
تحولات دشت مغان، از ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰ / آغاز توسعه «کشت و صنعت بزرگ مغان»

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ پس از ریلگذاری توسعهای رضاخان، مدرنتیه در دشت مغان، در زمان محمدرضا نیز پی گرفته شد؛ با یک تفاوت: در این زمان، شرایط خاص دشت مغان موجب شد، کانونهای قدرت روی این سرزمین حساس شوند، و روند توسعهای این سرزمین هم پرشتاب و هم با انحراف از مقاصد اصلی اعلامی – بخصوص رفاه مردم این دشت – پی گرفته شود.
در سال ۱۳۲۷، و متعاقب آغاز اولین برنامه توسعه ایران، تعریف کارویژههای توسعهای در این سرزمین با نظارت سازمان برنامه و عاملیت وزارت کشاورزی در دستور کار قرار گرفت. بعدتر در دهه ۱۳۴۰ با اجرای سیاست اصلاحات اراضی، ساختار اقتصاد شبانی شاهسونها که از کودتای سیدضیا تا اوایل دوران پهلوی دوم، ضعیف و شکننده شده بود، باز هم نهیفتر شد. در این بخش به مهمترین رویدادهای این فصل از تاریخ مغان نگاهی خواهیم انداخت.
از همین پرونده بیشتر بخوانید
+ ریشه ۱۴۰ هزار اسرائیلیِ آذربایجانیتبار در شمال ارس
+ فروپاشی سازمان اجتماعی عشایر مغان، در دوره قاجار
ریچارد تاپر درباره مساحت آن سرزمین در ابتدای تغییرات دشت مغان مینویسد:
«مغان و سبلان هر کدام ۳۰۰ هزار هکتار مرتع قابلاستفاده با ظرفیت فصلی ۱.۵ میلیون واحد گوسفند داشتند.» (1)
دهه ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰
در سندی به تاریخ بیستوهشتم اسفندماه ۱۳۴۷ که به امضای محمدمهدی سمیعی، مدیرعامل وقت سازمان برنامه رسیده، درخصوص پیشینه طرحهای توسعهای مغان آمده است:
«به منظور عمران و آبادی دشت مغان در سال ۱۳۲۸ طبق تصویبنامه هیات وزیران شرکت «شیار آذربایجان» که با اصول تجارتی اداره میشد، با سرمایهای معادل ۲۰ میلیون ریال تاسیس گردید. ابتدا شرکت مزبور با خرید مقداری ماشینآلات در محلی که بعدا به نام «شاهآباد» نامگذاری شد، اقدام به کشت گندم، جو، حبوبات بطور دیم نمود؛ تا آنکه در سال ۱۳۳۱ جهت استفاده از آب رودخانه ارس، اقدام به حفر دو رشته کانال جهت آبیاری حدود ۱۸۴۰۰ هکتار از اراضی دشت مغان گردید و در سال ۱۳۳۷ شرکت شیار به «بنگاه عمران دشت مغان» تبدیل گردید.
همزمان با حفر کانالهای موردبحث اقداماتی جهت اسکان عشایر شاهسون و نقشهبرداری و تقسیم اراضی و ایجاد دهات و ساختمان عامالمنفعه و اصلاح شبکه آبیاری و احداث راههای ارتباطی بهعمل آمد.
در اجرای برنامه اسکان عشایر تا پایان سال ۱۳۴۶ جمعا به ۱,۴۳۲ خانوار که اکثرا افراد ایل شاهسون میباشند، و بیشتر آنان قبلا به شغل دامداری اشتغال داشته اند، زمین زراعی و محل سکونت واگذار شده است.
ضمنا از اسفند ۱۳۴۲ بنگاه عمران دشت مغان در سازمان آب و برق آذربایجان ادغام گردید و در جلسه یک اسفند ۱۳۴۲ هیات عامل برنامه طرح ۵ ساله عمران دشت مغان با اعتباری به مبلغ ۳۰۸,۶۶۰,۰۰۰ ریال برای دوران برنامه سوم به تصویب رسید و در جلسه ۲۵ خرداد ۴۳ اعتبار مزبور به ۳۱۰,۶۶۰,۰۰۰ ریال افزایش یافت و تا پایان برنامه سوم مبلغ ۲۱۱,۷۸۸,۰۰۰ ریال به مصرف رسید و مقرر شد با صرف اعتبارات بالا و انجام برنامههای پیشبینی شده، از قبیل آماده نمودن ۱۸۴۰۰ هکتار اراضی برای زراعت و آشنا نمودن زارعین به زراعت مکانیزه، طرح عمران مغان در پایان برنامه سوم خاتمه یافته، و واحد کوچکی برای نگهداری تاسیسات آبیاری و فروش آب به زارعین باقی بماند».
تصویر طرح توجیهی سازمان برنامه؛ منبع: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، سند شماره ۱۵۷۵۳۴۹
در سند طرح توجیهی سازمان برنامه که برای آغاز برنامه سوم آماده شده، مجموع اعتبار این برنامه در طول برنامه دوم توسعه (پیش از انقلاب اسلامی)، ۲۳۷,۹۷۶,۰۰۰ ریال قید شده است.
تصویر بخشی از گزارش سازمان برنامه؛ منبع: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران سند شماره ۵۶۹۶۰۰۷
در این سالها، «سازمان آب و برق آذربایجان» (سازمان منطقهای ذیل وزارت آب و برق)، طرف سازمان برنامه، و مجری طرح عمران دشت مغان بوده است. در دهه ۱۳۳۰ بسیاری از زمینهای منطقه، با هدف اسکان عشایر، توسط وزارت دادگستری به مردم واگذار شد.
برگه صورتمجلس مربوط به سال ۱۳۳۶ که با اثر انگشت مردم بومی منقش شده است.
جمعبندی
بنابراین شایسته است دقت کنیم، مهمترین تحولات منطقه مغان شامل این موارد بوده است:
۱. تاسیس تشکیل شرکت «شیار آذربایجان» در سال ۱۳۲۸
۲. تلاش برای اصلاح شبکه آبیاری و همچنین راههای ارتباطی
۳. واگذاری زمین به مردم، با هدف اسکان عشایر
۴. طرح آمادهسازی ۱۸۴۰۰ هکتار و همچنین آموزش مردم بومی، و سپس انحلال و پایان طرح عمران مغان در انتهای برنامه سوم توسعه (پیش از انقلاب اسلامی)
پس تا اینجا بنا نبود کشتوصنعتی تاسیس شود و منابع منطقه را بصورتی خاص به خود اختصاص بدهد. اما این طرح در دهه ۱۳۴۰، با انعقاد قراردهای خاص بین شاه و اسرائیل، روند متفاوتی به خود گرفت. در بخشهای بعدی پرونده به جزئیات این شرایط اشاره خواهد شد.
-----------------
پینوشتها
(1) Tapper, Richard Lionel (1997). Frontier nomads of Iran : a political and social history of the Shahsevan. Cambridge, U.K. ; New York, NY, USA : Cambridge University Press Collection – p:360