روابط اقتصادی ایران_هند گرم میشود؟
به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ روابط دوجانبه بین دهلی نو و تهران پس از پایان خرید نفت هند از کشورمان در سال ۲۰۱۹، به تدریج کمرنگ شد. هند واردات نفت از ایران را در سال ۲۰۱۹ و پس از پایان معافیت آمریکا، متوقف کرد. در این راستا، جواد ظریف، وزیر وقت امور خارجه، اعلام کرد که تصمیم هند برای توقف خرید نفت ایران بر روابط دو کشور از جمله بندر چابهار که اهمیت استراتژیک بسیار زیادی برای هند دارد، تأثیر گذاشته است. با این حال، آمریکا معافیتهایی را برای هند در نظر گرفته و حتی در آستانه نشست هند و آمریکا ۲+۲ (۲۶-۲۷ اکتبر ۲۰۲۰)، واشنگتن همین موضوع را تکرار کرد. تیره و تار شدن روابط دو کشور با کاهش تجارت دوجانبه از ۱۷ میلیارد دلار ۲۰۱۸-۲۰۱۹ به ۲ میلیارد دلار مشهود است.
بندر چابهار و روابط هند و ایران
پروژه استراتژیک بندر چابهار به عنوان دروازه هند به افغانستان و آسیای مرکزی معرفی میشود. هند، افغانستان و ایران نیز در سال ۲۰۱۶ توافقنامهای برای ارتقای اتصال سه جانبه از طریق چابهار امضا کردند. در دسامبر ۲۰۱۸، عملیات فاز ۱ پروژه به هند واگذار شد. در سال ۲۰۱۹، ایران نسبت به پیوستن پاکستان و چین به پروژه چابهار ابراز تمایل کرد. جدای از تصمیم برای پایان دادن به واردات نفت از ایران، گرم شدن روابط هند با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس - به ویژه امارات و عربستان - نیز در روابط دوجانبه تاثیرگذار بود.
از دسامبر ۲۰۱۹، تلاشهایی برای بازگرداندن روابط دوجانبه هند و ایران شدت گرفت، زیرا پس از توافق ۲۵ ساله ایران و چین دهلی نو توجه بیشتری به روابط با ایران داشته است. در این راستا و در اردیبهشت امسال، توافق بلندمدت و ۱۰ سال بندر چابهار بین دو کشور امضا و دهلی متعهد به سرمایهگذاری ۵۰۰ میلیون دلاری در این بندر شد.
البته در یک سناریو بدبینانه برخی از کارشناسان ایرانی معتقدند، هند با وجود معافیت آمریکا در چابهار اقدامی انجام نداده و در سالهای اخیر این پروژه را بلاتکلیف رها کرده است.
روابط اقتصادی فراتر از چابهار
در سالهای اخیر، اغلب مباحث درمورد روابط هند و ایران محدود به بندر چابهار شده است، در حالیکه نفت و مهمتر از همه مسائل ژئوپلیتیک، لایههای دیگری از روابط اقتصادی است. در نتیجه تحریمهای آمریکا علیه ایران، صادرکنندگان هندی ضرر قابل توجهی داشتند. یکی از نمونههای آن صادرکنندگان برنج باسماتی و برنجکاران هندی است. در سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۰، ایران نزدیک به ۳۰ درصد از صادرات باسماتی هند را به خود اختصاص داد و از مجموع صادرات ۴.۴۵ میلیون تنی، ۱.۳ میلیون تن وارد ایران شد. صادرکنندگان باسماتی در دریافت وجه از ایران با مشکل مواجه شدند و در نهایت، کاهش صادرات باسماتی به ایران تأثیر عمدهای بر اقتصاد ایالت هاریانا و پنجاب در شمال هند داشته که درصد بالایی از صادرات باسماتی را تشکیل میدهند.
یکی دیگر از مشکلات مهم در روابط اقتصادی هند و ایران، تصمیم تهران در مورد توسعه میدان نفتی فرزاد B توسط یک شرکت ایرانی است. یک شرکت هندی به همراه شرکای خود پیشنهاد سرمایهگذاری ۱۱ میلیارد دلاری در فرزاد ب را داد اما شرکت ملی نفت ایران در فوریه ۲۰۲۰ به هند اطلاع داد که این پروژه به یک شرکت ایرانی واگذار خواهد شد. یکی از موانع اصلی در اختیار گرفتن فرزاد «بی» توسط هند این واقعیت است که به دلیل اعمال تحریمهای آمریکا علیه ایران در نوامبر ۲۰۱۸، امکان انجام مطالعات فنی وجود نداشت. البته، ONGC هنوز از پروژه فرزاد ب بطور کامل منصرف نشده و همچنان در حال مذاکره با شرکت ملی نفت ایران است.
بنابراین، روابط دهلی نو و تهران ریشه عمیقی دارد و به یک حوزه محدود نمیشود. کارشناسان استراتژیک معمولاً این اشتباه را مرتکب میشوند و روابط هند با ایران را محدود به پروژه چابهار میکنند. دهلی نو نیاز دارد که روابط با تهران را از روابط با سایر کشورها – به ویژه آمریکا جدا کند، زیرا تهران برای بلندپروازی منطقهای هند به ویژه در موضوع کریدورها مهم است.
