همکاری اقتصادی مصر با ایران و چین؛ بلوک شرق بازار جهانی را تسخیر می‌کند؟

تقویت روابط اقتصادی مصر با دو قدرت منطقه‌ای و جهانی یعنی ایران و چین، نویدبخش شکل‌گیری بلوک شرقی قدرتمند و مستقل از نظام اقتصادی غربی است.
همکاری اقتصادی مصر با ایران و چین؛ بلوک شرق بازار جهانی را تسخیر می‌کند؟
کد خبر:۲۸۴۸۹

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ روزنامه «رای الیوم» در سرمقاله امروز خود به قلم نویسنده مشهور جهان عرب، عبدالباری عطوان به بررسی تحولات ژئوپولیتیکی اخیر مصر پرداخته و به طور ویژه تمرکز خود را بر روند بازگشت این کشور به نقش رهبری و تاریخی خود در منطقه، از طریق تقویت روابط با جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین قرار داده است. 

در این یادداشت با عنوان «آیا مصر از طریق ایران و چین به رهبری و میراث پیشگامی خود بازمی‌گردد؟» آمده است که مصر پس از سال‌ها انزوا و حاشیه‌نشینی سیاسی، اکنون در حال بازنگری عمیق در سیاست‌های داخلی و خارجی خود است؛ بازنگری‌ که به گفته یکی از دیپلمات‌های ارشد مصری، تحت نظارت و هدایت مستقیم نهاد نظامی حاکم بر این کشور انجام می‌شود. 

همکاری اقتصادی مصر، ایران و چین؛ آیا بلوک شرق بازارهای جهانی را تسخیر می‌کند؟

مصر و آغاز خروج از محور آمریکایی 

عطوان با اشاره به سفر اخیر دونالد ترامپ، رئیس‌ جمهور آمریکا به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و بی‌توجهی کامل وی به نقش و جایگاه مصر در این منطقه، می‌نویسد که این سفر نوعی زنگ خطر برای رهبران قاهره بود؛ به‌ ویژه آنکه ریاض با دعوت از احمد الشرع، رئیس دولت انتقالی سوریه در نشست با ترامپ و سایر رهبران عرب، عملا مصر را از محافل تصمیم‌ساز منطقه‌ای کنار گذاشت. این تحقیر آشکار، باعث شد مصر برای نخستین‌بار طی چهار دهه گذشته به‌ صورت جدی خروج از محور آمریکایی را آغاز کند؛ محوری که پس از امضای توافقات کمپ‌دیوید در سال ۱۹۷۸ بر مناسبات خارجی قاهره سایه انداخته بود. 

تقویت روابط با ایران و چین؛ محور جدید سیاست خارجی مصر 

در همین راستا، عطوان تاکید می‌کند که مصر امروز در حال برداشتن گام‌هایی بنیادین برای تقویت روابط خود با دو قدرت مهم جهانی و منطقه‌ای یعنی ایران و چین است. این نزدیکی، بنا بر تحلیل عطوان، نه تاکتیکی، بلکه کاملا راهبردی است و پیامدهای گسترده‌ای برای موازنه قوا در منطقه خواهد داشت. 

وی در ادامه می‌نویسد که تقویت روابط با ایران، به‌ ویژه پس از پیروزی‌های نظامی این کشور در برابر حملات مشترک اسرائیل و آمریکا علیه زیرساخت‌های هسته‌ای‌اش، به مصر امکان دسترسی به فناوری‌های نظامی پیشرفته نظیر موشک‌های نقطه‌زن و پهپادهای مدرن را خواهد داد؛ سلاح‌هایی که در نبردهای اخیر در تل‌آویو، حیفا و بئر السبع کارایی خود را ثابت کرده‌اند و سپرهای دفاعی اسرائیل را ناکارآمد نشان داده‌اند. افزون بر آن، ایران می‌تواند تجربیات و توانمندی‌های هسته‌ای خود را نیز در اختیار مصر قرار دهد؛ کشوری که برخلاف بسیاری از کشورهای منطقه، هیچ‌گاه دچار حساسیت‌های فرقه‌ای یا قومی نبوده و آمادگی پذیرش نقش منطقه‌ای جدید را دارد. 

