرود تا از دریای مورد مناقشه چین جنوبی عبور کند و مشارکت اقتصادی هند در خاور دور روسیه تحت تسلط چین را افزایش دهد. در واقع، کریدور دریایی ولادی وستوک-چنای (VCMC) نگرانیهای امنیتی پکن در دریای چین جنوبی و آرزوهای بزرگتر آن در ارتباط با مسیر ابریشم دریایی را تشدید میکند. بنابراین، نمیتوان پیامدهای استراتژیک متعددی را که این مسیر بالقوه به همراه دارد را نادیده گرفت.
بدون تردید با عبور کریدور کشتیرانی بین هند و روسیه از دریای چین جنوبی، نگرانی چینیها افزایش خواهد یافت، زیرا مسیر دریایی که از دریای چین جنوبی میگذرد، به معنای افزایش حضور دریایی برای هند و همچنین ظرفیت عملیات دریایی در این منطقه بسیار مورد مناقشه است.
همچنین تجارت دریایی هند و روسیه بین چنای و ولادی وستوک ممکن بوده تا در آینده نزدیک افزایش یابد و از همینرو نیاز یکسانی برای تقویت همکاری دریایی، بین نیروی دریایی هند و ناوگان اقیانوس آرام روسیه وجود دارد.
در حال حاضر، هند و روسیه از طریق مسیر حملونقل بمبئی-سن پترزبورگ به یکدیگر متصل هستند. کریدور شمال-جنوب دروازه مهمی برای هند به اوراسیا است.
ظرفیت این کریدور بسیار زیاد بوده و هند، میانمار و تایلند نیز از طریق جاده به یکدیگر متصل میشوند. این امر تجارت بین اروپا و آسیای جنوب شرقی را نیز تقویت خواهد کرد. در مقایسه با مسیر عبوری از کانال سوئز و دریای مدیترانه که در حال حاضر استفاده میشود، INSTC بسیار کوتاهتر و مقرون به صرفهتر است، به طوری که ۴۰ درصد کوتاهتر و ۳۰ درصد ارزانتر خواهد بود. از نقطه نظر هند، کریدور شمال-جنوب نه فقط به هند کمک میکند تا پاکستان را دور بزند و در عین حال به آسیای مرکزی برسد، بلکه به آن امکان میدهد تا کالاها را با هزینه کمتر به بازارهای اروپایی حمل کند.
ابتکارات اخیر هند، ایران و روسیه با حمایت کشورهای آسیای مرکزی و همچنین ترکیه، ارمنستان و آذربایجان، فضای مساعدی را برای فعالسازی مجدد و به کارگیری ظرفیت کامل INSTC فراهم میکند. با این حال، بدون تلاش مستمر کشورهای عضو برای رفع تنگناها، این فقط یک طرح بلندپروازانه و یک پروژه اتصال ناتمام باقی خواهد ماند.
در مجموع، کریدور شمال-جنوب و به ویژه بخش شرقی آن، بهترین گزینه برای اتصال روسیه و هند بوده که چالش مهمی مانند چین در کریدور دریایی شرق را نیز دارد.
همچنین، یکی از گزینههای روسیه از ایجاد کریدور ولادی وستوک-چنای، توسعه خاور دور این کشور بوده که به نظر با مانع جدی مواجه خواهد شد. بنابراین توسعه بخش ریلی درون روسیه و اتصال آن به کریدور شمال-جنوب میتواند این اهداف را محقق سازد و همچنین کشورهای بیشتری مانند ایران در این منطقه نقش داشته باشند.