هند به سمت غرب غش میکند؟
در بحبوحه تنشهای دریای سرخ، خلیج عدن و دریای عرب، سفر سوبرهمانیام جایشانکار، وزیر امور خارجه هند، به ایران در دی ماه سال گذشته توجهات بسیاری را به خود جلب کرد. جیشانکار در جریان گفتگوهای سطح بالای خود در ایران، تعدادی از مسائل دوجانبه و منطقهای از جمله وضعیت امنیتی جاری در دریای سرخ را مورد بحث و بررسی قرار داد. شایان ذکر است که در آن مقطع آمریکا و انگلیس مواضع حوثیها در یمن را هدف حملات هوایی قرار داده بودند و در این مدت نیروی دریایی هند فعالیتهای نظارتی و گشتزنی خود را برای تامین امنیت مسیرهای دریایی حساس افزایش داد.
در مذاکرات دوجانبه تهران و دهلی، موضوع ارتقای ارتباط منطقهای از طریق بندر چابهار نیز مورد بررسی قرار گرفت. زیرا هند از دیرباز به منظور افزایش تجارت منطقهای به ویژه به دلیل ارتباط با افغانستان، خواهان تکمیل پروژه بندر چابهار بوده است. این بندر همچنین به عنوان یک هاب مهم برای پروژه کریدور بینالمللی شمال-جنوب (INSTC) است که برای حمل بار بین هند، ایران، افغانستان، ارمنستان و آذربایجان به شمار میرود.
به دنبال افزایش تهدیدات امنیتی در دریای سرخ، آمریکا از هند برای پیوستن به ائتلاف دریایی چندملیتی در آن دعوت کرد. هدف این ائتلاف تحت کنترل نیروی دریایی انگلیس، تضمین امنیت دریایی و حفاظت از مسیرهای کشتیرانی جهانی است که تحت حملات انصار الله یمن قرار میگیرند. با این وجود، پیوستن هند به ائتلاف بینالمللی دریایی در دریای سرخ، خلیج عدن و دریای عرب میتواند به معنای انتخاب ژئوپلیتیک جدید در سیاست خارجی هند باشد. زیرا کشورهای این ائتلاف، عموماً نزدیک به جهان غرب هستند. از سوی دیگر، هند خود را در محور غرب قرار نمیدهد اما آمریکا در این راستا بر هند فشار میآورد.
در اینجا میتوان چند سناریور را متصور شد. نخست، ایران از تلاشهای اخیر هند برای نزدیکتر شدن به غرب نگران است. دعوت آمریکا از هند برای پیوستن به ائتلاف بین المللی در دریای سرخ، خلیج عدن، دریای عمان و اقیانوس هند به این رابطه آسیب میرساند. هرچند دهلینو مستقیماً این پیشنهاد را نمیپذیرد، اما اعلام کرده که فعالیتهای بازرسی و نظارت خود را در منطقه افزایش خواهد داد. از سوی دیگر، پیشرفت کریدور شمال- جنوب و توسعه چابهار مطلوب نبوده و این امر هند را به سمت پروژههای جایگزین مانند هند-خاورمیانه- اروپا (آیمک) سوق داده که به دلیل حضور اسرائیل و حذف ایران از آن، نمیتواند برای تهران مطلوب باشد. باید توجه داشت که ایران ترجیح میدهد هم هند و هم چین از طریق قلمرو آن به غرب متصل شوند.
ثانیاً، هند به دنبال بازتعریف سیاست خارجی خود و یافتن یک محور ژئوپلیتیکی جدید است. تحرکات اخیر از جمله تقویت روابط با روسیه، رقابت با چین و تقویت همکاریهای دفاعی و امنیتی با آمریکا نشان میدهد که هند در جستجوی مسیر جدیدی در سیاست خارجی خود است. هدف هند از یک سو حفظ روابط خوب با روسیه است و از سوی دیگر، اقداماتی را برای محدود کردن نفوذ چین انجام میدهد. علاوه بر این، هند مشتاق توسعه همکاری نزدیکتر با آمریکا و اروپاست و اخیرا نیز تصمیم گرفته تعامل خود را با ایران تسریع کند.
هند برای مدت طولانی از روابط دوجانبه خود با ایران غفلت کرد و مشکلات دوجانبه به تدریج افزایش یافت. در وهله نخست، عواملی مانند چین و ابتکار کمربند جاده مانعی را در روابط ایران و هند ایجاد میکند. علاوه بر این، ایران و هند هنوز در کریدورهای شمال-جنوب و پروژه بندر چابهار به موفقیت مطلوب دست نیافتهاند. مشکل طالبان در افغانستان، همکاری اسرائیل و هند و پروژه آیمک و اخیراً جنگ غزه و بحران در دریای سرخ به این موارد افزوده است.
باوجود انباشته شدن این مشکلات، هند برای بازگرداندن روابط خود با ایران به مسیر اصلی خود بازگشته است. احتمالا بزرگترین شانس در این میان، پلتفرم بریکس باشد و هند و ایران میتوانند این مشکلات و مناقشات منطقهای در این چارچوب کنار بگذارند و نمونه جدیدی از همکاری و همبستگی را نشان دهند.