۱۳:۱۳ ۱۴۰۳/۱۰/۲۷
«اقتصاد معاصر» گزارش می‌دهد؛

اهمیت کریدور شمال-جنوب در سفر پزشکیان به مسکو

بدون تردید یکی از موضوعات مهم در سفر آتی رئیس جمهور به مسکو، رایزنی در مورد توسعه کریدور شمال-جنوب بوده که در نظم نوین جهانی برای هر دو کشور، از اهمیت راهبردی برخوردار است.
اهمیت کریدور شمال-جنوب در سفر پزشکیان به مسکو
کد خبر:۱۳۱۴۶

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ روسیه و ایران برای اقدام استراتژیک در راستای تغییر پویایی تجارت بین‌المللی به عنوان بخشی از نظم نوین جهانی آماده هستند. از همین‌رو، در حال همکاری در مسیر تجاری جدیدی هستند که هدف آن ایجاد ارتباط مستقیم حمل‌ونقل بین دو کشور است. این پروژه زیرساختی بلندپروازانه بخش مهمی از کریدور بین‌المللی شمال-جنوب (INSTC) را تشکیل می‌دهد که برای تقویت اتصالات در سراسر اوراسیا، کاهش زمان حمل‌ونقل و ارائه جایگزینی برای مسیرهای تجاری سنتی مانند کانال سوئز طراحی شده است.

از آنجایی که تنش‌های ژئوپلیتیکی وعدم قطعیت‌های اقتصادی همچنان بر تجارت بین‌المللی تاثیر می‌گذارد، این کریدور جدید قرار است تا نقش محوری در ایجاد فرصت‌های اقتصادی جدید و تغییر تعادل لجستیک جهانی ایفا کند. 

انتظار می‌رود این پروژه که شامل سرمایه گذاری‌های قابل توجهی در بنادر، راه‌آهن و سایر زیرساخت‌های حمل‌ونقل است، منافع متقابلی را برای هر دو کشور فراهم کند. برای روسیه، این مسیر دسترسی به بازارهای جدید در خاورمیانه و جنوب آسیا را فراهم می‌کند، همچنین ایران جایگاه قوی‌تری در شبکه تجاری اوراسیا به دست می‌آورد. از همین‌رو، احتمالا توسعه این کریدور، به ویژه بخش ریلی رشت-آستارا در دستور کار سفر رئیس جمهور به مسکو باشد. 

مشارکت کریدوری روسیه و ایران 

مشارکت روسیه و ایران در توسعه مسیر تجاری جدید بر اساس سابقه طولانی همکاری اقتصادی و ژئوپلیتیکی بنا شده است. در طول سال‌ها، دو کشور یک اتحاد استراتژیک ایجاد کرده‌اند که بر اساس منافع متقابل، به‌ ویژه در دور زدن تحریم‌های غرب و تنوع بخشیدن به روابط اقتصادی خود است. روسیه و ایران اهداف مشترکی دارند، مانند کاهش وابستگی به بازارهای غربی و ایجاد مسیرهای تجاری جایگزین که مسیرهای سنتی تحت سلطه کشورهای همسو با غرب را دور می‌زند. 

کلید درک این مشارکت، چشم‌انداز توسعه کریدور شمال-جنوب (INSTC) بوده که یک شبکه چند وجهی برای تسهیل تجارت بین روسیه، ایران، هند و اروپا طراحی شده است. INSTC که در اوایل دهه ۲۰۰۰ ایجاد شد، در سال‌های اخیر با تنش‌های ژئوپلیتیکی و تلاش کشورها برای بافتن مسیرهای تجاری جایگزین، اهمیت نوینی پیدا کرده است. هم برای روسیه و هم برای ایران، این کریدور در راستای تلاش استراتژیک برای تقویت تجارت دوجانبه و همچنین افزایش نفوذ آن‌ها بر جریان‌های تجاری منطقه است. 

