«روزگاری عشق و خیانت»؛ روایت دستدرازی اسرائیل به «دشت مغان»
به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ در سال ۱۳۹۲ فیلمی خاص به نام «روزگاری عشق و خیانت» به کارگردانی داوود بیدل و تهیهکنندگی روحالله شمقدری درباره دشت مغان ساخته شد و در سال ۱۳۹۴ به نمایش عمومی درآمد. این فیلم، یک اثر نسبتا پربازیگر است و میلاد کیمرام، شهرزاد کمالزاده، همایون ارشادی، نسرین مقانلو، سحر قریشی، حسن جوهرچی، علی اوسیوند، آتش تقیپور، جمشید هاشمپور و جعفر دهقان در این فیلم بازی کردهاند. بازیگران اصلی در این فیلم بصورت میانگین ۵۴ سال داشتهاند، و این فیلم بطور متوسط بازی ۴۴ ام این بازیگران بوده، که مجددا نشانی از وزانت این فیلم است.
از همین پرونده بیشتر بخوانید
+ ریشه ۱۴۰ هزار اسرائیلیِ آذربایجانیتبار در شمال ارس
+ فروپاشی سازمان اجتماعی عشایر مغان، در دوره قاجار
بایکوت فیلم
بااینحال این فیلم در زمان اکران با بایکوت شدید رسانههای حوزه سینما مواجه شد. روحالله شمقدری، تهیهکننده این فیلم در این زمینه گفته بود: متاسفانه خیلیها بعد از نمایش فیلممان در جشنواره فیلم فجر در ارتباط با فیلم سکوت کردند، چه در زمینه مثبت و چه در زمینه منفی هیچگونه صحبتی در رسانهها اتفاق نیفتاد. یکی از راههای دیده نشدن یک فیلم، نمایش آن در شرایطی است که در رسانهها از آن حرفی به میان نیاید. (1)
همچنین مرحوم حسن جوهرچی در این زمینه اظهار کرده بود: مراتب دلسردی خودم را از نحوه انتخاب هیات داوران جشنواره فجر پارسال اعلام میکنم. به نظرم نسبت به طراحی صحنه و چهرهپردازی این فیلم بیاعتنایی شد و بازی درخشان همکاران به چشم نیامد. البته ما به این نامهربانیها عادت داریم و اصلا هم برایمان اهمیت ندارد؛ ما برای مردم فیلم میسازیم. (2)
پوستر فیلم؛ روزگاری عشق و خیانت
پیام اصلی فیلم
گرچه فیلم در بستر اجتماعی قرار میگیرد و زندگی روزمره و خانوادگی را روایت میکند، اما با این هدف ساخته شده که به موضوع دستاندازی اسرائیلیها به دشت حاصلخیز مغان اشاره کند. در این فیلم فردی به نام خرم (با بازی زندهیاد حسن جوهرچی) مسئول پروژه و درعینحال نماینده اسرائیل و فردی است که نهتنها ایران، بلکه حتی تصریح میکند که شاه و ملکه برای او ارزشی ندارد و آنچه برای او مهم است «زمین» است. او در چارچوب یک برنامه بالادستی «سرّی» به توسعه دشت مغان همت گماشته، که در آن برنامه تلاش میشود مناطق مرغوب و حاصلخیز تحت تصرف اسرائیل قرار گیرد.
سازنده اثر برای این «توافق سرّی بین دربار و تلآویو» موارد متعددی از شواهد تاریخی را در فیلم مطرح میکند. مقاومت بومیان منطقه در برابر کوچ اجباری که با ابزارهای تهدید و تطمیع و محدودیت و حتی بعضا ایجاد ناامنی و قتل محدود پیگیری میشود، حضور پرشمار ساکنان خارجی به همراه خانوادههای آنها در شهرک (بطوریکه دختر سرمهندس پروژه در فیلم در میان ساکنان شهرک غریبه است و زبان آنها را نمیفهمد، و مردم بومی اجازه ورود و حتی اجازه استفاده از بیمارستان شهرک را نداشتهاند)، پروازهای خارجی پرشمار باری که محصولات کشتصنعت را به خارج از کشور صادر میکردهاند و مواردی دیگر از آن جمله است.
داوود بیدل در رابطه با موضوع فیلم خاطرنشان کرد: رژیم صهیونیستی در ذاتش از بین بردن مدارک است و اصولا چیزی برای اینکه سایرین متوجه شوند چه کارهای انجام دادهاند باقی نمیگذارد، اما نمیتوانند خاطرات مردم را از بین ببرند. در همان دوران قبل از انقلاب اعتراضهایی از سوی دانشجویان شکل گرفت و حتی برخی از بازیگران و خوانندگان زمان شاه به این موضوع اشاره کردند و اعتراض داشتند (3).
عوامل فیلم روزگاری عشق و خیانت
شمقدری افزود: به قدری اتفاقاتی که در دشت مغان افتاده واضح و روشن است که خیلی به تحقیقات گسترده نیاز ندارد. گرچه ما این روند را انجام دادیم، اما این اتفاق جزو اطلاعات و خاطرات بدیهی و روزمره افرادی است که در دشت مغان زندگی میکنند. ساختار آنجا و مهندسی که در دشت مغان صورت گرفته نیز گویای این مساله هست. با بررسی بیشتر متوجه میشویم که برخی از برنامههایی که علیه جمهوری اسلامی ایران صورت میپذیرد به آن مناطق و شمال ارس بر میگردد (4).
برشی از فیلم روزگاری عشق و خیانت
جمعبندی
نکاتی که در این فیلم بر آن تاکید شده، بسیار قابل تامل است. توافق سرّی بین دربار و تلآویو، دقیقا چه بوده است؟ چرا با وجود نارضایتی، با این سطح از فشار، بومیان منطقه با روشهای گوناگون از این منطقه بیرون رانده شدهاند؟ حضور پرشمار ساکنان خارجی شهرک (شهید غفاری فعلی) به همراه خانواده به چه معناست؟ اگر برنامهها و پروژهها و پیگیریهای «خیلی خیلی فوری» و «تحکمآمیز» مجموعهای از مسئولان ردهیک کشور در آن زمان – از شخص شاه مملکت تا سه وزیر تا چندین معاون وزیر و تا رئیس و معاونان سازمان برنامه – برای عمران و آبادی این منطقه بوده، مواردی مانند اینکه مردم بومی اجازه ورود به شهرک و حتی اجازه استفاده از بیمارستان شهرک را نداشتهاند، چه معنی میدهد؟! پروازهای پرشمار باری که محصولات کشتصنعت را به خارج از کشور صادر میکردهاند، دقیقا در چارچوب چه پروتکلها و قراردادهایی عمل میکردهاند؟ از همه مهمتر: بایکوت خبری چنین اتفاقات مهمی در زمان شاه، و عدم وجود کوچکترین ردپایی در این زمینه در آرشیوهای ملی، به چه معناست؟ چرا باید این موارد فقط در حافظه تاریخی مردم این سرزمین وجود داشته باشد، و این حافظه تاریخی، نه در قرادادها و نه در رسانهها و نه در سایر درگاههای رسمی نمایندهای نداشته باشد؟
اینها همگی به ما میگوید موضوع توسعه دشت مغان و کشتوصنعت مغان را باید از زاویهای و دریچهای جدید نگریست. در بخشهای بعدی به این نکات خواهیم پرداخت.
----------------------
پینوشت
(1) تسنیم، خبر ۵۲۸۹۵۳
(2) سینماپرس، خبر ۵۵۶۱۶
(3) سینماپرس، همان
(4) تسنیم، همان