۲۰:۴۷ ۱۴۰۳/۰۷/۰۱
پرونده دشت مغان_ شماره ۱

در دشت زر خیز مغان چه خبر است؟

شرایط دشت زرخیز مغان، بسیار عجیب است، آنچنان که موجب شد، برای درک درست از شرایط این منطقه، اسناد مرتبط با منطقه را بررسی کنیم و ۶ نوبت سفر پژوهشی به آن داشته باشیم.
در دشت زر خیز مغان چه خبر است؟
کد خبر:۲۸۳۸

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ آوازه دشت مغان از دیر باز زیاد به گوش می‌رسید اما بیش از یک‌ سال گذشته، به مناسبت‌هایی حساسیت و تمرکز نگارنده روی این سرزمین بیشتر و بیشتر شد. هرچه ذره‌بین پژوهش و تحلیل شرایط را جلوتر می‌بردیم، وضعیت را غیرعادی‌تر می‌یافتیم. از بافت بسیارخاص اجتماعی منطقه که احتمالا در هیچ جای دیگری در ایران مشابه ندارد تا اجرای طرح توسعه کم‌نظیر یا بی‌نظیر پهلوی دوم در این منطقه دورافتاده تا درخشش این سرزمین در دهه‌های ۱۳۷۰ و اوایل ۱۳۸۰ که آن را به نگین دانش و فناوری تبدیل کرده بود تا روند تخریب آن طی دو دهه گذشته و نهایتا پیکر زخم‌خورده و نیمه‌جان فعلی این دشت حاصلخیز که نهاد‌های بزرگ اقتصادی آن عموما زمین خورده و بین دولت و برخی نهاد‌ها و بخش خصوصی دست‌به‌دست می‌شود، همگی غیرعادی و حیرت‌انگیز است. 


برای فهم دقیق مسائل، کتاب‌های مرجعی که به خصوص توسط خاطره‌نگاران و مستشاران روس و انگلیس و همچنین برخی شرق‌شناسان متاخر نگاشته شده بود، مورد بررسی قرار گرفت. سپس اسناد رسمی مربوط به این منطقه، از سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و منابع دیگر استخراج و با دقت مطالعه شد. طرح توسعه ۲۰ جلدی هاوایین آگرونومیکس -شرکت مطالعه‌کننده برای توسعه دشت- مورد واکاوی و بررسی قرار گرفت.

 
یافته‌ها آنقدر عجیب بود که بررسی و فهم دقیق آن از تهران میسر نبود. نهایتا نتیجه این شد که به طور متناوب به این دیار سفر‌هایی داشته باشیم. ۶ نوبت سفر به این سرزمین -که بدون توقف و در شرایط عادی، حدود ۱۱ساعت زمینی با تهران فاصله دارد- و تحقیق در اوضاع و کم‌وکیف شرایط آن، یافته‌های جدیدی به همراه داشت. گفت‌وگو و نشست و برخاست مستمر با نخبگان و افراد ریشه‌دار منطقه، بر غنای این یافته‌ها افزود. هربار موارد تازه و شگفتی‌سازی یافت می‌شد که بر عطش ما برای فهم دقیق شرایط منطقه و جست‌وجوی راهکار‌های برون‌رفت از چالش‌ها می‌افزود.

 

شرایط عجیب «دشت مغان»/ چرا به موضوع «دشت مغان» پرداختیم؟

منطقه قرمزرنگ در شمال غرب ایران، منطقه مغان است. از تهران، بدون توقف تا این منطقه، در شرایط عادی ۱۱ ساعت طول می‌کشد.


تمام این پژوهش‌ها موجب شد نکاتی به دست آید که احتمالا به کلی از دید مردم و سیاست‌گذار پنهان مانده است. البته احتمال اینکه سیاست‌گذار، علی‌رغم آگاهی از این شرایط، طی دو تا سه دهه گذشته، به دلایل گوناگون تغافل کرده باشد و خود را به بی‌توجهی زده باشد هم منتفی نیست. احتمالا هر دوی این موارد تا درجاتی و به نسبت‌هایی درست است. به هر رو، هریک از این دو که درست باشد، برای دشت مغان مخرب و غیرسازنده بوده است.

 

این سرزمین طی چهارصد سال گذشته، دست‌ کم به این یک دلیل که در منطقه‌ای خاص واقع شده، آماج تزاحم، نزاع، تطاول و دست به دست شدن، هم بین سلسله‌های گوناگون داخلی و هم بین دولت‌های گوناگون عثمانی، روس، شوروی، ترکیه و آذربایجان بوده است.

 

پرونده‌ای که پیش رو داریم، ماحصل این پژوهش‌های دامنه‌دار است. در این پرونده، ما تمامی یافته‌ها را منتشر نخواهیم کرد. ده‌ها هزار صفحه مستند وجود دارد که انتشار تمامی آنها طبعا ملال‌آور خواهد بود، ضمن اینکه برخی موارد وجود دارند که انتشار عمومی آن درست و اخلاقی به نظر نمی‌رسد. 

 

در بخش‌های بعدی این پرونده، موضوعاتی نظیر موقعیت جغرافیایی، آینه آمار، پیشینه دو هزار ساله، تبار و ریشه شاهسون‌ها، اقتصاد و سنت‌های جامعه شاهسون، صنایع دستی، تاریخ متاخر صفویه و افشاریه و قاجار، اتفاقات در قطحی ۱۲۵۰ قمری، قراردادهای گلستان و ترکمانچای و کوچ فرامرزی، اثر سیاست‌های پهلوی اول در تغییرات این منطقه، پهلوی دوم، هاوایین آگرونومیکس، بهشت کمپانی‌ها برای «مطالعات توسعه»، توسعه مغان، کشت‌وصنعت، راه‌های مواصلاتی، فرودگاه، سفر محمدرضا و فرح به مغان، روزگاری عشق و خیانت در مغان، کانون قوی و خاص در جمهوری آذربایجان، پس از انقلاب اسلامی، ارتقا کشت‌وصنعت، اوج کشت‌وصنعت، افول کشت‌وصنعت، خصوصی‌سازی و بورس و واگذاری به نهادهای خصولتی، راهکارهای نجات را دنبال خواهیم کرد. 

 
به این ترتیب به نظر می‌رسد که پیگیری پرونده «دشت مغان» در اقتصاد معاصر، برای مخاطب، جذاب و درس‌آموز باشد و مهمتر از آن به سیاست‌گذار کمک کند که با دیدی بازتر، به احیا و توسعه این دشت زرخیز اهتمام داشته باشد.
ارسال نظرات