توافقات اخیر بین مسکو و تهران زمینه را برای این مسیر تجاری جدید فراهم کرده است. در سال ۲۰۲۳، دو کشور چندین یادداشت تفاهم برای سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های ریلی و بندری امضا کردند که روسیه متعهد به تامین بودجه ساخت بخش‌های کلیدی شبکه ریلی ایران شد. این توافقنامه‌ها بازتاب‌دهنده همسویی فزاینده اهداف اقتصادی و سیاسی آن‌ها، به ویژه در مقابله با تحریم‌های غرب و تقویت انعطاف‌پذیری اقتصادی است. 

درک مسیر تجارت جدید 

براساس گزارش تارنمای لجستیک و حمل‌ونقل بین‌المللی، مسیر تجاری جدید روسیه-ایران، بخش مهمی از INSTC است که هدف آن اتصال بندر آستاراخان روسیه با بنادر بندرعباس و چابهار ایران خواهد بود. این کریدور چند وجهی ترکیبی از حمل‌ونقل ریلی، جاده‌ای و دریایی است تا جابه‌جایی بی‌وقفه کالا بین روسیه، ایران و فراتر از آن را تسهیل کند. انتظار می‌رود این کریدور در مقایسه با مسیر سنتی کانال سوئز، زمان ترانزیت کالاهای بین مسکو و بمبئی را تا ۴۰ درصد کاهش دهد. 

سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی کلیدی زیربنای مسیر تجاری جدید شامل نوسازی راه‌آهن ایران، توسعه تاسیسات بندری بندرعباس و چابهار و توسعه مراکز لجستیکی جدید در طول مسیر است. روسیه متعهد به سرمایه‌گذاری در این پروژه‌ها بوده و آن‌ها را منابع استراتژیک می‌داند که دسترسی این کشور به بازارهای خاورمیانه و جنوب آسیا را افزایش می‌دهد. برای ایران نیز این مسیر یک راه حیاتی و مهم اقتصادی تلقی می‌شود که ارتباط تجاری آن با اوراسیا را تقویت و جایگزینی برای تنگه هرمز ارائه می‌کند. 

همچنین کریدور شمال-جنوب بر بندر آستاراخان روسیه و چابهار ایران به عنوان مراکز حمل‌ونقل اوراسیا تاکید دارد. توسعه بندر جاسک و همچنین احداث مجتمع بزرگ پتروشیمی و پایانه صادراتی در نزدیکی بندر جاسک، پروژه‌هایی است که توسط دولت ایران به عنوان بخشی از استراتژی توسعه سواحل مکران اجرا می‌شود. 

پیامدهای اقتصادی این مسیر تجاری جدید قابل توجه است. هم برای روسیه و هم برای ایران، فرصتی برای افزایش حجم تجارت، تنوع بخشیدن به بازارهای صادراتی و کاهش هزینه‌های حمل‌ونقل است. علاوه بر این، انتظار می‌رود این مسیر تجارت ترانزیتی را از کشورهای دیگر از جمله هند که تمایل به استفاده از INSTC به‌ عنوان مسیر جایگزین برای دسترسی به بازارهای روسیه و اروپا است، جذب کند. با این حال موفقیت این مسیر به غلبه بر تنگناهای زیرساختی، نگرانی‌های امنیتی و تضمین ثبات سیاسی در منطقه بستگی دارد. 

پیامدهای ژئوپلیتیکی مسیر 

توسعه مسیر تجاری روسیه و ایران پیامدهای ژئوپلیتیکی گسترده‌ای دارد. با ایجاد یک کریدور تجاری جایگزین که کانال سوئز را دور می‌زند، مسیرهای تجاری موجود را به چالش می‌کشد و به طور بالقوه می‌تواند الگوهای تجارت جهانی را تغییر دهد. برای روسیه و ایران، مسیر جدید به عنوان یک ابزار استراتژیک برای مقابله با نفوذ غرب و کاهش وابستگی آن‌ها به مسیرهای دریایی سنتی تحت کنترل کشورهای همسو با غرب عمل می‌کند. 

این مسیر تجاری احتمالا بر پویایی منطقه‌ای نیز تاثیر می‌گذارد. در واقع روسیه و ایران را به عنوان بازیگران کلیدی در شبکه تجاری اوراسیا معرفی و به آن‌ها اهرم بیشتری در مذاکرات با دیگر قدرت‌های منطقه مانند چین، هند و ترکیه می‌دهد. این کریدور همچنین می‌تواند به عنوان یک سکو برای یکپارچگی اقتصادی بیشتر در میان کشورهای اوراسیا عمل کند و به طور بالقوه منجر به شکل‌گیری اتحادها و مشارکت‌های منطقه‌ای جدید شود. 