از سوی دیگر، نزدیک‌شدن به چین که به‌ عنوان قدرت بزرگ اقتصادی، فناورانه و سیاسی در حال صعود است، به مصر این فرصت را می‌دهد تا بدون وابستگی به نفوذ غربی و صهیونیستی، مسیر توسعه مستقل و پایدار خود را ادامه دهد. عطوان از اقدام قاهره در خرید موشک‌ها و هواپیماهای مدرن چینی و همچنین توافق اخیر میان دو کشور برای انجام مبادلات تجاری با ارزهای ملی، به‌ عنوان گامی هوشمندانه در مسیر تضعیف سلطه دلار و نظام مالی غربی یاد می‌کند. 

نقش کشورهای خلیج فارس و شکاف با مصر 

در این یادداشت همچنین به روابط پرتنش مصر با سه کشور کلیدی حوزه خلیج فارس یعنی عربستان سعودی، قطر و امارات اشاره می‌شود. عطوان می‌نویسد که این کشورها در حالی میلیاردها دلار به شکل «هدایا» و «سرمایه‌گذاری» به ترامپ ارائه کردند تا بحران بدهی‌های آمریکا را تخفیف دهند؛ در مقابل فقط چند میلیارد دلار به مصر پرداخت کرده‌اند که آن‌هم بیشتر برای پرداخت اقساط و بهره بدهی‌های خارجی مصرف شده است. از منظر عطوان، این رفتار دوگانه، نشانگر بی‌اعتمادی کشورهای خلیج فارس به مصر و جایگزین‌کردن اسرائیل به‌ عنوان شریک راهبردی جدید خود است. 

وی اضافه می‌کند که پیشنهاد برخی محافل رسانه‌ای سعودی برای انتقال مقر اتحادیه عرب از قاهره و چرخشی‌شدن دبیرکلی آن که از دهه‌ها پیش در اختیار مصر بوده، بیانگر شدت حاشیه‌نشینی مصر در تصمیم‌گیری‌های عربی است. در چنین شرایطی، سکوت مصر را نباید نشانه ضعف دانست، بلکه بخشی از استراتژی جدید قاهره برای بازنگری عمیق و بی‌سر و صدای سیاست‌های کلان خود است. 

چالش‌های پیش‌ روی مصر و لزوم مقاومت اقتصادی 

عطوان همچنین به خطراتی نظیر طرح اسرائیلی-آمریکایی برای انتقال اجباری فلسطینیان از نوار غزه به صحرای سینا و ایجاد کمپ‌های نازی‌گونه اشاره می‌کند و می‌نویسد که مصر فقط ارتش عربی بزرگ باقیمانده در منطقه است و باید خود را برای مقابله با چنین تهدیدهایی آماده کند.

وی ضمن حمایت از تصمیم مصر برای رد دعوت ترامپ به واشنگتن و نپیوستن به جنگ یمن، خواستار قطع کمک‌های مالی «مسموم» آمریکا به ارزش دو میلیارد دلار شد؛ کمک‌هایی که امروزه فاقد ارزش واقعی‌اند و فقط ابزار فشار و امتیازگیری واشنگتن محسوب می‌شوند. 

نویسنده در پایان این یادداشت با تاکید بر لزوم بازگشت مصر به نقش تاریخی و رهبری‌اش می‌نویسد که این کشور باید به‌ سرعت به سوی تشکیل محور شرقی نوین حرکت کند. نزدیک‌شدن به ایران و چین نه فقط به سود استقلال راهبردی قاهره است، بلکه می‌تواند به تقویت بلوک شرق جهانی نیز کمک شایانی کند؛ بلوکی که با تضعیف دلار، افزایش تجارت با ارزهای محلی، توسعه صنایع دفاعی بومی و تقویت نقش اقتصادی جنوب جهانی، ساختار نظم نوین جهانی را تغییر خواهد داد. 

بنابراین، مصر اکنون در آستانه تصمیمی سرنوشت‌ساز قرار دارد یا در سیاست‌های گذشته خود باقی بماند و بیش از پیش به حاشیه رانده شود یا با تکیه بر قدرت‌های نوظهور شرقی، دوباره به مرکز تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی بازگردد؛ تصمیمی که آینده خاورمیانه و حتی نظم جهانی را تحت‌ تاثیر قرار خواهد داد.