با این حال، این پروژه بدون چالش نیست. این مسیر از مناطقی مانند قفقاز می‌گذرد که از نظر سیاسی ناپایدار هستند و روسیه و ایران هر دو با موانع اقتصادی و لجستیکی قابل توجهی در توسعه زیرساخت‌های لازم روبه‌رو هستند. علاوه بر این، مسیر تجاری جدید می‌تواند واکنش سایر قدرت‌های جهانی، به ویژه ایالات متحده و اتحادیه اروپا را برانگیزد، زیرا احتمالا این پروژه را تهدیدی برای منافع استراتژیک خود در منطقه می‌دانند. 

تاثیر بر تجارت جهانی و لجستیک 

از منظر لجستیک، مسیر تجاری روسیه-ایران نشان‌دهنده پیشرفت قابل توجهی در چشم‌انداز زنجیره تامین جهانی است. با ارائه یک جایگزین سریع‌تر و مقرون به صرفه‌تر برای کانال سوئز، این ظرفیت را دارد که زمان حمل‌ونقل و هزینه را برای مشاغل درگیر در تجارت اوراسیا کاهش دهد که می‌تواند به ویژه برای صنایعی که به محموله‌های حساس به زمان متکی هستند، مانند داروسازی، الکترونیک و کالاهای فاسد شدنی مفید باشند. 

مسیر جدید همچنین یک استراتژی متنوع‌سازی را برای کسب‌وکارهای جهانی ارائه می‌دهد که به دنبال کاهش خطرات مرتبط با تنش‌های ژئوپلیتیکی، اختلالات زنجیره تامین و نگرانی‌های زیست‌محیطی هستند. به عنوان مثال، ادغام این مسیر در INSTC  می‌تواند گزینه پایدارتری برای کسب‌وکارهایی باشد که به دنبال کاهش انتشار کربن خود با کوتاه کردن مسافت طی شده هستند.

با این حال همانطور که اشاره شد، دوام طولانی‌مدت این مسیر به غلبه بر چندین چالش از جمله محدودیت‌های زیرساختی، موانع نظارتی و بی‌ثباتی سیاسی در منطقه بستگی دارد. علاوه بر این، موفقیت این مسیر مستلزم سرمایه‌گذاری قابل توجهی در نوسازی و حفظ زیرساخت‌های حمل‌ونقل، تضمین امنیت و تقویت همکاری‌های منطقه‌ای بیشتر است. 

دورنمای مسیر تجاری روسیه و ایران ظرفیت تبدیل شدن به شریان کلیدی در شبکه تجارت جهانی را دارد. اگر با موفقیت توسعه یابد، می‌تواند به عنوان یک کاتالیزور برای یکپارچگی اقتصادی بیشتر در اوراسیا عمل کند و فرصت‌های جدیدی برای تجارت، سرمایه‌گذاری و همکاری ارائه دهد. این مسیر همچنین می‌تواند الگویی برای سایر کشورهایی باشد که به دنبال تنوع بخشیدن به شبکه‌های تجاری خود و کاهش وابستگی به مسیرهای دریایی سنتی هستند. 

با این حال، کریدور شمال-جنوب با چالش‌های متعددی از جمله تنش‌های ژئوپلیتیکی، تحریم‌های اقتصادی و نگرانی‌های زیست محیطی مواجه است. هم برای روسیه و هم برای ایران، موفقیت این مسیر به توانایی آن‌ها برای عبور از این چالش‌ها و تقویت همکاری‌های منطقه‌ای بیشتر بستگی دارد. 

باید توجه داشت که چشم‌انداز تجارت جهانی در حال تکامل است و مسیر تجاری روسیه-ایران، تلاشی جسورانه برای تغییر شکل قواعد بازی و ایجاد فرصت‌های جدید برای رشد و توسعه اقتصادی را نشان می‌دهد.

ارسال نظرات